آیین زُروان

گراردو جنولى ؛ على رضا شجاعى روشن نیست که آیین زُروان دین ایرانى ِ ماقبل اسلامى و مستقل از دین زرتشت و از جهاتى رقیب آن است[۱]، یا اندیشه رایج فلسفى و دینى اى است که درون خودِ دین زرتشت رشد و تحول یافته است. این فرض دوم احتمالا درست است، اما چند عامل به هواخواهى از فرض اول سنگ ِ راه ِ آن است (ویدِنگِرِن، ۱۹۳۸، ص۳۰۰ به بعد. ; ۱۹۶۸، ص۳۱۴ تا ۳۲۷). در هر حال، آیین زُروان را نمى توان بدعت گذارى زرتشتى به شمار آورد، چون بنا به فرض، در بخش پربار تاریخش، از حکومت اشکانیان تا امپراتورى ساسانى، گویا شکل خاصى از دین زرتشت را داشته است.

نام این دین برگرفته از نام پهلوى ِ یک ایزد، زُروان،[۵] است. زمان در مرکز اندیشه زُروانى و نیز پهلوان ِ اساطیر این کیش، که چند بخش مهم آن باقى مانده است، قرار دارد.

اوستا، مجموعه متون دینى دین زرتشت، تأکید اندکى بر زَروان دارد و به ندرت به او اشاره مى کند. در حقیقت، یک بار به «راهى که زَروان ساخت» اشاره مى کند; راهى که هرکه نیک است یا بد باید آن را برَوَد (وندیداد ۱۹:۲۹). در بخش دیگر این متن میان زَروان اَکَرَنه،[۱۱] به معنى «زمان ِ نامحدود» یا «زمان ِ بى کرانه» نیز مى خوانند.

ما دانش خود را درباب اسطوره زُروان، وامدار نویسندگان مسیحى هستیم; از ارمنى ها، اِذنیک اهلِ کُلْب و اِلیشِه وارداپِت، و از سریانى ها، تِئودور بارکونایى و یوحنّان بار پِنْکایِه. احتمالا منابع اینان با منابع تِئودور اهل موپْسوُسْتیا یکى است (کومُنت، ۱۹۳۸، جلد:۱، ص ۶۳ و جلد: ۲، ص ۸۸ به بعد.)، اما این را با اطمینان نمى توان گفت. بر اساس این اسطوره، زُروان پدر دوقلوها، (یکى) اورمیزد[۱۶] است. اولى، زاده نیازى بود که زُروان در طول هزار سال براى داشتن پسرى، که آسمان و زمین را پدید مى آوَرَد، به جا آوَرْد; دومى، زاده شک در تأثیر این نیاز بود که به وقت به جا آوردن آیین قربانى بر جان زُروان افتاد. چون او پیش از به دنیا آمدن ِ آنان معین کرده بود که نخستین کسى که روشنایى روز را ببیند فرمانروا خواهد شد; زُروان مجبور شد که به نخست زاد، یعنى اهرمن («تیره و بدبو»)، نشان فرمانروایى را بدهد، اما شهریارى او را به نُه هزار سال (زمان معین) محدود کرد. در پایان این زمان، اورمیزد («تابنده و خوش بو»)، پسرى که زُروان براى او نیاز برده بود، قدرت مطلق را در اختیار مى گیرد.

این اسطوره شامل چند عنصر باستانى است; محض نمونه، مفهوم قربانى بازتاب مستقیم یک میراث هند و ایرانى است. مفهوم خدایان مخالف، اورمَزد و اهریمن (که در آثار برجستگان ِ یونانى همچون ارسطو، اودِمیس از رودز، و پلوتارک به آن اشاره شده است) به مثابه قطب هاى مقارن ِ یک ترکیب دویى، به دوران ساسانى (قرن سوم تا هفتم میلادى) باز نمى گردد; رد آن را باید در دوران هخامنشى (قرن ششم تا چهارم پیش از میلاد) گرفت. باید نوع خاصى از ثنویت را در آیین زُروان بیابیم; ثنویتى که با شکل اصلى ِ زرتشت (زَرَثوشْترَه[۱۸] را در مقابل روح بدکار (اَنگْره مینو) نشاند، و بالادست اینان اَهورَه مزدا، خداى ِ «پدر»، را قرارداد، فرق دارد. اما پیروان زُروان، اورمَزد و اهریمن را دو برادر دوقلو، پسران زُروان، خواندند و با این کار آموزه اصلى ِ زرتشت را که مى پنداشت خیر و شر کاملا از یکدیگر خدا است، تغییر دادند.

مسئله زُروان ـ یکى از مسائلى که دانشمندان ِ ادیان ایرانى ِ باستان را به خصوص در پژوهش عناصر آیین زُروان در آثار پهلوى به شدت گرفتار کرده است (نیبرگ، ۱۹۲۹ و ۱۹۳۱; زِنِر، ۱۹۵۵) ـ شاید به منزله تحولى تاریخى قلمداد شود که در طول دوره هخامنشى، در اثر تماس میان ثنویت اصلى زرتشتى و تأثیرات بابلى که اندیشه ها و باورهاى یک دین اخترانى به شدت در آن نفوذ کرده بود، به وجود آمد. مفهوم قانون کلى که حاکم بر انسان و ستارگان است و در طول هزاره اول پیش از میلاد نیرومندتر از هر زمان دیگر بالیدن گرفت، مؤید پدیده چند خدایى در دوره هلنیستى است.

کتاب شناسى

_. Benveniste, Emile. The Persian Religion according to the Chief Greek Texts. Paris, 1929.

_. Bianchi, Ugo. Zaman i Ohrmazd: Lo zoroastrismo nelle sue origini e nella sua essenza. Turin, 1958.

_. Boyce, Mary. A History of Zoroastrianism, vol. 2. Leiden, 1982.

_. Christensen, Arthur. L’Iran sous les Sassanides. ۲d ed. Copenhagen, 1944.

_. Duchesne-Guillemin, Jacques. “Notes on Zervanism in the Light of Zaehner’s Zurvan, with A additional Reference.” Journal of Near Eastern Studies ۱۵ (۱۹۵۶): ۱۰۶-۱۱۲.

_. Frye, Richard N. “Zurvanism Again. “Harvard Theological Review ۵۲ (April 1959): 63-73.

_. Gnoli, Cherardo. “L’evolution du dualisme iranian et le probleme zurvanite. “Revue de l’Histoire des Religions ۲۰۱ (۱۹۸۴): ۱۱۵-۱۳۸.

_. Junker, Heinrich F. Uber iranische Quellen der hellenistischen Aion – Vorstellung. Leipzig, 1923.

_. Mole, Marijan. “Le probleme zurvanite”. Journal asiatique ۲۴۷ (۱۹۵۹): ۴۳۱-۴۶۹.

_. Nyberg, H. S. “Questions de cosmogonie et de cosmologie mazdeennes.” Journal asiatique ۲۱۴ (۱۹۲۹): ۱۹۳-۳۱۰ and 219 (1931): 1-134, 193-244.

_. Schaeder, H. H. “Der iranische Zertgott und sein Mythos.” Zeitschriftder Deutschen Morgenlandischen Gesellschaft 95 (۱۹۴۱): ۲۶۸-۲۹۹.

_. Scheftelowitz, J. Die Zeit als Schicksalsgottheit in der indischen und iranischen Religion. Stuttgart, 1929.

_. Widengren, Geo. Die Religionen Irans. Stuttgart, 1965. Translated as Les religions de l’Iran (Paris, 1968).

_. Zaehner, R. C. Zurvan: A Zoroastrian Dilemma. Oxford, 1955.


[۱] مشخصات کتاب شناختى این اثر از این قرار است:

Mircea Eliade, The Encyclopedia of Religion, Zurvanism, 1987, Vol.15, P.595.

[۲]. Zurva¥n

[۳]. کوته نوشت ها: او ، اوستا; پهـ ، پهلوى

[۴]. Zrvan

[۵]. Zama¥n

[۶]. Akarana

[۷]. Daregho¥-Khva-dha¥ta

[۸]. Zurwa¥n l¥ Akana¥rag

[۹]. Zurwa¥n l¥ De¥rang Khwada¥y

[۱۰]. Zurwa¥n l¥ Kana¥rago¥mand

[۱۱]. Zurwa¥n l¥ Bri¥nomand

[۱۲]. Ormizd

[۱۳]. Ahura Mazda¥

[۱۴]. Ahrman

[۱۵]. Ahriman

[۱۶]. Angra Mainyu

[۱۷]. Zarathushtra

[۱۸]. Spenta Mainyu

نویسنده : گراردو جنولى ؛ على رضا شجاعى

عضویت
اطلاع از
guest

1 نظر
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها