هدامّو /Hadammu/

اسطورۀ هوریانی که بخشی از آن در یک ترجمه هیتیایی در میان بایگانی بغازکوی یافت شده است و به نظر می‌رسد که به دورۀ کوماربی kumarbi تعلق داشته است که کشمکش میان کوماربی و هوا-خدا را توصیف می‌کند.

آغاز مطلب ازدست‌رفته است؛ می بینم که کوماربی خواهان ازدواج با دختر دریا-خدا است. فرزند آن‌ها احتمالاً هدامّو، هیولای اژدها مانند است که در دریا زندگی می‌کند و روزانه تعداد زیادی از حیوانات و بعضی ز مردم را می بلعد. ایشتار الهه، هدامّو را می‌یابد و هوا-خدا گزارش می‌دهد که از این خبر اشک می ریزد. پس از افتادگی در متن، آن الهه، آمادۀ ملاقات با هدامّو می‌شود. آبتنی و تدهین می‌کند جواهر آلات خود را می آویزد و به درون آب می‌رود. هنگامی‌که هدامّو الهه را می‌بیند می‌خواهد او را نیز بخورد، الهه دوباره به درون آب می‌رود و این بار، به جادوگری متوسل می‌شود و آب دریا را به‌صورت یک مایع خواب آور درمی‌آورد. هدامّو از حال می‌رود و چون مسحور طلسم او شده است، از آب بیرون می‌آید. بقیۀ داستان ماهیت جزء جزء متون روشن نیست ولی به نظر می‌رسد که هوا-خدا سرانجام، بر دشمن خود غلبه می‌کند.

 

یک خدای باستانی

 

منبع:

  • کتاب  اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
    انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها