پادشاه گوی( GOI)

پادشاه گوی( GOI)
در خلال سلطنت پادشاه گوی در قرن سوم میلادی؛ پادشاهی باکجه نقطه ی عطف بزرگی را در روابط خارجی خود به خصوص با فرمانداری های تحت کنترل چینی ها؛ مشاهده نمود.
زمانی که پادشاه گوی به فرمانداری چینی دایفانگ هجوم برد؛ فرماندار این ناحیه کشته شد.اما بعدها پادشاه شاهزاده خانم دایفانگ را به عنوان عروس خود پذیرفت.این ازدواج نشان می دهد که دو کشور متخاصم آشتی نموده و در حقیقت فرمانداری دایفانگ تحت نفوذ باکجه قرار داشت. قابل ذکر است که در آن زمان باکجه شروع به کنترل منطقه ی شاندونگ در زمان پادشاه گوی نمود.

در ارتباط با رقیب شرقی آن یعنی شیلا؛ باکجه در مراحل اولیه ی حکومت پادشاه گوی به سیاست های سخت گیرانه ادامه داد اما بعدها وارد روابطی دوستانه با شیلا شد.هیچ سندی دال بر جنگ بین دو پادشاهی در چندین دهه ی متوالی وجود ندارد.به ویژه؛ باکجه با دشمن دیرین خود یعنی مالگال در صلح بود. گفته می شود که در یک پیشنهاد آشکار؛ مالگال ۱۰ اسب عالی را به پادشاه گوی به منظور ایجاد روابط دوستانه با باکجه پیشنهاد کرد.این موضوع همچنین نشان می دهد که مالگال باکجه را به عنوان یک قدرت نوظهور که واقعا در آن زمان قدرتمند بود می دید.

پادشاه گوی در امور داخلی نیز دستاوردهای قابل توجهی به دست آورد.در سال ۲۶۰؛ او یک سیستم دولتی متشکل از ۶ وزیر را معرفی کرد و مقام های دولتی را در ۱۶ رده ی مختلف به منظور انجام اصلاحات عظیم مدیریتی ؛ تقسیم بندی کرد.او همچنین یک دفتر نظامی را با هدف تضعیف قدرت طوایف محلی تاسیس کرد. بعلاوه؛ او یک نظم جدید از البسه را برای مقامات دولتی تصویب کرد تا آنها مجبور باشند مطابق با مرتبه ی خودشان؛لباس هایی با رنگ های متفاوت بپوشند. تمامی این موارد به منظور تمرکز قدرت سلطنتی و تاسیس یک کشور متمرکز پیش بینی شده بود.پادشاه همچنین قانونی را تصویب کرد که صاحب منصبان دولتی را از دریافت رشوه منع می کرد.آنهایی که از این قانون تخطی می کردند؛ وادار می شدند تا سه برابر مبلغ رشوه ی دریافتی را برگردانند و به حبس ابد نیز محکوم می شدند. این موضوع نشان می دهد که پادشاه سعی نمود تا نظم را در میان مقامات دولتی سخت گیرانه تر اجرا کند.

در جبهه ی اقتصاد؛ پادشاه به منظور افزایش تولیدات کشاورزی دستور به کشت زمین های کشاورزی مناطق جنوبی داد.واضح است که باکجه در آن زمان دارایی کافی را در خزانه ی کشور خود داشت.زمانی که خشکسالی کشور را فرا گرفت؛ پادشاه به منظور نجات مردم گرسنه خزانه را باز کرد و او آنها را به مدت یک سال از پرداخت مالیات معاف کرد.

در خلال ۵۲ سال سلطنت وی از سال ۲۳۴ تا سال ۲۸۶؛ پادشاه به طور موفقیت آمیزی ساختار کشور را منظم کرده و زیر بنایی برای گسترش مساحت کشور بنیان نهاد.به لطف دستاوردهای وی در داخل و خارج از کشور؛ باکجه قادر شد تا در زمینه های مختلف پیشرفت کرده و جایگاه ملی خود را بالاتر ببرد.

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها