دورۀ میانه مصر و عصر هیکسوس ها

Tuthankhamun_Egyptian_Museum.jpg (1339×1934)

این مقطع از تاریخ مصر باستان به سالهای ۲۰۵۲ تا حدود ۱۵۷۰ پیش از میلاد مسیح تعلق داشته است. در دورۀ زمام داری آخرین زمام داران خاندان هراکلئوپولیت ها، خانوادۀ اینژوتف (آنتف)[۱] و منتوهوتپ[۲] در تب واقع در مصر علیا که از اهمیت زیادی برخوردار نبود، استقرار یافت. – ناحیۀ تب هم اکنون کارناک و لوکسور نامیده می شد- در کرونولوژی تاریخ مصر باستان این خود سلسلۀ یازدهم مصریان به شمار می آید که از سال ۲۰۵۲ تا ۱۹۹۱ پیش از میلاد مسیح برسر کار بوده است. منتهوهوتپ دوم یک بار دیگر سرتاسر مصر را متحد و یکپارچه کرد و در دورۀ زمام داری خود به اصطلاحات داخلی و سروسامان دادن به اوضاع اقتصادی و اجتماعی مصر نیز پرداخت. سلسلۀ دوازدهم مصر تحت لوای آمنهمت یکم[۳] تأسیس شد. وی از ممفیس برخاسته و سلسلۀ دوازدهم از ۱۹۹۱ تا ۱۷۹۲ پیش از میلاد مسیح زمام امور را در مصر در دست داشت.

آمنهمت یکم نظم و قانون را در جامعه برقرار کرد و از مسائل و مشکلات داخلی مصریان در حد قابل توجهی کاست. وی به تحکیم اتحاد و یکپارچگی مصر توجه ویژه مبذول داشت و حکومت پادشاهی را در این سرزمین متحد و یکپارچه به اوج اقتدار و شکوفایی اش رساند. سسوستریس سوم[۴] که از سال ۱۸۷۸ تا ۱۸۴۱ پیش از میلاد مسیح زمام دار بود، برنامه های نظامی و فتوحات فراعنۀ پیش از خود را استمرار بخشید و مصر را به مرحله ای از عظمت رساند که کرونیست ها با آب و تاب به جزئیات آن پرداخته اند. وی از نظر نظامی تا جنوب سرزمین نوبی که دارای معادن طلا بود پیشروی کرد و پس از آن دامنۀ متصرفات خود را گسترش بیشتری داد. وی تجارب مصریان را گسترش داد و برای این منظور در اصلاح و ایجاد امنیت در جاده های کاروانی و معابر آبی همت نمود. این راه ها و معابر را از طریق دریای سرخ و شبه جزیرۀ سینا تا به سرزمین پونت (سواحل سومالی) رساند و مناسبات تجاری مصریان را با سرزمین کرت برقرار نمود. او بابیبلوس (فنیقیه) نیز چنین مناسباتی برقرار نمود. همین روابط در دورۀ حاکمیت سلسلۀ سوم با سرزمین «اور»[۵] در بین النهرین نیز گسترش داده شد. وی تنها یک بار به فلسطین لشکرکشی کرد. این گونه به نظر می رسد که وی سرزمین هایی متعددی را در آسیا به تصرف خود درآورده و به همین جهت یونانیان باستان او را «فاتح جهان»[۶] نام نهاده و به دورۀ فرمانروایی او «دوران طلایی»[۷] مصر گفته اند.

در دورۀ فرمانروایی سلسلۀ دوازدهم از جمله در عصر آمنهمت سوم که از ۱۸۴۰ تا ۱۷۹۲ پیش از میلاد مسیح سلطنت کرد، در واحۀ فایوم مناطق سرسبز و آباد به وجود آمد و این ناشی از سیاست و همت این فرعون جهت تأمین آب برای درۀ نیل در سالهای خشک و بی آبی مصر بود. وی این اقدام را از طریق دریای فایوم (موریس که در زبان مصریان باستان به معنای «دریاچه بزرگ»است). به انجام رساند. در کرونولوژی تاریخ مصریان مقطع زمانی ۱۷۷۸ تا حدود ۱۶۱۰ پیش از میلاد مسیح را دورۀ میانی یا انتقالی نام نهاده اند. مقارن پایان یافتن دورۀ زمام داری فراعنۀ سلسلۀ دوازدهم و نیز در دورۀ سلسله های سیزدهم و چهاردهم، کراراً ناحیۀ تب دچار ناآرامی های داخلی شده است.

در سال های ۱۷۷۸ تا ۱۶۷۰ پیش از میلاد مسیح دامنۀ این ناآرامی ها تا غرب ناحیۀ دلتا کشیده شده است. این امر قدرت امپراطوری مصر را کراراً تضعیف و به پرتگاه اضمحلال رساند و زمینه را برای حکومت بیگانگان بر مصر فراهم کرد. شورش های گسترده و پر تکرار کشاورزان و بردگان حکایت نابسامانی های گسترده در مصر را به میان می آورده اند. حدود سال ۱۶۷۰ پیش از میلاد مسیح هیکسوس ها به مصر هجوم بردند و حکومت مصر به پایان خود نزدیک می شد. این واقعه بزرگترین رویداد اسف انگیز تاریخی در هزارۀ دوم پیش از میلاد مشرق زمین قلمداد شده است. مصریان نام هیکسوس را به صورت «هکا اِهِسوت»[۸] به معنای حاکمان بیگانه به کار می بردند و این واژه صرفاً به فرماندهان آنها اطلاق می شده است. گروهی از پژوهشگران آنها را آمیخته ای از اقوام «حوری»[۹] که از شمال سوریه برخاسته و مدتها در شمال بین النهرین به سر برده اند، دانسته اند. هیکسوس ها بر سر راه خود به قبایل سامی پیوسته اند. یکی از رهبران هیکسوس ها در اسناد مصریان به نام «ژاکوب – هر»[۱۰]  معرفی شده است.

کرونیست ها سالهای ۱۶۷۰ تا ۱۵۷۰ پیش از میلاد مسیح یعنی یک قرن را دورۀ زمام داری هیکسوسها در مصر نام نهاده اند. در این مدت یک قرن تمرکز قدرت هیکسوس ها بیشتر در ناحیۀ شرق دلتا بوده و پایتخت آنها آواریس[۱۱] نام داشته است. هیکسوس ها تا روی کار آمدن سلسلۀ پانزدهم قلمرو نفوذی خود را تا مصر علیا گسترش دادند.

در آثار پراکنده و محدودی که در کرت، فلسطین، بابل و… به دست آمده است، کراراً «خیان»[۱۲]  یکی از رهبران هیکسوس ها نام برده شده است، ولی این به معنای آن نیست که قلمرو وی تا بین النهرین گسترده بوده است. خیان از ۱۶۴۴ تا ۱۶۰۴ پیش از میلاد مسیح زمام دار بوده است. منابع مصری که بعد ها به رشتۀ تحریر درآمده اند، حکومت و زندگی هیکسوس ها را وحشیانه معرفی کرده اند. این مهاجمان در آغاز سرزمین ثروتمند، و فرهنگ مصر را به کلی ویران کردند و بنا به روایتی به تدریج با آداب و فرهنگ مصریان مأنوس شدند. خدای بزرگ هیکسوس ها ست[۱۳] (سوتخ، سوتک) نام داشته است. اسب و ارابه را که هیکسوس ها پیروزی های خود را مدیون آنها بوده اند، به مصریان معرفی کردند. در دورۀ فرمانروایی «هیکسوس های کوچک»[۱۴] که همزمان با سلسلۀ شانزدهم مصر بود، مصر علیا مجدداً به وسیلۀ حاکمان محلی و سران نوم های قدیمی اداره می شده است. گسترش دامنۀ نفوذ مصریان از مصر علیا (تب) به مناطق دیگر مصر، به تدریج قدرت هیکسوس ها را با تزلزل روبرو کرد.

مصریان از این زمان به سروسامان دادن نیروهای دفاعی خود بیشتر توجه کردند. این امر در دورۀ زمام داری سلسلۀ هفدهم مصر که پایتخت آن همان تب درمصر علیا بود، بیشتر از هر زمان دیگر در تاریخ مصر عصر سلطۀ هیکسوس ها (حکومت و سلسلۀ چوپانان) اهمیت داشته و سرنوشت ساز بوده است. سلسلۀ فوق (هفدهم) حدوداً از سال ۱۶۱۰ تا ۱۵۷۰ پیش از میلاد مسیح برسر کار بوده و بیشتر عمر خود را در راه مبارزه با این بیگانگان و رها ساختن مصر از سلطۀ آنان گذرانیده است. گفتنی است که کرونیست ها در این خصوص همبستگی همۀ مصریان را برای تحقق پیروزی شان عامل اصلی بیرون راندن هیکسوس ها از مصر دانسته اند.

[۱] . Injotef (Antef)

[۲] . Mentuhotep

[۳] . Amenehmet I

[۴] . Sessostris III

[۵] . “Ur”

[۶] . Welteroberer

[۷] . Goldene Zeit (Glanz – Zeit)

[۸] . “Heka ehesut”

[۹] . Churrier

[۱۰] . Jakob – her

[۱۱] . Avaris

[۱۲] . Chian

[۱۳] . Seth (Sutech)

[۱۴] . Kleinhyksos

منبع : کتاب تاریخ مصر باستان

نویسنده : دکتر اردشیر خدادادیان

نشر الکترونیکی سایت

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها