ادبیات دینی و غیر دینی عصر ساسانی – بخش سوم

    پژوهشهای جامع و گسترده ای پیرامون پیشینه و سرنوشت آثار و نوشته های ایران باستان در دست است که با چشم پوشی از اندک اختلافات و لغزشهایی که در نتیجه گیریهای این پژوهشها به چشم می خورد، از نظر محتوا و تحلیل همه بر این باوراند که در دوران اشکانی خدمات ارزنده ای در زمینۀ مواریث فرهنگی ایران باستان شده است. به این ترتیب در یک ارزیابی کلی می توان پیشینۀ این نوشته ها را به صورت و در جدول زیر خلاصه کرد :

    نوشته های وندیداد و نیرنگستان که احتمالاً هر دو ابتدا به خط پهلوی اشکانی بوده اند در زمان فرمان پنجم اشکانی (از ۲ پیش از میلاد تا ۴ پس از میلاد مسیح) نگاشته شد.[۱] گفتنی است که چه در دورۀ اشکانیان و چه در عصر زمام داری ساسانیان، به موازات نگارش و تدوین نوشته ها، کتیبه ها و الواح نیز به رشته تحریر در می آمدند که اهمیت کمتری از نوشته های دینی و علمی ندارند. کتیبه ها و الواح بعضاً جنبۀ تاریخی و تاریخ نگاری آموزنده ای دارند. در زمان اردشیر بابکان کتیبۀ سُرخ کتل[۲] به رشتۀ تحریر درآمد که برخی از پژوهشگران نگارش این کتیبه را به سال ۲۶۱ میلادی همزمان با شکست والریانوس قیصر روم از شاپور اول ساسانی می دانند. در عصر شاپور یکم افزون بر نگارش کتیبۀ سرخ کتل در سال ۲۷۱ میلادی یعنی یک سال پیش از فوت شاپور یکم کتیبه آرا نیز نگاشته[۳] شد. در سال ۲۹۳ میلادی کتیبه پایکولی در غرب ایرانی به دستور نرسی هفتمین پادشاهی ساسانی نگاشته شد.[۴] اندرزنامه های متعدد منتسب به آذرباد مهراسپندان روحانی برجسته و مشاور امور فرهنگی و دینی شاپور دوم و گردآوری پندنامه های پشتیبان به دستور شاپور دوم در طول بیست سال اول زمام داری شاپور صورت گرفت. برگزیده ای از اندرزهای پیشینیان (چتیک اندرز یپوریوتکشان)[۵] به همین مجموعه اطلاق می شود. در عصر خسرو یکم (انوشیروان) بیشترین کار در زمینه های فرهنگی، تألیف، ترجمه، تدوین و نونگاری آثار علمی، دینی و فرهنگی در ایران باستان صورت گرفت. از جمله بازنویسی و نونگاری و ترجمه نوشته هایی مانند پستها، یسناها و وندیداد که به زبان پهلوی بود، به زبان اوستا به دستور همین پادشاه به اجرا درآمد. کتابهای هفتم و نهم دینکرد که در دوران اسلامی تدوین نهایی یافتند مؤید این نظریه هستند. تشکیل مجمعی از علمای دینی و موبدان برجسته و صاحب نظر تحت عنوان کانون علمی – فقهی جهت نگارش ۲۱ نسک از متون دینی در همین زمان تحقق یافت.[۶] تدوین نوشته های مینوی خرد و نامۀ تنسر که احتمالاً در زمان اردشیر بابکان اقدام به نگارش نخستین سطور آن شده بود در زمان انوشیروان به پایان رسید و به مرحله انتشار درآمد. کتاب ششم دینکرد و سایر مجموعه ها و گردآوریها از سخنان حکیمان و خردمندان پیشین نیز در عصر انوشیروان نگاشته شدند. کتاب هزاره ماده قانونی تحت عنوان مادگان هزاردادستان[۷] به سرپرستی دو روحانی بزرگ عصر خسرو به نامهای ویشاپور[۸] و بخت آفرید[۹] با افزودن فناوری متعددی به مرحله نهایی خود رسید. این کتاب قبلاً نامۀ فرخ نام داشته و شخصی روحانی و صاحب نظر به نام فرّخ مرد پور بهرام پور هرمز پیشتر نخستین فصلهای آن را نوشته است. بنا به روایتی در عصر هرمزد چهارم پسر و جانشین خسرو انوشیروان و بهرام ششم (چوبین) و خسرو دوم (پرویز) مراحل نهایی نوشته های باقیمانده در زمینه های دینی، قوانین و متون علمی ایران باستان پشت سر گذاشته شد و از جمله نوشته های فوق به مرحله انتشار رسید. در دوران زمام داری اردشیر سوم و هرمزد پنجم ساسانی نوشته های ارزشمند خداینامه[۱۰]، کارنامه[۱۱] اردشیر بابکان و نوشته آیینی شایست نه شایست[۱۲] و فصلهای اول تا دهم تفسیر وندیداد و نیرنگستان به رشتۀ تحریر درآمده اند. در عصر زمام داری خلفای راشدین[۱۳] از ۶۳۲ تا ۶۶۱ میلادی نوشته های اداویرافنامه[۱۴]، یادگارزیر (آیتگار[۱۵] زریران) و ویس و رامین[۱۶] در طول جنگهای بویب[۱۷]، قادسیه[۱۸] و نهاوند جهت اسلامی کردن ایران نگاشته شدند[۱۹].

    در دوران زمام داری خلفای بنی امیه[۲۰] که از ۶۶۱ تا ۷۴۹ به طول انجامید نوشته های مختلف و متعدد دینی و علمی به زبان و خط پهلوی به رشته تحریر درآمدند که مهمترین این نوشته ها عبارتند از : بهمن یشت[۲۱]، سوتگرنسک[۲۲]، جاماسپ نامه[۲۳] و یادگار جاماسپ[۲۴] در دوران زمامداری المنصور خلیفه عباسی[۲۵] (۷۵۴ تا ۷۷۵ میلادی) متن مهم جغرافیا تاریخی ایران تحت عنوان شهرستانهای ایران[۲۶] به رشته تحریر درآمد[۲۷].

    نوشتۀ پهلوی کجستگ ابالیش[۲۸] (ابالیش نفرین شده) در زمان مأمون[۲۹] خلیفۀ عباسی نگاشته شد. کتابهای سوم تا پنجم دینکرد در دوران خلافت المعتصم[۳۰]، المتوکل[۳۱]، المعتضذ[۳۲]، المهتدی[۳۳] و المعتمد[۳۴] بین سالهای ۸۷۰ تا ۸۹۲ میلادی نوشته شدند[۳۵].

    نوشته های دادستان دینی[۳۶] و گزیده های زادسپرام[۳۷] بین سالهای ۸۹۲ تا ۹۰۲ در دوران خلافت المعتضد[۳۸] نگاشته شدند. در دوران حکومت طاهریان که از ۸۲۱ تا ۸۴۵ میلادی طول کشید نوشته شکندگمانیک ویچار[۳۹] توسط شخصی به نام مردان فرخ اوهرمزدان[۴۰] نوشته شد. در عصر زمام داری صفاریان[۴۱] که از ۸۶۱ تا ۹۰۰ میلادی بود کتاب بسیار مهم بندهش[۴۲] براساس یادداشتهای پیشین که به جای مانده و سامان دهی شده بود به صورت جامع به رشته تحریر درآمد.

    در زمان سامانیان[۴۳] (۸۶۴ تا ۱۰۰۵ میلادی) نوشته روایت پهلوی[۴۴] به رشته تحریر درآمد. این کتاب دربرگیرنده نظرات، سفارشات و اندرزهای پیشوایان دینی ایران باستان و اصلاحات انجام شده در این یادداشتها می باشد. در سالهای ۹۳۴ تا ۱۰۳۵ که عصر زندگی فردوسی[۴۵] شاعر بزرگ توس است. کتاب معروف شاهنامه که براساس خداینامه به نظم درآمده بود، تنظیم شد. زندگی وی همزمان با زمام داری غزنویان و آل بویه[۴۶] (۹۳۲ تا ۱۰۵۵ میلادی) بوده است. دوران حکومت زیاریان[۴۷] (۹۲۷ تا ۱۰۳۵ میلادی) و غزنویان[۴۸] (۹۷۷ تا ۱۱۹۱ میلادی) در تاریخ به عنوان زمان به سستی گراییدن آیین زرتشت در فارس است که این واقعه تدریجی از سال ۱۰۰۰ میلادی سیر خود را پیمود.[۴۹]

    در زمان حاکمیت تیموریان[۵۰] که از ۱۳۷۰ تا ۱۴۹۵ میلادی در تاریخ ثبت است. دین فوق در خراسان نیز در طول سدۀ چهاردهم میلادی به ضعف گرایید. این روند در عصر فرمانروایی سلسله قراقویونلو[۵۱] (۱۳۷۸ ال ۱۴۶۸ میلادی) نیز ادامه داشت. سلسله قراقویونلو و آق قویونلو[۵۲] (۱۳۷۸ تا ۱۵۰۲ میلادی) در مغرب ایران فرمانروایی می کردند.

    ناگفته نماند که برخی از نوشته هایی که به واقع متعلق به عصر اشکانیان بوده است مانند نوشته درخت آسوریگ و نوشته داروی خورسندی و پاره ای انتشار آثار دیگر در زمینه های پزشکی، داروشناسی، حکمت و هیئت و نجوم و بازی شطرنج (ویچرشن چترنگ) و نامه و یا پندنامۀ انوشیروان پورقباد را به سده های پانزده تا هفده میلادی نسبت داده اند. نوشته معروف سد در را، شاهزادگان سلجوقی که از ۱۱۸۶ تا ۱۰۳۸ میلادی فرمانروایی می کرده اند در تاریخ ادبیات ایران ثبت کرده اند. به استناد این گزارشات دو تن از شاهزادگان سلجوقی به موازات انجام کارهای سیاسی در عرصۀ کشورداری در زمینه های فرهنگ و ادب ایران نیز با آنکه ترک تبار بوده اند. خدمات، مطالعات و تحقیقاتی انجام داده اند. این دو شاهزاده به نامهای بهرام و منوچهر در تاریخ ثبت گردیده اند.[۵۳] جا دارد که یکبار دیگر این جمله را یادآوری کنم که نکته ای بسیار با اهمیت است و آن این است که همان گونه که در این تحقیق و گردآوری ملاحظه شد در دوران اسلامی بیش از عصر ساسانیان در زمینه ادبیات دینی – علمی و اخلاقی و سایر دانشهای ایران باستان آثاری گردآوری، نگارش و تدوین شده است تا در مقایسه با دوران خود ساسانیان و این می رساند که دوران اسلامی، عصر مطالعه، تحقیق، فرهنگ پروری و اشاعه بینش علمی و اخلاقی بوده است، حتی در عصر مغولان این کار پیشرفت کرد.

 


[۱]  . خدادادیان، اردشیر، پیشینه زبان و ادبیات پهلوی، شمارۀ ۶ سال ۱۲، مجله بررسیهای تاریخی، ص ۷۲.
[۲]  . Surkh – Kotal – Inschrift.
[۳]  . Cople, c. : Wb M.S. 174.
[۴]  . Inschrift von Paikuli, Colpe, C. A.a.O.S. 174-5.
[۵]  . Citak andarz I Pouryotkesan = گزیده ای از پندهای نخستین آموزگاران
[۶] . Cople, C.A.a.O.S. 176.
[۷]  . Madiyan – i- hazar dadistan.
[۸] . Wehsabuhr .
[۹]  . Bokht Afrid.
[۱۰]  . Khwatay Namag.
[۱۱]  . Karnamag I Artakhsir I Papakan.
[۱۲]  . Sayast Ne Sayast.
[۱۳]  . Vier rechtgeleitete Kalifen.
[۱۴]  . Arday Wiraz Namag.
[۱۵]  . Ayadgar I Zareran.
[۱۶]  . Wis u Ramin.
[۱۷]  . Buwayb.
[۱۸]  . Qadisiya.
[۱۹]  . Cople, C.A.a.O. 176.
[۲۰]  . Omaijaden – Kalifen.
[۲۱]  . Vahman Yast.
[۲۲]  . Sudgar Nask.
[۲۳] . Jamasp Namag.
[۲۴]  . Ayadgar I jamaspig.
[۲۵] . Almansur.
[۲۶]  . Sahristaniha – ye – jran.
[۲۷]  . Colpe, C.A.a.O. 177.
[۲۸]  . Gujastag Abalis.
[۲۹]  . al- Mutaziz.
[۳۰]  . al – Mutasem.
[۳۱]  . al – Mutawakkil.
[۳۲]  . al – Mutaziz.
[۳۳]  . al – Muthtadi.
[۳۴]  . al – Mutamed.
[۳۵]  . Colpe, 177+ خدادادیان، پیشین، ص ۸۰- ۷۲
[۳۶]  . Dadistan – i – Denig.
[۳۷]  . Vicitagihay – i zadspram.
[۳۸]  . al – Mutazed.
[۳۹]  . Sekand Gumanig vicar.
[۴۰]  . Mardan Farrokh i ohrmazdan.
[۴۱] . Saffariden – Dynastie.
[۴۲]  . Bundahisn.
[۴۳]  . Samaniden.
[۴۴]  . Pahlavi Rivayat.
[۴۵]  . Firdausi.
[۴۶]  . Bujiden.
[۴۷]  . Zijariden.
[۴۸]  . Gaznaviden.
[۴۹]  . Colpe, C. : A.a.O. 177.
[۵۰]  . Timuriden.
[۵۱]  . Qara Qujunlu.
[۵۲]  . Aq Qujunlu.
[۵۳]  . خدادادیان، پیشین، ص ۸۳.

منابع نوشته:
کتاب تاریخ ایران در دوره ساسانیان، اثر دکتر اردشیر خدادادیان
وبسایت تاریخ ما، اِنی کاظمی

عضویت
اطلاع از
guest

1 نظر
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
اردشیر پاپکان

عالی بود