دنیای تاریکی‌ها و بدی‌ها (قلمرو اهریمن)

آفرینش دیوان و موجودات اهریمنی به‌وضوح آفرینش مینوی اورمزد و موجودات اهورایی، در اوستا و کتاب‌های پهلوی توصیف نشده است. نام دیوهای بسیاری در منتها آمده است، ولی آگاهی چندانی از آن‌ها نمی‌توان به دست آورد و گاهی تنها در حد یک نام است. همان‌طور که بدی در مقابل خوبی است، اهریمن نیز در برابر اورمزد و سپندمینو قرار می‌گیرد. برای هرکدام از امشاسپندان و ایزدان، هماورد (هَمیستار در منتهای پهلوی)یا رقیبی ذکرشده است، اما با توصیفی کمتر و گاه بسیار مبهم.

سردیوان (کَمالگان یا کمار یگان)

سرکردگان دیوان هستند و در ردۀ نخست موجودات بد مینوی قرار دارند. آن‌ها شش سردیو(به قولی هفت سردیو)مقابل امشاسپندان هستند که به ترتیب عبارت‌اند از:

اکومن(اَکه منَه)۱

دشمن او پیام‌آور اهریمن است. بهمن است و نمادی است از بداندیشی و آشتی‌ناپذیری.

اِنذر/ ایندَر/ ایندره

دشمن اردیبهشت است. در آثار ودایی نام خدایی بسیار نیرومند است و بیشتر صفات او به ایزد بهرام و تعدادی از صفاتش به مهر منتقل‌شده است و خود در باورهای ایرانی به‌صورت دیوی درآمده است که آفریدگان را از نیکویی کردن بازمی‌دارد. او ضد نظم و ترتیب است. تأثیر تفکرات روحانیان ساسانی، این صفت را هم به او نسبت داده‌اند که مانع کُستی۱ بستن می‌شود.

ساوول (سَروَه)

دشمن شهریور است و نمادی ازشهریاریِ بد و ستمکاری. احتمالاً همان رودرَه سَروَه، خدایی از تبار دئِوه های هندی بوده است که در ایران، شهریاری بد و ظلم را تجسم می‌بخشد.

ناهیه (نانگهیثیه)۲

دشمن سپندارمد که آفریدگان را از قانع بودن بازمی‌دارد و آنان را ناراضی می‌سازد. او نیز احتمالاً تجسم ناستیه، خدایی از تبار دَئِوه های هندی است.

تَیریز (تئیری)۳

دشمن خرداد که گیاهان و دام‌ها را به زهر می‌آمیزد.

زَیریز (زئیری)۴

دشمن آمرداد که زهر می‌سازد. گاه خودی اهریمن و گاه اَئِشمه (دیو خشم) را بر شش دیو فرق می‌افزایند.

 

عکس Image result for ‫دیو‬‎ %d8%af%d9%86%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%da%a9%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d8%a8%d8%af%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%d9%82%d9%84%d9%85%d8%b1%d9%88-%d8%a7%d9%87%d8%b1%db%8c Tarikhema.org

اکوان دیو

 

دیوان و دروجان

علاوه بر سَردیوان، همۀ جلوه‌های زشت و صفات پلید نیز به‌صورت دیوان و دروان در برابر ایزدان شصیت می‌یابند. درو در آغاز نامی برای ماده دیوان بود است، ولیسپس کلمه‌ای می‌شود مترادف دیو. دیوان نیز مانند ایزدان سلسله‌مراتب دارند و ازنظر اهمیت و قدرت عمل در مقام‌های بالا و پایینی قرار می‌گیرند، ولی شخصیت وجودی آن‌ها به‌اندازۀ ایزدان روشن و واضح نیست. تعداد دیوانان به نسبت دیوان مذکرمحدود است، ولی در کل، جنسیت دیوان کمتر از ایزدان مشخص است. تعدادی از این دیوان عبارت‌اند از:

جِه /جَهی

دیوزنی که نقش تخریبی عمده‌ای در آغاز آفرینش دارد. نماد مۀ پلیدا و آلودگیهای زنان و نماد روسپی‌گری است. او در متن‌ها هم دختر و هم زن اهریمن به شمار آمده است. اوست که اهریمن را به یورش دوم برمی‌انگیزد. چون اهریمن برمی‌خیزد، بر سرجَهی بوسه می‌زند و آلودگی‌های زنانه از این راه پدیدار می‌شود. پس از آفرینش، در اسطوره‌ها دیگر از جَهی نشانی نیست جز اشاره‌ای کوتاه در هزارۀ اوشیدر و اوشیدرماه.

سهمناک‌ترین دیوها، دیوهایی هستند که با مرگ ارتباط دارند. این دیوها که به دیوهای مرگ معروف‌اند عبارت‌اند از:

استویداد/اَستوِهات

دیوی که مفهوم نام او درهم‌شکننده و از هم جداکننده استخوان‌هاست. او دارای کمندی است که آن را بر گردن قربانی موردنظر خود می‌اندازد. اوست که برای نخستین بار مرگ را برگیومرث، پیش نمونه انسان، مستولی می‌کند. دیوی است که چون دست بر مردم زند، خواب آورد و چون سایه بر آنان افکند، تب و چون دیده بر آنان دوزد، مرگ.

ویزَرِش

همکار استویداددیو است که با روان درگذشتگان در آن سه شبانه‌روزی که هنوز در گیتی هستند نبرد می‌کند و آنان را می‌ترساند. او بر درِ دوزخ می‌نشیند و روان گناهکاران را با زنجیر تا پل چینود می‌کشد.

وای بد

بخشی از فضا را در اختیار دارد که روان در گذشتگان از آن می‌گذرد. اوست که جان را از تن جدا می‌کند (نک ایزد وای)

نَسو/نسوش

دیوی است که به بدن انسان، درحالی‌که هنوز زنده است، یورش می‌برد و آن را می‌گنداند و چون بدن فاسد و گندیده شد، روان دیگر نمی‌تواند در آن بماند. در حقیقت نخستین عامل مرگ این دیو است. اثری از تأنیث در نام این دیو دیده می‌شود.

 

عکس Related image %d8%af%d9%86%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%da%a9%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d8%a8%d8%af%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%d9%82%d9%84%d9%85%d8%b1%d9%88-%d8%a7%d9%87%d8%b1%db%8c Tarikhema.org

تصویری از یک دیو

معرفی گروهی دیگر از دیوان

 

بوشاسب۵ (بوشیانستا)۶

دیو خواب مفرط و تنبلی است. احتمالاً دیوزن است و به دارندۀ دست‌های دراز موصوف است. هنگامی‌که خروس در بامداد می‌خواند، او همۀ کوشش خود را به کار می‌برد که جهان را در خواب نگه دارد. سحرگاهان پلک‌ها را سنگین می‌کند و بدین‌سان مردم را از برخاستن و رفتن به سرکار بازمی‌دارد.

شم (اَئِشمَه)

دیوی است که با نیزۀ خونین ظاهر می‌شود. او نیز از پیام‌آوران اهریمن است. دیو خشم و دیو آز دو دیوی هستند که با اهریمن به پایان جهان می‌رسند و سروش دیو خشم را از میان می‌برد و به قولی، دیو آز او را می‌بلعد. دیو خشم رقیب و دشمن سروش است.

آز

دیوی است ک صفت سیری‌ناپذیر دارد و در پایان جهان، اهریمن او را می‌بلعد.

سیج/سیز 

  دیو درد و بلاست. فریب‌دهنده است و کار خود را پنهانی انجام می‌دهد.

هیز(هیچه)

دیو قحطی و خشک‌سالی و نایابی است.

اپوش (اَپوشه)

دیو خشکی و خشک‌سالی است که تیشتر با او نبرد می‌کند (نک مبحث تیشتر).

اسپنجروش/سپنجروش/ سپنجگر (سپنجغریه)

همکار اپوش دیو است.

سِپَزگ دیو

دیو سخن‌چینی و غیبت است. دیو بدکاره ای‌که در دوزخ به‌جای پیش رفتن پس می‌رود.

وَرَن

دیو شهوت است و همراه با دیوآز در متون اخلاقی از بزرگ‌ترین دیوان به شمار می‌رود.

چِشمَک

دیوی است که موجب گردباد، زمین‌لرزه و ویرانی می‌شود. در اسطورۀ زندگی زردشت نقش این دیو این است که شهر و ده را ویران می‌کند و درختان را درهم می‌شکند تا مایع مقدسی را که فروهر و گوهر تن زردشت در آن است از میان ببرد.

زَرمان

دیو پیری است و صفت بدنفس دارد و به‌عبارت‌دیگر، نَفَس مردمان را بد می‌کند.

بوت/بود

دیوی است که نماد بت‌پرستی است و از مخالفان سرسخت زردشت. در بندهشن آمده است که او را در هندوستان می‌پرستند.

مَلکوس/مَرکوس

دیوی است که سرما و زمستان سخت را در پایان هزارۀ اورشیدر به وجود خواهد آورد.

میتوخت

دیوی است که نماد گفتار نادرست است و به قولی، نخستین آفریدۀ اهریمن به شمار می‌رود و بدگمانی می‌آورد.

اَکَه تَش۷

دیو انکار است که مردمان را وادار می‌کند که هر چیز خوبی را انکار کنند.

اَشموغ/ اَهلَموغ

دیو بدعت است. از منفورترین دیوان است که سوشیانس در پایان جهان سپاهی برمی‌انگیزد و به کارزار او  می‌رود و سرانجام او را به سوراخی فرومی‌کند.

اودَگ۸

دیوزنی است ک به قولی هفت سَردیو (کماریگان) و ضحاک را به وجود می‌آورد. او جمشید را به‌سوی لذت‌های دنیوی می‌راند و مردم را به سخن گفتن درجایی که باید سکوت کرد وا‌می‌دارد.

ترومت/تُرومتی

دیوی است که نخوت و تکبر و گستاخی می‌آفریند، درست برعکس سپندارمد که نماد تواضع است. این دیو سرانجام به دست سپندارمد از میان خواهد رفت.

پریمتی

دیوزن تکبر است. او نیز دشمن سپندارمد به‌حساب می‌آید.

پِنی (پِنیه)۹

دیو خسّت است که مردمان را وادار می‌کند که انبار کنند و نخورند و به کس ندهند.

رشک

به مفهوم حسد، دیوی است که کینه و بدچشمی می‌آورد.

اناست

دیو تباهی است.

آگاش

دیو شور چشمی است که مردمان را چشم می‌زند.

کوند

دیوی است از دشمنان سروش که بدون مادۀ سکرآور مست است و مؤنث آن به‌صورت کوندیره آمده است.

فهرست اسامی دیوان را می‌توان با قائل شدن نماد برای هر پدیدۀ بد و صفت ناپسند به درازا کشید. در این فهرست که متعلق به دوران مینوی است، نام دیوانی که در رویدادهای زمینی نقش دارند و همچنین نام «پری»ها، یعنی ماده دیوانی با ظاهر زیبا غالباً به فریب دادن قهرمانان در دوران گیتیی می‌پردازند، نیامده است.

 

عکس Image result for ancient bogey %d8%af%d9%86%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%da%a9%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d8%a8%d8%af%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%d9%82%d9%84%d9%85%d8%b1%d9%88-%d8%a7%d9%87%d8%b1%db%8c Tarikhema.org

آثار باستانی از دیو‌ها

۱.Akamanah

۲.Nanghaithya

۳.Tairi

۴.Zairi

۵. ۵. در فارسی ب صورت گوشاسب نیز آمده است.

۶. ۶.Bshyansta

۷. ۷.Akatas

۸.Odag

۹. Penih

 

منبع:

  • کتاب  اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
    انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

 

 

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها