تحولات اعتقادی مصریان در عهد جدید

در امپراطوری های دوران باستانی و دورۀ میانی تاریخ مصر باستان زمینه های از پیش به وجود آمده در عرصۀ دیانت مصریان تقویت شد و در حفظ و انتقال آن به سرتاسر سرزمین نیل کوشش بسیار جدی به عمل آمد. در این کار فراعنه و کاهنان دست در دست هم به پی گیری این امر با جدیت تمام پرداخته اند. آنچه در مصر عهد جدید یا به سخن دیگر «امپراطوری جدید»[۱] روی می دهد، طبعاً در ادامۀ همان راه به همراه تحولات و تغییرات تازه ای است که ثمرۀ اوضاع سیاسی و دینی و یا به قول مصرشناسان مناسبات کاخ فرعون و معابد مصریان باید ارزیابی شود. امپراطوری باستانی مصر حدوداً از ۲۸۵۰ پیش از میلاد آغاز و در ۲۰۲۵ پیش از میلاد مسیح به پایان رسید، همینطور امپراطوری یا عهد میانۀ تاریخ مصر از ۲۰۲۵ پیش از میلاد آغاز و در سال ۱۵۷۰ پیش از میلاد مسیح پایان یافت و امپراطوری یا دوران جدید امپراطوری مصر از ۱۶۱۰ پیش از میلاد آغاز و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد مسیح به فرجام کار خود رسید.

کرونیست ها سالها ۷۱۵ تا ۳۳۲ پیش از میلاد مسیح که قریب به چهار قرن زمان را در برمی گیرد به عنوان دورۀ متأخر تاریخ مصر باستان به شمار آورده اند. گروهی از مصرشناسان چنین دوره ای را در زمان بندی خود در نظر نگرفته و پایان عهد جدید مصر راسال ۵۲۵ پیش از میلاد مسیح به شمار آورده اند. سال ۵۲۵ پیش از میلاد مسیح سال فتح مصر به دست کمبوجیه دوم[۲] پادشاه هخامنشی است. در کرونولوژی بالا سال ۳۳۲ پیش از میلاد مسیح سال تسخیر مصر به دست اسکندر مقدونی[۳] و آغاز حکومت بطالسه[۴] در آن سرزمین است. آنگونه که در بررسی تحولات دینی مصریان در سه دورۀ مشخص و معین تاریخ مصر باستان ملاحظه شده است، آنچه مبتنی بر پژوهشهای  دین شناسان[۵]، مصرشناسان و کرونیست ها مورد قبول مورخان قرار گرفته است، بیشتر منطبق با اسناد مدارک، الواح و آثار تاریخی مصر باستان است. هم اکنون با ارزیابی این پدیده ها براساس اسناد و آثار و یادمان های به دست آمده و با توجه به کشف مستمر اجساد مومیایی و یادمان های دیگر، تحقیقات جدید صورت گرفته و مطالبی نوین به پژوهش های مصرشناسی و تاریخ سرزمین نیل افزوده می گردد.

در عهد جدید مصر یا زمام داری فراعنه در امپراطوری جدید «آمون – رع»[۶]  آنچنان نقش آفرین شد و در دیانت و معابد مصریان پایگاه با عظمت یافت و از احترام، اعتبار و اقتدار برخوردار گردید که پژوهشگران مصر اعم از کرونیست ها، دین شناسان و مصرشناسان، آن عهد را عهد آمون – رع نام نهاده اند. در این مقطع از تاریخ مصر باستان فرعون به عنوان بزرگترین خادم ونزدیکترین کس به آمون – رع خدای حکومتی – دولتی و جامعۀ مصرشناخته شده است – باز هم برخی از کرونیست ها در این زمینه مرتکب لغزشی شده و فرعون وقت را پسر آمون – رع به شمار آورده اند – با روی کار آمدن فراعنه در این سلسله،  هر فرعونی حول محور معابد آمون – رع و با درنظر گرفتن آیین های مترتب و متعلق به این خدایگونۀ زوج، دارای خط مشی سیاسی – دینی شده است.

به این ترتیب اندیشه ها و آداب دینی در جزء جزء زندگی سیاسی و اجتماعی مردم مصر که فرعون در رأس آنها قرار دارد، نفوذ کرد. با روی کار آمدن سلسلۀ هجدهم فرعون در وضع و اصلاح قوانین و ایجاد تغییرات و تحولات در نظام حکومتی و امور دیوانی پیوسته به ارادۀ خدایان گردن نهاده و کاهنان معابد آمون – رع نقش اساسی در ارکان سیاسی و اجتماعی به عهده دشته و فرعنه و مردم مصر به نظریات آنها دلبسته و بدان پای بند شده اند. فرعون در این زمان همانند خدایان به زندگی خصوصی خود نیز می پرداخته و خود را فرعون – خدا نامیده و همسر خویش را«همسر رب النوع آمون»[۷] لقب داده است. در نقوش، تصاویر و یادمان های مصریان به وضوح این واقعیت به چشم می خورد و ملکۀ مصر نیز خود را همطراز با همسر رب النوع آمون می دانسته است. در این مقطع زمانی فرعون ها مجمع روحانیت آمون – رع را در شایسته ترین فرم و مقام تأیید کرده و کاهنان نیز به این ترتیب به بالاترین مقام و منزلت دینی ارتقاء یافته اند. از زمان فرمانروایی فراعنۀ سلسلۀ فوق (هجدهم) حکومت مصر حکومتی آمیخته دینی – سیاسی است که بار و اعتبار دینی آن عصر سیاسی بودن آن را تأیید و تقویت کرده است. پایگاه فراعنه به این ترتیب دیگر آسیب پذیر نبود و خدایان، معابد و کاهنان تکیه گاه های مستحکم و مدافع رسمی و مصمم فراعنه به شمار می آمده اند. فراعنه نیز با قاطعیت همین خط مشی را دنبال کرده و با اطمینان خاطر فرمانروایی می کرده اند. معابد از غنای مالی، کاهنان از رفاه و احترام و خدایان از جلال و عظمت برخوردار بودند. نکته ای که هم اکنون به آن اشاره می شود، در تاریخ مصر پیش از عهد جدید نیز کم و بیش وجود داشته و کاملاً تازگی ندارد، ولی در عهد امپراطوری جدید مصر این امر با آب و تاب و تأکید بیشتری مورد تبلیغ و تأکید و تأیید بوده است. کاهنان و در رأس آنها روحانیان اعظم و عالیمرتبۀ معابد برای حفظ شکوه و عظمت فرعون و تأمین فرمانبرداری بی چون و چرای مردم مصر از وی به مصریان القاء می کرده اند که اجرای فرامین فرعون، اطاعت از اوامر خدایان است، بوسه زدن برپای فرعون افتخار بزرگ و جاودانی است و… به این ترتیب کسانی که به این توصیه ها عمل نکرده و این توفیق را به دست نمی آورده اند، در جامعه جزو زیان دیدگان و معاندان در برابر خدایان و خادم او یعنی فرعون به شمار می آمده اند.

بدیهی است که در حکومت فراعنه در این برهه از تاریخ مصر فراز و نشیب هایی را نیز تجربه کرده است که در فرصت ها و مباحث دیگر به آن پرداخته شده است. آمنوفیس چهارم[۸] یکی از مخالفان این «حکومت خدایی»[۹] در تاریخ مصر معرفی شده است. او دست کاهنان معابد را آنچنان بار نگذاشت و با این گروه که توانسته بود ثروت های انبوه بیندوزد و بر مهمترین ارکان فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی جامعۀ مصر نفوذ و اشراف پیدا کند، برخورد جدی نمود و بر آن شد تا ابتدا دین را تعدیل و مفهوم آن را برای مصریان عقلایی و کاهنان را خدمتگزاران خدایان معرفی کند و با گذشت زمان آنها را سر جای خودشان نشانده و از نفوذ و سوء استفاده های آنان به تدریج بکاهد.

نخستین گامی که آمنوفیس چهارم در این زمینه برداشت، ایجاد تغییرات اساسی و ریشه ای در آداب و آیین های دینی و برگزاری مراسم  بزرگداشت و قربانی خدایان بود. فرعون مزبور خدایگونۀ فراگیر آمون – رع را شایستۀ مصریان ندانست و با آن به مبارزه برخاست. آمنوفیس چهارم آیین های پرستش آمون – رع را محدود کرد و به موازات آن معابد مصریان نیز تحولات و تغییرات و حتی محدودیت های تازه ای را تجربه کردند. وی از تصویر پرستی که در حد غیرقابل تصور و کنترلی در مصر و به ویژه معابد و اماکن دینی و فرهنگی گسترش یافته و ریشه دوانیده بودند، به شدت جلوگیری کرد و پرستش «خورشید به عنوان خدای واحد»[۱۰] را متداول و مقرر گردانید. وی به مصریان ابتدا توصیه کرد که به جای پرستش خدایان متعدد، خدای واحدی را به نام «آتون» بپرستند و به تدریج این توصیه را به صورت قانون به مصریان ابلاغ نمود. آمنوفیس چهارم آتون را بخشندۀ نیروی زندگی و توان فکری و زدایندۀ پلیدی و فساد معرفی کرد. این تبلیغات در جامعۀ مصر به ویژه در میان صاحبمنصبان ، دیوانیان و ارکان حکومتی و فرهنگی پیروان و مدافعانی یافت و از میان کاهنان معابد نیز گروهی خود را به عنوان طرفداران و تأییدکنندگان دیدگاه آمنوفیس چهارم معرفی کردند.

فرعون براین اساس پا را از این فراتر گذاشت و به تغییر نام خود اقدام کرد. او از این زمان به بعد «اخناتون»[۱۱] یعنی «کسی که مقبول و مورد تأیید آتون است» نامیده شد. به دنبال این رویداد بزرگ و در عین حال بحث انگیز در آن روزگار، فرعون تب پایتخت خود را که بزرگترین مرکز آمون پرستی (رع – آمون) بود ترک کرد و پایگاهی را در مصر میانه تحت عنوان «آخت – آتون»[۱۲] به معنای «افق آتون»[۱۳] در محلی که امروز «تل ال آمرنه»[۱۴] است، تأسیس کرد. آمنوفیس چهارم همین پایگاه را پایتخت خود قلمداد کرد و به توسعه و شکوه آن همت گماشت. آنگونه که منابع تاریخ مصر نشان می دهد، آمنوفیس چهارم در کوتاه ترین زمان ممکن این پایتخت را آنچنان آراست که آثار به دست آمده از آن ناحیه، حتی امروز باستان شناسان و مورخان را به شگفتی واداشته است.

بدیهی است که بارها در تاریخ مصر باستان مبارزه با نظام چند خدایی که بیشتر پایه و پایگاهی برای سوءاستفادۀ کاهنان معابد مصر بوده است، صورت گرفته و عصر هچپسوت[۱۵]، بزرگترین و برازنده ترین مثال در این زمینه است. فرعون آمنوفیس چهارم یکی از معدود چهره های مصری در تاریخ باستانی آن سرزمین است که شهامت و جسارت چنین اقدامی به او نسبت داده شده است. او به تدریج علی رغم تغییر تختگاه خود و انتقال آن از تب به آخناتون (آخت – آتون) به مبارزۀ خود علیه پرستش آمون – رع  تا برچیده شدن تأسیسات و تشکیلات متعلق  به آنها و منع برگزاری آیین های آمون پرستی ادامه داد.

به نظر می رسد که آمنوفیس چهارم شتابزده به انجام این کار اقدام کرده باشد. نه تنها انتقال تختگاه فراعنه از تب به مرکز مصر و تأسیس پایتختی جدید، بلکه ممانعت از برگزاری مراسم بزرگداشت و آداب و آیین عبادت و تقدیم قربانی به آمون و از همه تشنج آفرین تر محدود کردن قلمرو نفوذ کاهنان و در مراحلی به کنار زدن آنان از صحنه های مهم دینی – سیاسی موجب برانگیخته شدن خشم روحانیان معابد آمون و در نتیجه اقدام کاهنان به تحریک مردم علیه فرعون (آمنوفیس چهارم = اِخناتون) شد. کاهنان آمون مردم را به عدم توجه به خواست ها، توصیه ها و اوامر فرعون تحریک و تهییج کرده و خود موضعی خصمانه در برابر اخناتون گرفتند. رویارویی فرعون و مجمع بسیار متعصب و خشمگین کاهنان، فرعون را به اندیشیدن تدابیری علیه آنان وادار نمود. فرعون با عزمی راسخ از کاهنان آمون در امور سیاسی، دیوانی و قضایی خلع ید نمود و آنان را از مداخله در اموری که به حرفۀ آنان بستگی ندارد، بر حذر داشت. کاهنان آمون دامنۀ تحریکات خود را گسترش داده و مصریان سنت گرا را به خود نزدیک و دیدگاه های آنان را با بینش های دینی خود هماهنگ کردند.- اینگونه به نظر می رسد که در دورۀ امپراطوری جدید مصر و قظعاً در ادوار پیش از آن یعنی عهد باستانی و عهد میانه شورای شبوخ (ریش سفیدان و بزرگان مصری) بر امور جاری کشور رأی نافذ داشته است-. سخن بر سر این است که آمنوفیس چهارم متهم به زیرپا گذاشتن آداب، عرف و سنن فراعنۀ پیشین نسبت به خدایان مصری شده بود.

آنگونه که در اسناد و مدارک مصریان و بررسی آثار تاریخی آن سرزمین بر می آید. فراعنۀ مصر در ادوار گذشته سنت جادوگری را که به وسیلۀ کاهنان اعمال و اجرا و تبلیغ می شده تحمل کرده و به آیین جانورپرستی و تقدیم قربانی های خونین به خدایان مصری نیز پیوسته بوده و مجدانه در این گونه مراسم شرکت می کرده اند. این نکته را نیز باید در نظر داشت که براساس سنن کهن و آداب پرستش آنان نسبت به خدایان، به ایزیس الهه مصری که خواهر و همسر ازیریس (که توصیف آن در صفحات گذشته آمد). نقش اساسی و کلیدی که شایستۀ این الهه باشد، در موقعیت فعلی تعلق داده نشده است، در حالی که مصریان سنت گرا و به اصطلاح شیوخ و ریش سفیدان جامعۀ مصر از این بابت سخت آزرده خاطر ونگران بودند. ایزیس به استناد منابع تاریخ ادیان مصر باستان، از کهن ترین زمام مورد احترام و آفریننده و ارزانی دارندۀ بسیاری از نیروهای طبیعی در عرصه های تولید، کشت و زرع، زادوولد و… بوده است- گفتنی است که ایزیس همطراز با آناهیتای[۱۶] ایرانیان، شالا[۱۷] و پی نیکر[۱۸] عیلامی ها، ایشتار[۱۹] بابلیان، آفرودیت[۲۰] یونانیان و ونوس[۲۱] رومیان به شمار آمده و قلمرو اقتدار گسترده ای به او نسبت داده شده و به همین دلیل مصریان سخت به این الهه وابسته بوده اند[۲۲].

[۱] . Das Neue Reich

[۲] . Kambyses II

[۳] . Alexander  der  Makedonier

[۴] . Ptolemaier (Ptolemaer)

[۵] . (جمع) Theologen

[۶] .  ُAmun – Ra

[۷] . “Gottesweib Amun”

[۸] . Amenophis  IV

[۹] . ( به معنای حکومت دینی و نیز دین حکومتی یا دین دولتی است) “Staatsreligion”

[۱۰] . Solare Monotheismuns

[۱۱] . Echnaton

[۱۲] . “Achet – Aton”

[۱۳] . Horizont des Aton

[۱۴] . Tell el Amarna

[۱۵] . Hacepsut (Hachepsut)

[۱۶] . Ān-āhita

[۱۷] . Šaælā

[۱۸] . Piniker

[۱۹] . Ištar

[۲۰] . Aphrodite

[۲۱] . Venus

[۲۲] . دین شناسان ایزیس را  با «ورونا – Varuna» و ازیریس را با « ایندرا Indra » در هند برابر دانسته اند.

منبع : کتاب تاریخ مصر باستان

نویسنده : دکتر اردشیر خدادادیان

نشر الکترونیکی سایت

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها