اُدین ، خدای ایزدان اسکاندیناوی

اُدین، ایزد ایزدان اساطیر نورس

اُودین (به زبان نروژی باستان: Óðinn) وُدان ژرمن‌ها ووُدِنِ انگلوساکسون‌ها، سرکردهٔ ایزدان در اساطیر اسکاندیناوی است. او فرزند بور و بستلا می‌باشد و آلفادیر به معنی «پدر همگان» نامیده می‌شود زیرا که به راستی پدر همه آسیرها در اساطیر شمال است. از پیوند او با ایزدبانویی به نام فریگ، پنج ایزد به نام‌های بالدر، هود،هرمود، تیر و براگی زاده شدند. فریگ زیبا، جذاب و باوقار بود و در قدرت پیشگویی آینده با او شریک بود، هرچند اظهار نمی‌کرد. همچنین از ایزدبانویی به نام یورد، دارای فرزندی به نام ثور شد و ویدار نیز فرزند اودین و گریداست. در روز نبرد فرجامین، راگناروک، اودین بدست گرگ غول‌پیکری به نام فنریر کشته خواهد شد.

اُدین ایزد ترس‌آور جادو، جنگ و خرد بود و برای پیروزی در جنگ‌ها فرا خوانده می‌شد، اما به او ایمان نداشتند و اغلب او را متهم می‌کردند که پیروزی را ناعادلانه عطا می‌کند. گاهی قربانی‌های خونین لازم بود تا خشنودی و رضایت او را به دست آورند. او نه روز گرسنه و تشنه به این سان که با نیزه خودش زخمی نیز شده بود، ازایگدراسیل آویزان ماند (به همین سبب نام ایگدراسیل به درخت جهانی داده شده‌است. ایگ از کنیه‌های اودین و به معنی هراس انگیز است) و پس از این زمان با آموختن نه سرود جادویی و هجده رون، افتاد. از این رو او توانایی این را پیدا کرد تا مردگان را به سخن وادارد و با خردمندترین آن‌ها رایزنی کند. پیروان ادین بر این باور بودند که ادین ورود جنگجویان درگذشته را به تالار خودوالهالا خوش آمد می‌گوید و تنها جنگجویانی بدین مقام دست می‌یابند که با مرگی قهرمانانه در میدان جنگ کشته شده‌اند.

Godan and Frea look down from their window in the heavens to the Winnili women in an illustration by Emil Doepler, 1905.
Godan and Frea look down from their window in the heavens to the Winnili women in an illustration by Emil Doepler, 1905.

ایزد شهریاران، مردگان و شعر و شاعری

اُدین در حالی که به ویژه محبوب پادشاهان بود، ایزد شعر و شاعری نیز به شمار می‌رفت; این شاید بدان جهت است که بسیاری از منظومه‌ها شخصیت او را برجسته کرده‌اند. می‌گفتند که خود او به زبان شعر سخن می‌گفت و الهام شاعرانه موهبت او بود. اُدین همچنین ایزد مردگان بود، به ویژه آن‌هایی که به شیوه‌های خاصی جان می‌سپردند. تلف‌شدگان جنگی، مخصوصاً آن‌هایی که با نیزه، سلاح مقدس اُدین کشته می‌شدند گویی خود را به او پیشکش می‌کردند، و دشمنان شکست‌خورده نیز بدو متوسل می‌شدند. افراد اعدامی نیز بدو توسل می‌جستند، چون او می‌توانست آن‌ها را از مرگ برهاند. حلق‌آویز شدن و زخم برداشتن از نیزه، در زمرهٔ شعایر قربانی مربوط به اُدین بود. او در آفرینش زمین به همراه برادرانش ویلی و وه، ازیمیر بهره گرفتند تا جهان را پدید آورند. زمین مدور بود و ایزدان، دریای گرداگرد آن را نظم بخشیدند. آن‌ها در طول سواحل، زمین‌ها را به غول‌ها بخشیدند، درون خشکی، از حدقه‌های یمیر، دژی برآوردند و میدگارد، قلمرو آدمیان را درون آن قرار دادند. آنگاه ایزدان آدمیان را آفریدند تا در جهان به سر برند. آنان دو تنهٔ درخت را گرفتند و زن و مرد را از آن‌ها پدید آوردند. اُدین به آفریده‌های جدید، نفس و حیات بخشید، ویلی آگاهی و جنبش، و وه چهره، سخن، شنوایی و بینایی به آن‌ها عطا کرد.

والهالا تالار اودین دارای ساختمان عظیمی بود با درهای بسیار، و لایه‌های شیروانی و کاشی‌ها که از دستهٔ نیزه‌ها و سپرها ساخته شده بود و در آسگارد (سرای کشتگان) قرار داشت. آن‌ها که در نبردها شکست می‌خوردند و به طبقه «اَین‌هریارها» می‌پیوستند، توسط مأموران ویژهٔ اودین به نام والکیریها برگزیده می‌شدند. این ارواح مؤنث در والهالا منتظر آن‌ها بودند و به فرمان اودین به نبردگاه‌ها می‌شتافتند تا کشته‌شده‌ها را به والهالا برگردانند. در این روایت هر شب در والهالا ضیافتی بر پا است و از میهمانان با بهره‌ای از گوشت خوکی که هرگز تمام نمی‌شود و می‌انگبین پذیرایی می‌شوند. در این داستان جنگجویان در گذشته تمام روز را در جنگ سپری می‌سازند و کشته‌شدگان شبانگاه دیگر بار بر می‌خیزند و در ضیافت ادین شرکت می‌جویند. در ادبیات اسطوره‌ای علت میهمان‌نوازی و ضیافت‌های ادین فراهم ساختن لشکری نیرومند از جنگجویان است تا وی را در آخرین نبرد بزرگ ایزدان با غولان و هیولاها در جهت بقای خدایان یاری نمایند؛ نبردی که در آن قهرمانان ویژه اُدین، اینهریار جنگجویان را رهبری خواهند کرد.

تخت نامور او، هیلدزکیالف که هنگام نشستن بر روی آن می‌تواند هر کجا از نه جهان را ببیند، در این تالار جای گرفته است. دو کلاغ به نام‌های هوگین (اندیشه) و مونین (سرشت) هر روز گرد جهان پرواز کرده و برای او رخدادهای جهان را بازگو می‌کنند. دو گرگ به نام‌های جری و فرکی نیز همیشه اودین را همراهی می‌کنند و اودین هر خوراکی را که برای او آورده می‌شود را به این گرگ‌ها می‌دهد زیرا او تنها می‌انگبین می‌نوشد و نیازی به خوراک ندارد.

اُدین آویخته بر درخت جهانویرایش

ادین در حال قربانی کردن خود بر روی درخت جهان.

می‌گویند یادگیری و فرزانگی هدیهٔ اودین است. او در اسطوره‌ای شگفت‌انگیز نه شب و نه روز خود را در قربانی کردن خویشتن و در حالتی که به زخم نیزه‌ای مجروح شده است، دست و پا بسته، بر درخت جهان می‌آویزد و رنجی این چنین را تحمل می‌کند تا بتواند الفبای جادویی را که دانش جهان را بر انسان‌ها به ارمغان می‌آورد، به چنگ آورد. این تجربه را چنان که گویی اُدین خود سخن می‌گوید در شعر هوامال (واژگان بی‌همتا و والا) گزارش شده است و در حقیقت ادین چیزی را تجربه می‌کند که همتای تجربهٔ نظری مرگ و رستاخیز از جانب شمن‌های سیبری و دیگران و شرط آغازین دستیابی به قدرت پیشگویی است. در این شعر اُدین با مرگ به مشورت می‌نشیند و در یک ادای شعری دیده می‌شود که سوار بر اسب به سوی جهان دیگر و در راه مردگان می‌تازد و سگ درندهٔ پاسدار دروازه جهان مردگان گارمر، را در پی می‌گذارد تا با زنی پیشگو (ولوا) که در حقیقت خود اُدین است و او را از گور بر می‌انگیزد درباره مرگ پسرش بالدر مشورت نماید.

گنجینه‌های اُدین

اُدین دو گنج ویژه داشت که به دست دورف‌ها ساخته شده بود: نیزهٔ قدرتمند و ناشکستنی‌اش، گونگنیر که هرگز به بی راه نمی‌رود؛ و حلقه زرین جادویی دروپنیر که هر شب نه انگشتر دیگر با وزن و ارزش مساوی پدید می‌آورد. اُدین همچنین صاحب اسبی فوق‌العاده به نام اسلیپنیر بود که هشت پا داشت و تیزروترین اسب بود و می‌توانست او را در مأموریت‌هایش از آسمان و دریا بگذراند.

اُدین راه درازی را پیمود تا جادوگری بیاموزد. او تنها یک چشم دارد که مانند خورشید می‌درخشد چون در ازای نوشیدن اندکی آب از چاه میمیر که قدرت الهام و آگاهی از آینده به او می‌داد ناگزیر چشم دیگرش را (در برخی متون در برابر فرستادن نسیمی از این چاه) به نگهبان این چاه که میمیر نام دارد بخشیده است. در جایی دیگر اودین در خوانی دشوار می‌انگبین سخن‌سرایی را از یوتون‌هایممی‌رباید. او هم رون‌ها و هم خردی که از چاه خرد به دست آورده و هم می‌انگبین سخن‌سرایی را به انسان‌ها می‌بخشد.

نام‌های اُدین

اودین نام‌های بیشماری دارد که برخی از آن‌ها در اینجا آورده شده است: اوثین، وُدان، وُدن، ووتان (چهارشنبه روز اودین بوده و به نام وُدن نامگذاری شده بود، اما کم‌کم به سان کنونی آن در آمده است)، واک، والتام، ایگ (در برخی کتاب‌ها هراس انگیز و برخی جاها اسب اخته! برگردان شده است)، بلیندی ( به معنای کور)، آلفادیر (پدر همگان)، والفادیر (پدر کشتگان)، هانگاگوث (خدای به دار آویختگان) و …

عضویت
اطلاع از
guest

1 نظر
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
Saleh

درود بر شما…. این مقاله بسیار زیبا نگاشته شده….