مفهوم امروزی و گذشته از تاریخ

تصوری که در گذشته از جریان تاریخ در اذهان بود،آن را بمنزلۀ رودی عظیم و خروشان قلمداد می کردکه از بستری به بستر دیگر می غلطد و مورخ از اینکه به سرچشمه اش راه پیدا کند یا از کرانۀ آسوده یی به جریان آن بنگرد لذت می برد،اکنون جای خود را به تصور دریایی داده است که انسان-مورخ و غیر مورخ-در آن دست و پا می زند و تمام مجاهدتی که برای شناخت آن می کند بدان قصدست که شاید بتواند برای خود خط سیر آسوده یی بیابد که از آن به ساحل توان رسید.با اینهمه نه این خط سیر و این ساحل را می شناسد و نه بیم غرق شدن،وی را از حرکت باز می دارد.در چنین دریایی امواج بر روی امواج می غلطد،طبقه بر روی دوش فرد درست می شود،جامعه  بر روی دوش طبقه بوجود می آید،خود آگاه و ناخودآگاه بهم درمی آمیزد و گذشته و آینده بهم پیوسته می ماند.بدینگونه تاریخ در مفهوم امروزی آن،یک زندگی است نه زندگی طبقه یا ملت خاص بلکه زندگی تمام انسانیت با یکدیگر پیوند ناگسستنی دارد وشاید دیگر نتوان عناصر و اجزاء آن را از هم جدا کرد.

زرینکوب،تاریخ در ترازو،نشرامیرکبیر،چ۲۲م،سال۱۳۹۴،ص۲۳-۲۴

و نگاره: نوشته ای از ابن خلدون از ویکیپدیا

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها