مانِ تُن (مانِتو) در تاریخ مصر

slide_3.jpg (960×720)

مصرشناسان و پژوهشگران در زمینۀ زبان و ادیان مصریان قدیم براین آورند که مانِ تُن خلاصه ای از نام کامل و واقعی این مورخ که در واقع کاهن معبد در مصرباستان بوده است، می باشد. برخی نامواقعی وی را «مرِن َتحوثی» یعنی کسی که محبوب و مورد تأیید «تحوث»[۱]  خدایگوۀ شفا و بهداشت مصریان است، می باشد. این احتمال نیز وجود دارد که وی «مرن تت»[۲] یعنی بازهم آن کع مورد تأیید «تت»[۳] خدای بزرگ مصریان که برادر و سردستۀ قاتلان ازیریس بود، می باشد. یونانیان او را «مان تو»[۴] یا «مانتو» نوشته اند.

وی تسخیر مصر توسط اسکندر مقدونی را در سال ۳۳۲ پیش از میلاد مسیح هنگامی که نوجوانی کم سن و سال بود تجربه کرد و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی مصر را در دورۀ زمام داری بطلمیوس یکم ملقب به سوتر به چشم خود دید.بطلمیوس یکم یکی از برجسته ترین، مدبرترین و متین ترین سرداران اسکندر مقدونی بود و از سال ۳۲۳ تا ۲۷۴ پیش از میلاد مسیح زمام امور را در مصر در دست داشت.

او بنیانگذار سلسلۀ بطالسه در مصر باستان به شمار آمده و از سویی به خاطر اختلافات عمیق میان سرداران اسکندر در جنگهای دیادوخ[۵]، متهم به ربودن جنازۀ اسکندر مقدونی نیز شده است. از آنجائیکه بطلمیوس یکم (سوتر) پادشاهی مدبر و دانش دوست و آزاده بود، فرهیختگان مصری را به یاری خود بطلبید تا راهی برای سازش میان دو فرهنگ یونان و مصر یافته و به این ترتیب حضور و حکومت یونانیان در مصر قابل تحمل تر گردد. وی مان تن (مانتو) را در راستای تحقق  این هدف بزرگ به کمک گرفت.

مان تن(مانتو) در ایجاد هماهنگی و وحدت میان ادیان مصریان و یونانیان با زمام دار یونانی همفکری نمود وبه موجب آن، پرستش سراپیس[۶] و ازیراپیس[۷] که آمیخته ای از خدایان یونانی و مصری چون زئوس و آپیس و زئوس، ازیریس و آپیس است در مصر متداول گردید.[۸] مانتو شخصیتی فرهیخته، دانشمند و آگاه بوده و برفرهنگ اعتقادی مصریان و یونانیان اشراف و علاقۀ کم نظیری داشته است.

وی بی تردید آثار متعددی تألیف کرده، ولی بیشتر آنچه وی به رشتۀ تحریر درآورده است، مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته و بهر دلیل از میان رفته است. به او نسبت داده اند که دارای کتابخانه ای بزرگ و مجهز بوده و بیشتر منابع و مأخذ تاریخ مصر باستان را در اختیار داشته است. در طول تاریخ تنها بخش های پراکنده ای از آثار مکتوب وی در اختیار پژوهشگران بوده است. این احتمال نیز وجود دارد که همۀ دستاورد پژوهشی، تاریخی و دینی این کاهن مورخ تنها در یک کتاب گردآوری و مجتم بوده و براثر حوادث وبی توجهی دچار آشفتگی و آسیب دیدگی و مانند آن شده است. مورخان و دین شناسان علل و عوامل دیگری را نیز از موجبات پراکندگی آثار وی دانسته اند که پرداختن به جزئیات آن در حوصلۀ این سخن نیست. آنچه مسلم است مدت زمان درازی پس از مرگ مان تن (مانتو) کرونیست های مسیحی و نویسندگان یهودی ترتیب شده به دست تاریخ نگاران بنی اسرائیل، از آثار این کاهن مورخ استفاده های زیاد برده اند.

وقایع نگاران اخیرالذکر در یافته بودند که مان تن بیشترین آگاهی را دربارۀ پیشینه و تاریخ اقوام و ملل کهن داشته و گذشتۀ آنها بیش از هر نویسنده و مورخی مطلع بوده است. در مقطعی  از تاریخ باستان احتمالاً در مکتب  اسکندریه که جای گزینی برای مکاتب انتقال یافتۀ آتن به مصر بود، گروهی از همین وقایع نگاران بخش های پراکندۀ کتاب وی را گردآوری کرده و آنرا به اصطلاح یکجانویسی نمودند و به صورت یک نوشتۀ تاریخی خلاصه درآوردند. یهودیان بیشتر به آثار مان تن توجه کردند، زیرا می خواسته اند که قدمت قوم یهود را به دورترین نقطۀ تاریخ برسانند.

کتاب مان تن در برگیرندۀ فهرست کلیۀ سلسله های مصر از آغاز تا سلسله سی ام مصر بوده و در عین حال حاوی صورت بندی وقایع مهم تاریخ مصر در دورۀ زمام داری هر فرعونی نیز بوده است. وی تاریخ مصر و مصریان را از آغاز پیدایش مصر و جکومت منس – نارمر تا تسخیر دوبارۀ آن سرزمین به وسیلۀ اردشیر سوم هخامنشی (۳۵۸ تا ۳۳۶ پیش از میلاد مسیح) را به رشتۀ تحریر درآورده است. بدیهی است که مان تن شیوۀ نگارش و تقسیم بندی زمانی تاریخ مصر را به گونه ای بدیع و بی سابقه در پیش گرفته است. او سی سلسلۀ مصر را با در نظر گرفتن مدت زمان زمام داری هر سلسله به تفکیک، مجموعاً به سه بخش تقسیم کرده است. وی هر بخش را به ده سلسله اختصاص داده و این از ابتکارات ویژه او بوده است. این امر موجب شد که بعدها نیز کرونیست ها و مورخان و مصرشناسان متفقاً بانظری واحد و هماهنگ تاریخ مصر را به سه دورۀ باستان، میانه و جدید تقسیم کنند. این تقسیم بندی تاریخ مصر در این اواخر تغییراتی را تجربه کرد که در همین تألیف ملحوظ و مورد توجه قرار گرفته است. در این تقسیم بندی جدید تاریخ مصر به چهار دوره به صورت: عهد باستان، عهد میانه، عهد جدید و دورۀ متأخر تاریخ مصر گردیده است. ناگفته نماند که برخی از کرونیست ها و وقایع نگاران دیدگاه های خود را به مان تن  نسبت داده اند که واقعیت ندارد و از ابداعات خودشان بوده است.

جامع ترین پژوهشی که در زمینۀ یافته های مستند و روایات مورد تأیید این کاهن مورخ صورت گرفته است، به وسیلۀ یک مصرشناس آلمانی به نام بک[۹] در سال ۱۸۴۵ میلادی به رشتۀ تحریر درآمده است. ظاهراً مان تن دورۀ زمام داری هر فرعونی را با توجه به اهمیت سلطنت او برای مصریان و دیگر جهانیان به یک «عصر»[۱۰] با «مقطع تاریخی»[۱۱] اتلاق کرده است. مان تن در اثر خود، اساطیر، افسانه ها و روایات تاریخی را با واقعیات تاریخی درهم آمیخته است که این به تفکیک رویدادها آسیب رسانده و دشواری کار پژوهشگران و کرونیست ها را چند برابر نموده است. او حتی مصر در عصر بطالسه متقدم و عملکرد آن زمام داران بیگانه را نیز عمیقاً مورد توجه قرار داده است. وی قلباً با سلطۀ ایرانیان (پارسیان) و سپس یونانیان بر وطنش مخالف بوده است. گفتنی است که آثار و یادمان های تاریخی مصر که به وسیلۀ باستان شناسان به دست آمده و نیز مطالعاتی که بر روی هیروگلیف های مصریان صورت گرفته است، اظهارات مان تن را کاملاً تأیید نمی کنند. وی اطلاعات محدود و اندکی دربارۀ ایران پیش از هخامنشی و مطالبی جالب در زمینۀ ایران عصر هخامنشی (۵۵۹ تا ۳۳۰ پیش از میلاد مسیح) و زمام داری پادشاهان آن سلسله در کتاب خود منظور کرده است.

[۱] . Tahuth (Tahu θ)

[۲] . Meren teth

[۳] . Teth

[۴] . Manetho

[۵] . Diadochen – kämpfe

(این جنگها به مدت یازده سال میان سرداران اسکندر برای جانشینی اوپس از مرگ این مقدونی صورت گرفت).

.[۶]  Serapis

.[۷]  Osirapis

.[۸]  Bertholet,  A.:  WB.    Der Religionen,   ۱۹۷۹

.[۹]   Bexk,  E.:  Manetho   and  du  Perioden  der  ägyptischen  Geschichte,  ۱۸۴۵

.[۱۰]  Ära  (Age)

منبع : کتاب تاریخ مصر باستان

نویسنده : دکتر اردشیر خدادادیان

نشر الکترونیکی سایت

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها