ورود ترکان عثمانی به بالکان و توسعه قلمرو آنان در اروپا     

در نیمه دوم قرن هفتم /سیزدهم، که دولت سلجوقی پاره پاره شد، عده‌ای امیرنشین (بایلیک، بگلیک) از نوع تازه در مرزهای مغرب آناتولی به وجود آمد. این امارتها در سرزمینهایی پیدا شد که در جنگ مقدس (غزا) با بیزانسیان به غنیمت گرفته‌شده بود و از همین رو آن‌ها را دولتهای غازی می نامیدند. امارت عثمانی یکی از این امارتها بود. سرنوشت چنان بود که این امارت، در ظرف مدت یک قرن، امارت آناتولی را یکپارچه کند و بالکان را به تصرف خود درآورد و به‌صورت امپراتوری اسلامی در آورد (هولت و لمبتون، ۱۳۷۷، ص ۳۵۵).

ترکان غز در اواسط سده چهارم هجری/ دهم میلادی وارد جهان اسلام شدند. سلجوقیان به آنان نسبت داده می شوند که امپراتوری وسیعی از ترکستان چین تا سرزمین شام تأسیس کردند. پس از چندی امپراتوری سلجوقیان تجزیه شد تا اینکه مغول در نبرد کوسه داغ، در ۶۴۱ هجری / ۱۲۴۳ میلادی، با شکست دادن سلجوقیان ضربه نهایی را بر آنان وارد کرد و وحدت منطقه ای و مردمی آنان در آسیای صغیر( آناتولی) را از بین برد (عصام، ۱۳۸۰، صص ۱۱۰-۱۰۹).

عکس عثمانی %d9%88%d8%b1%d9%88%d8%af-%d8%aa%d8%b1%da%a9%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d8%ab%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85 Tarikhema.org
عثمان یکم

پس از درگذشت ایلخانان ابوسعید در سال ۷۳۶ هجری قمری، مستملکات تجزیه شد و چند امیرنشین کوچک در ایران، بین النهرین و آناتولیا به وجود آمد که سلسله های مغول یا ترک بر آن‌ها حکومت می‌کردند.

زوال قدرت مرکزی در آناتولیا و هجوم امواج تازه ای از مهاجران چادرنشین ترک به کشور و گریز آنان از برابر مغولها منجر به ایجاد جنب و جوش در میان مرزنشینان و پیشروی تازه آنان بر ضد بیزانسی‌ها به سوی غرب گردید و درنتیجه سراسر آناتولیهای غربی زیر سلطه مسلمانان ترک در آمد.

شبه جزیره به تعدادی امیرنشین رقیب تقسیم گردید. نیرومندترین آن‌ها امارت قره مان بود که قونیه پایتخت قدیم سلجوقیان را تصرف کرد و کوشید تا دنباله سلطنت سلجوقی باشد. فعالترین آمارتها در غرب آناتولیا، در امتداد سواحل دریای مرمره و اژه قرار داشت که ناگزیر بود از راه خشکی و دریا با کفار جهاد کند.

در میان امارتهای جنگاور سرحدی که در فتوحات تازه سهیم بودند، امارتی بود که نام اولین حاکم خود، عثمان، را داشت. عثمان، چنانکه گفته اند، از ۶۹۹ تا ۷۲۶ هجری قمری حکومت کرد. مردم این امیرنشین پس از او عثمانی خوانده شدند (لوئیس، ۱۳۵۰، صص ۵-۲۴).

به‌موجب اسناد و مدارک تاریخی و بررسیهای قومی و نژادی و آداب و سنن ونیز با در نظر گرفتن مهرهای موجود از عثمانیها، بی تردید، آن‌ها از تیره «قایی» اغوزها و منسوب به شاخه راست این تیره یعنی شاخه گون خان اند.با توجه به متن سلجوقنامه، قایی یا «قیی» به معنی کسی که است که صاحب قدرت و نیروست.

عکس عثمانی %d9%88%d8%b1%d9%88%d8%af-%d8%aa%d8%b1%da%a9%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d8%ab%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85 Tarikhema.org
سلطان‌های عثمانی

در ۱۰۷۱ میلادی، پس از جنگ ملاذگرد، سلجوقیان در آغاز استیلای خویش بر آناتولی، عشایر منسوب به خود را نه یکباره بلکه در تاریخ و فاصله های متفاوت در نقاط مختلف آناتولی اسکان دادند که تیره قایی هم در جریان این اسکان همزمان با تسلط بر این منطقه به دنبال فوت جلال الدین خوارزمشاه، در برخی از نواحی آناتولی مستقر شدند که بخشی از این «قاییها» حاکم نشین عثمانی را تأسیس کردند.

بنابراین قرائن تاریخی، تیره قایی در زمان علاء الدین کیقباد اول (۱۲۳۶-۱۲۱۹ میلادی) در حوالی قرجه داغ واقع در غرب آنکارا مستقر شدند. استقرار این گروه در هر زمانی که می خواهد باشد، اصل مسلم این است که بخشی از آن‌ها در اواسط قرن سیزدهم در حوالی غرب آنکارا بودند و بعدها سگوت و دمینیچ را اشغال کردند.

بنابر قرائن، قاییهای مستقر در این منطقه حدود چهارصد خانوار بودند که در نیمه دوم قرن چهاردهم ارطغرل سرکردگی آنان را به عهده داشت (حقی اوزون، ۱۳۶۸، صص ۱۱۹-۱۱۷). وقتی غیاث الدین کیخسرو سوم (۱۲۸۳-۱۲۶۴ میلادی)، پس از حادثه جیمری به نواحی مرزی رفت، ارطغرل بیگ رئیس عشیره قایی به حضور او رسید و هدایایی تقدیم داشت.

از این واقعه، که در ۱۲۷۹ میلادی رخ داد، چنین بر می آید که ارطغرل در آن تاریخ رئیس مرزی بوده است. در تواریخ عثمانی آمده است که ارطغرل بیگ ۶۸۰ هجری قمری/ ۱۲۸۱ میلادی یا ۶۸۷ هجری قمری / ۱۲۸۸ میلادی درحالی‌که بیش از نود سال داشت، درگذشت و در سگوت مدفون شد. باز در این تواریخ صریحا ذکر شده که قاییها بر حوالی سگوت مسلط شدند و آن منطقه را به عنوان وطن خویش برگزیدند و قرجه داغ و سگوت و دومینیچ مرکزی بود که نطفه امپراتوری عثمانی در آنجا بسته شد (حقی اوزون، ۱۳۶۸، ص ۱۲۳).

عکس عثمانی %d9%88%d8%b1%d9%88%d8%af-%d8%aa%d8%b1%da%a9%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d8%ab%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85 Tarikhema.org
پاسخ کازاک‌های زاپاروژی به محمد چهارم

پس از وفات ارطغرل، پسر کوچکش، عثمان بیگ، به سبب کفایت و لیاقت به ریاست عشایر انتخاب شد. عثمان یا اوتمان بیگ در اواخر عمر پدرش در اداره امور با او همکاری می‌کرد.عثمان شهر بورسه را که از مراکز قدیم تمدن یونان بود به تصرف در آورد و آنجا را پایتخت خود قرارداد. او پس از بیست و هفت سال امارت و جهانگیری در سن هفتاد سالگی درگذشت (۱۳۲۶ میلادی) (ممتحن، ۱۳۷۰، ص ۷۳۵). در این زمان وضع امپراتوری بیزانس به کلی متزلزل شده بود.

به خصوص اراضی آناتولی به سرعت به تصرف عثمانیها در آمد. آندرونیکوس، براثر موافقت با ازدواج خواهرش، ماریا، با ایلخان غازان محمودخان قول کمک نظامی از او گرفت، ولی در همین اثنا محمودخان درگذشت و جانشین اور اولجایتو محمد خدابنده که ماریا را به همسری خود انتخاب کرده بود، توجهی به امر کمک نظامی در حق بیزانس نکرد و امید آندرونیک از این بابت به یأس مبدل شد. آندرونیک، که به این ترتیب از تشکیل دولت عثمانی تا فتح استانبول امیدش از جانب کمک نظامی شرق قطع شده بود، ناگزیر شد تا نیروهای مزدور را که در غرب می‌جنگیدند به خدمت بگیرد. این نیروها، که کاتالان نامیده می‌شدند، از افراد نامنظم و چپاولگر تشکیل شده بودند (حقی اوزون، ۱۳۶۸، ص ۱۵۴).

نقش تاریخی عثمان، نقش خانی بود که قومی را دور خود گرد آورد. پسرش اورخان از آن قوم یک دولت ساخت، و نوه او مراد اول آن دولت را تا حد یک امپراتوری توسعه داد. موفقیت سیاسی آنان به شایستگی با این کلمات مورد تجلیل یک شاعر قرن نوزدهم عثمانی قرار گرفت: «از یک قبیله قدرتی ساختیم که دنیا را مقهور کرد» (رأس، ۱۳۷۳، ص ۲۷).

جانشین عثمان، اورخان، (۷۶۴-۷۲۸ هجری قمری/ ۱۳۶۲-۱۳۲۶ میلادی)، پیشرویها را سریع تر کرد. اورخان، در ۷۳۱ هجری قمری، نیقیه (از نیق) و در سال ۷۳۷ هجری قمری نیکومیدیا، یا نیقومدیه (ازمیر) را تصرف کرد. در حدود سال ۷۴۰ هجری قمری، عثمانیها تقریبا کلیه سرزمینهایی را که در آسیای صغیر در دست بیزانسی‌ها باقی مانده بود، تصرف کرده بودند و فقط قلاع و استحکامات ساحلی را که روبه رو و متصل به خود قسطنطنیه بود باقی گذاشتند. دیگر جایی برای پیشروی به‌جا نمانده بود.

عکس عثمانی %d9%88%d8%b1%d9%88%d8%af-%d8%aa%d8%b1%da%a9%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d8%ab%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85 Tarikhema.org
سلطان بایزید یکم

در ۷۴۶ هجری قمری، بنا به تقاضای امپراتور بیزانس، یوحنای شش کانتاکوزنوس، نیروهای عثمانی از مرزها گذشتند و وارد اروپا شدند تا او را در جنگ با رقیبش، یوحنای پنجم پالایولوگوس، یاری دهند. بازگشت آنان به آسیای صغیر با غنایم بسیار، خبرهای خوشی از سرزمین‌های وسوسه انگیز و تازه آن سوی بغاز بوسفر و تنگه داردانل به همراه داشت.

اشغال گالیپولی، اولین جای پای ترکان عثمانی، در اروپا اهمیت عاجل بیشتری داشت. این شهر، که از جانب امپراتور بیزانس به همدستان عثمانیش واگذار شد، پایگاهی گردید برای سلسله لشکرکشیهای پیروزمندانه در کشورهای بالکان. ترکان، در زمان سلطنت سومین فرمانروای عثمانی، سلطان مراد اول (۷۹۲-۷۶۴ هجری قمری/۱۳۸۹-۱۳۶۲میلادی)، پیشرفتهای سریعی در اروپا کردند.

در حدود ۷۶۳ هجری قمری، آدریانوپل (ادرنه) را، که موضع مستحکمی بر سر راه قسطنطنیه به دانوب بود، فتح کردند و دو یا سه سال بعد شهر فیلیپوپولیس (فلبه) را نیز تصرف کردند. اکنون ادرنه ستاد فرماندهی مراد در اروپا شده بود. وی از این ستاد سلسله فتوحات سریع و خرد کننده ای در مقدونیه، بلغارستان و صربستان به دست آورد و این پیروزیها در ماه جمادی الثانی سال ۷۹۱ هجری قمری در جنگ بزرگ کوسوو پولیه، کارزار سارها، که پایان استقلال صربستان را رقم زد، به اوج رسید. لازار، پادشاه صربستان، و سلطان عثمانی هر دو هلاک شدند، ولی ترک‌ها فاتح شدند (لوئیس، ۱۳۵۰، صص ۸-۲۷)

ورود ترک‌ها به اروپا، همانند ورود مغولها به پهنه آسیا، به‌صورت یورش ناگهانی نبود، بلکه روند تدریجی نفوذیابی و نتیجه سقوط امپراتوری بیزانس بود. عامل اصلی آن تشتت مذهبی و، بنابراین، سیاسی قدرتهای مسیحی بود – غرب ضد شرق، کاتولیک ضد ارتدوکس، رومی ضد یونانی. این در اوایل قرن سیزدهم /هفتم در حمله شهسوار لاتین در جنگ صلیبی چهارم به اوج رسید، که نه ضد مسلمانان سرزمین مقدس چنانکه ابتدا هدفش بود، بلکه ضد همکیشان مسیحی یونانیشان در قسطنطنیه صورت گرفت.

عکس عثمانی %d9%88%d8%b1%d9%88%d8%af-%d8%aa%d8%b1%da%a9%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d8%ab%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b9%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85 Tarikhema.org

ضمنا، در این لحظه بحرانی تاریخ بیزانس، سلسله بزرگی از فرمانروایان هم ظهور نکرد تا عناصر باقی مانده امپراتوری را به یکدیگر پیوند دهد و جان تازه ای به کالبد آن بدمد. اختلافات داخلی هم در بیزانس بیداد می‌کرد. اوضاع به گونه ای بود که پسر ضد پدر، نوه ضد نیا و غاصب ضد پادشاه قانونی می‌جنگید. این تشتت به ناگزیر ابتکار عمل را به دست ترک‌ها داد که در جنگ مقدس در راه اسلام متحد بودند. آنان در واقع نیازی نداشتند که به اروپا هجوم ببرند، بلکه به آنجا دعوت شدند (رأس، ۱۳۷۳، ص ۳۵).

فهرست نسب فرمانروایان عثمانی به دوران اول       

۱. عثمان اول                   ۷۲۷-۶۹۹ ه ق

٢. اورخان                   ۷۶۲-۷۲۷ ه ق

٣. مراد اول                 ۷۹۱-۷۶۲ه ق

۴. بایزید اول              ۸۰۵-۷۹۲ه ق

۵. محمد اول           ۸۲۴-۸۱۶ ه ق

۶. مراد دوم              ۸۵۵-۸۲۴ ه ق

٧. محمد دوم (فاتح)     ۸۸۶-۸۵۵ ه ق

منبع: دولتشاهی، ۱۴۶۷، ص ۸۷

 

منبع:

  • ، نوشته محمد امیر شیخ نوری و محمدرضا نصیری
  • انتشارات پیام نور، چاپ شده در ۱۱ مهر ۹۷
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها