پادشاه یئونگ جو

پادشاه یئونگ جو:
یئونگ جو متولد ۳۱ اکتبر ۱۶۹۴؛ بیست و یکمین پادشاه سلسله کره ای چوسون بود.او دومین پسر پادشاه سوکجونگ بود.مادر وی بانو سوک از طائفه چوئه بود.قبل از رسیدن به قدرت نام وی شاهزاده یونینگ بود.در سال ۱۷۲۰ چندین ماه بعد از رسیدن برادر بزرگ ترش (پادشاه گیونگ جونگ)به سلطنت به عنوان بیستمین پادشاه چوسون،یونینگ به عنوان “شاهزاده سلطنتی جانشین برادر” منصوب شد.این موضوع باعث مشاجرات سنگینی بین احزاب سیاسی شد اما با این حال چهار سال بعد که پادشاه گیونگ جونگ از دنیا رفت؛ یئونگ جو به پادشاهی رسید.دوران سلطنت یئونگ جو ۵۲ سال طول کشید و این دوران با تلاش های سرسختانه وی برای اصلاح سیستم مالیاتی چوسون،حکمرانی براساس اخلاقیات مکتب کنفسیوس و کم کردن نبردهای حزبی و آشتی بین احزاب توسط سیاست “سازگاری باشکوه” خود متمایز شده است.همچنین دوران سلطنت وی با اعدام بسیار بحث برانگیز پسرش ولیعهد سادو در سال ۱۷۶۲ عجین شده است.فارغ از مشاجرات و دشمنی ها،دوران سلطنت یئونگ جو به علت تلاش های صادقانه وی در حکمرانی بر اساس فضایل کنفسیوسی در تاریخ کره آوازه مثبتی داشته است.

تولد:شبی پادشاه سوکجونگ نوزدهمین پادشاه چوسون خواب دید که یک روحانی به قصر وی می آید.این خواب آنقدر واضح بود که وقتی که پادشاه از خواب بیدار شد به یکی از منشی های خود دستور داد که به بیرون از “نام دامون” (دروازه جنوبی دژ او) برود و ببیند آنجا چه خبر است.ان منشی آنجا معلم ارشد معبد بودایی (یونگ وون سئون سا)را که در حال استراحت مختصری در پشت دروازه بود پیدا کرد.پادشاه که شگفت زده شده بود از معلم بودایی خواست تا برای پسر دار شدن وی دعا کند.مدتی بعد همسر وی باردار شد و سال بعد (۱۶۹۴)وی یک پسر به دنیا آورد.پادشاه سوکجونگ بسیار خوشنود بود و به آن معلم بودایی لقب”هیونوگ” را بخشید.در آن زمان معبد بودا به‌ شدت توسط کنفسیوس ها مورد ستم قرار می گرفت .هیونوگ که مورد عنایت پادشاه قرار گرفته بود از وی خواست لوح یادبود اجدادی و پادشاهی خود را در معبد بودایی “پاگ یسا” بنا کند. ستون یادبود هیونوگ و لباس بلند سلطنتی یئونگ جو هم اکنون در همان معبد نگهداری می شود.
رسیدن به قدرت:در سال ۱۷۲۰ پدر وی پادشاه سوکجونگ فوت کرد و ولیعهد یی یون که بزرگترین پسر سوکجونگ بود تحت عنوان پادشاه گیونگ جونگ در سن ۳۳ سالگی به پادشاهی رسید.زمانی که سوکجونگ فوت کرد احتمالا وی به یی یی مونگ (یکی از درباریان)گفته است که یونینگ را به عنوان وارث سلطنتی گیونگ جونگ منصوب کند اما در غیاب تاریخ نگاران و کاتبان هیچ سندی در این مورد وجود ندارد.در زمان وی نبردها و نارضایتی هایی در مورد ریشه غیر اصیل او وجود داشت.حزب نورون از طریق دستگاه اداری کشور پادشاه گیونگ جونگ را تحت فشار قرار دادند تا به نفع برادر ناتنی اش(شاهزاده یونینگ)از قدرت کناره گیری کند.در سال ۱۷۲۰ و دو ماه بعد از به تخت نشستن پادشاه،شاهزاده یونینگ به عنوان “شاهزاده سلطنتی جانشین برادر” منصوب شد.
این موضوع نزاع قدرت را شدید تر کرده و باعث یک قتل عام بزرگ به نام “شینیم ساوا” شد.در حالی که میام های حزب نورون به پادشاه بی نتیجه بود. حزب مخالف یعنی سورون از این موضوع در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کرده و ادعا کردند که حزب نورون در تلاش برای غصب قدرت هست و در نتیجه حزب رقیب خود را از چندین منصب وزارتی حذف کردند.سپس اعضای حزب سورون نقشه قتل وارث (یونینگ)را کشیدند.انها می خواستند وانمود کنند که یونینگ توسط یک روباه که در قصر ساکن شده بود شکار شده است اما یونینگ در قصر نامادری اش (ملکه اینوون) پناه گرفت.ملکه اینوون از وی مراقبت کرد و او توانست زنده بماند.بعدا او به برادر ناتنی اش (پادشاه)گفت که او بایستی و بهتر است به عنوان یک فرد عادی زندگی کند.در ۱۱ اکتبر ۱۷۲۴ پادشاه گیونگ جونگ فوت کرد.حزب سورون شاهزاده یونینگ را به دلیل تلاش زودهنگام حزب نورون در جایگزینی وی به جای گیونگ جونگ به دست داشتن در مرگ برادرش متهم کردند.اما تاریخ دانان بر این باورند که بر اساس علائم بیماری که باعث فوت وی شده است؛ مرگ وی از مصرف غذای دریایی آلوده بوده است.”هومر هالبرت” این موضوع را در کتاب تاریخ کره اینگونه شرح می دهد:” اما ما ممکن است در صحت این شایعه تردید داشته باشیم.بحث در مورد برادری که گفته می شود این چنین عملی را انجام داده است؛ و مردی که میگوهایی که از سی مایلی دریا و بدون استفاده از یخ آورده شده بود را در اواسط تابستان مصرف کرد و ممکن است این عامل باعث مرگ وی شده باشد؛ بی فایده است.در ۱۶ اکتبر ۱۷۲۴ شاهزاده یونینگ با عنوان پادشاه یئونگ جو به پادشاهی رسید و بیست و یکمین پادشاه چوسون شد.
دوران سلطنت:پادشاه یئونگ جو به معنای واقعی کلمه یک پادشاه کنفسیوس بود.گفته می شود اطلاعات وی در مورد سنت حتی بیشتر از درباریانش بود.در طول دوران سلطنت یئونگ جو و نوه اش جئونگ جو، همزمان با بهبود اوضاع اقتصادی پس از جنگ های اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن ۱۷؛ پیروی از مکتب کنفسیوس در اوج خود بود.فرمانروایی یئونگ جو به عنوان یکی از درخشان ترین سلطنت های سلسله چوسون نامیده می شود.
یئونگ جو عمیقا نسبت به مردمش نگران بود.یادداشت های سالیانه سلسله چوسون اشاره می کند که روزی در چهارمین سال از سلطنت وی پادشاه یئونگ جو با صدای باران اول صبح از خواب بیدار شد و به ملازمان خود گفت:” اوه عزیزم! ما در چهار سال گذشته به خاطر عدم شایستگی من با سیل خشکسالی و قحطی روبرو شدیم. حتی امسال توسط خائنی به نام یی این جوا دچار شورش بی سابقه ای شدیم.چگونه مردم فقیر من می توانند در این مشقت معاش خود را مدیریت کنند؟سخنی قدیمی وجود دارد ‘همیشه به دنبال یک سال کم حاصل جنگ به وجود می اید’. اما خوشبختانه قحطی بزرگی در طی دو سال اخیر نداشتیم و ما امیدهای زیادی برای یک برداشت خوب در این سال داریم.اما هنوز من عصبی هستم زیرا در حالی که فصل برداشت نزدیک است؛ راهی برای دانستن اینکه آیا قبل از برداشت سیل یا خشکسالی خواهیم داشت یا نه وجود ندارد.هیچ کس در مورد باران سردی که خواهد بارید و سیلی که زمین های کشاورزی در انتظار برداشت را در خواهد نوردید؛ نمی داند. فقدان صلاحیت من موجب وقوع این شرایط افتضاح بر ما شد زیرا من در جلب دلسوزی آسمان بر ملتم ناتوان بودم.چگونه می توانم دلسوزی آسمان را جلب کنم در حالی که در خود اندیشه ای نکرده ام و فقط برای خودم تلاش کردم؟من باید با اندیشه در خود شروع کنم.
یئونگ جو نگران بود که باران موجب نابودی محصولات شده و باعث گرسنگی مردم بد اقبال او شود.یئونگ جو به درباریان خود دستور داد تا مالیات دریافتی از مردم را کم کنند و تعداد بشقاب های موجود در وعده های غذایی خود را کاهش دهند.کاهش مقدار غذایی که می خورد؛ تصمیمی بود که به علت نگرانی موجود وی در مورد مردم بد اقبالش گرفته شده بود.
در صبح زود حدود ۲۰ سال بعد (۱۷۵۳) باران های ممتد به یئونگ جو سیل های چهارمین سال سلطنتش و زمانی که او غذای کمتری می خورد را یادآوری کرد :” اوه! به درستی سیل و خشکسالی به دلیل عدم کفایت من اتفاق می افتد.من از آن سال بسیار پیر تر شدم اما چگونه دلسوزی من برای مردم و اراده برای تلاش سخت برای آنان می تواند کمتر از گذشته باشد؟”. مجددا یئونگ جو دستور کاهش بشقاب ها در میز ناهارخوری خود را داد.مردم اطراف او وی را پادشاهی رک،تیز هوش، سخاوتمند و مهربان توصیف می کردند.اظهار نظرهای وی نافذ و فهم و درک وی سریع بود.
سیاست ها: یئونگ جو در نیمه دوم قرن هفدهم متوجه اثرات زیان بخش نبردهای حزبی بر اداره ی کشور شد و بلافاصله بعد از رسیدن به پادشاهی سعی در پایان نبردهای حزبی داشت.یئونگ جو دوباره قانون مالیات بر خدمت سربازی همگانی را که قبلا عمری کوتاه داشت؛ احیا کرد.سپس او حتی به خارج از دروازه قصر رفت و با مقامات،ادیبان(اساتید)،سربازان و کشاورزان به تبادل نظر پرداخت.یئونگ جو مالیات بر خدمت سربازی را به نصف کاهش داد و دستور داد اختلاف مذبور به وسیله مالیات بر شیلات،نمک،کشتی ها و مالیات بر زمین های اضافی جبران شود.یئونگ جو همچنین سیستم مالیاتی عایدات و مخارج کشور را به وسیله ی ایجاد یک سیستم حسابداری منظم کرد.در طی ۵۲ سال سلطنت یئونگ جو؛ تعدادی اصلاحات در ابعاد مختلفی مانند سازماندهی سیاسی؛فرهنگی و صنعتی انجام شد.او تدابیری عملی مانند اجازه پرداخت مالیات مناطق دوردست و سرد گیونگ سانگ بر طبق غلات از طریق بندرگاه های نزدیک و مناطق کوهستانی بر طبق پنبه یا معادل پولی غلات را اتخاذ کرد.در همان زمان چوسون به دلیل رشد تجارت،کشاورزی و استخراج معادن تحرک اقتصادی مناسبی را تجربه می کرد. گردش پول نیز بوسیله ی افزایش ضرب سکه های رایج تحریک شد.توجه یئونگ جو در بهبود زندگی رعیت هایش در اشتیاق وی برای آموزش مردم از طریق توزیع کتاب های مهمی به زبان کره ای (هانگول) مخصوصا کتاب های کشاورزی مشهود است.باران سنج ها به صورت انبوه تولید شدند و به مراکز حکومت محلی فرستاده شدند.یئونگ جو مقام اجتماعی نوادگان مردم عادی را بهبود بخشید و امکان تغییر و افزایش مقام اجتماعی را برای مردم شایسته ایجاد کرد.در آن زمان پایتخت از طریق سیستم عمده فروشی و انحصار طلبی کالاها تجمیع شد.به دلیل وجود چندین مغازه کوچک ؛ تقاضای روز افزون برای کالاهای عمده به وجود آمد.دولت شروع به صادر کردن جواز حق انحصاری برای صادرکنندگان و تولید کنندگان کرد و این موضوع برای تولیدکنندگان حق انحصاری را برای تولیداتشان ایجاد کرد.
بازرگانی مجاور رودخانه ها حق انحصاری کالاهای مناطق گیونگ گی و چونگ چئونگ را گرفتند
اتحادیه بازرگانان به خاطر جستجوی فرصت هایی برای تجارت کاغذ،یال اسب و موی سمور آبی فرستاده هایی به چین فرستادند.تقاضای زیاد برای مس و نقره صنعت معدن را تحریک کرد.فعالیت های عمده فروشی باعث تقاضای زیادی برای نقره و مس شد و این موضوع به نوبه خود موجب تحرک صنعت معدن شد.بسیاری از یانگبان ها (فرزندانی که از زنان صیغه ای اشراف زادگان به دنیا امدند) برای افزایش درآمد خود در فعالیت های مربوط به بازرگانی،کشاورزی و اهدای وام شرکت کردند. “باک جی وون” و ” باک جگا” که با هیئت سیاسی چوسون از ژینگ(چین) بازدید کرده بودند؛ پیشرفت سریع تجاری و صنعتی آنجا را مشاهده کردند و طرز فکر سنتی کنفسیوسی که فعالیت های اقتصادی و بازرگانی برای یانگبان ها را شرم آور و حاشیه ای می دانست؛ شروع به تغییر کرد.او همچنین فرصت های تحرک اجتماعی برای فرزندان بازرگانان را افزایش داد.تقاضا برای صنایع دستی و محصولاتی نظیر چاقو،کلاه هایی با موی اسب،میز ناهارخوری و ظروف برنجی؛ پیوسته در حال افزایش بود.منع پوشیدن کلاه با موی اسب که نشانی برای طبقه اجتماعی یانگبان بود نیز به طور تقریبی برداشته شد. به دلیل گسترش رقابت بین یانگبان های ثروتمند که در کار نشر شاهکار های ادبی گرد آوری شده اجداد مشهور شان بودند؛ حتی سرقت ادبی نیز به کاری سود آور تبدیل شد.این موضوع حتی باعث چاپ داستان های تخیلی و شعرها شد.در آن زمان خصوصا مردم قادر به درک هجو نامه ها و نقد اجتماعی شدند.یک نمونه در این مورد “چانگ هیانگ جئون” (داستان چانگ هیانگ)بود. این کتاب در مورد وفاداری دختر یک کیسانگ (خدمتکاران قصر) بود و به طور گسترده ای در کشور خوانده شد.این هجو نامه با هدف آشکار کردن حرص و فخر فروشی مقامات دولتی منتشر شدند.
فعالیت های ضد فساد:پادشاه همچنین به علت ارج نهادن به “پارک مون سو” که بازرس مخفی دولت و پادشاه بود؛ مشهور شد.پارک که شایستگی خود را در سرکوب شورش “یی این جا” نشان داده بود به نقاط مختلف کشور سفر کرد و افسران فاسد محلی را با نام پادشاه دستگیر کرد.
مشاجرات:تنها اتفاق حزن انگیز چشمگیری که در دوران سلطنت پادشاه یئونگ جو رخ داد؛ مرگ پسرش ولیعهد سادو بود.هفت سال بعد از مرگ بزرگ ترین پسر پادشاه یئونگ جو ، “شاهزاده “سادو سجا”متولد شد. پادشاه فورا تصمیم گرفت تا پسر تازه متولد شده را ولیعهد اعلام کند.او از ولیعهد فاصله گرفت و به دلیل اینکه میخواست ولیعهد پادشاه آینده باشد تربیت وی را در دربارش به دیگران سپرد.در نتیجه روابط بین پادشاه یئونگ جو و پسرش کمی متفاوت بود.سادو سجا به طور مکرر از پدرش می ترسید و مورد پرخاش وی قرار می گرفت.ظاهرا این موضوع باعث بیماری ذهنی وی شده بود.هر زمان که پادشاه یئونگ جو وی را سرزنش می کرد؛ سادو سجا برای تسکین استرس خود به طرز بی هدفانه ای در قصر مردم را می کشت یا کتک می زد. همچنین وی انحراف جنسی نیز داشت.بنا بر قوانین دربار پادشاه یئونگ جو نمی توانست با دستان خودش پسرش را بکشد؛ بنابراین به سادو دستور داده شد تا در یک روز گرم از ماه جولای سال ۱۷۶۲ در داخل یک مخزن برنج بزرگ چوبی قرار بگیرد.بعد از هشت روز سادو بر اثر خفگی فوت کرد.در قرن نوزدهم میلادی شایعاتی وجود داشت که شاهزاده سادو بیماری ذهنی نداشت و آیت یک پاپوش بود که برای وی دوخته شده بود اما این شایعات به طور گسترده ای توسط همسر وی در کتاب” خاطرات بانو هه گیونگ” و “یادداشت های سالیانه سلسله چوسون” نقض شده است .پسر سادو (یئونگ جو ) در زمان مرگ پدرش ۱۱ ساله بود اما مادرش(بانو هونگ) به پسرش آموخت که برعلیه پدربزرگش موضع گیری نکند.
کاتولیسم: یئونگ جو اولین کسی بود که به فعالیت های مربوط به کلیسای کاتولیک در کشور واکنش نشان داد.در قرن هیجدهم مذهب کاتولیک مخصوصا در مناطق ” گانگ وون” و “هوانگ هه” شروع به جذب طرفدارانی کرد.در سال ۱۷۵۸ یئونگ جو به طور رسمی کاتولیسم را یک فعالیت شیطانی نامید و از لحاظ قانونی ممنوع کرد.

عضویت
اطلاع از
guest

7 نظرات
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
آذر

سلام خسته نباشید واقعا مقاله خوبی بود،اما در سریال ایسان نشون میده که شاهزاده سادو رو بخاطر توطئه ای علیه پدرس پادشاه یونگ جو انجام داده تو مخزن برنج زندانی میکنن….بعد وقتی فرزند شاهزاده سادو یعنی ایسان به سلطنت میرسه اونایی که شاهزاده رو بد نام کردن پیدا میکنه و از بین میبره و نام شاهزاده سادو رو از تموم کتیبه هایی که به بدی یاد کردن پاک میکنه….یعنی کل سریال از مبنا تحریف شده؟

آذر

واقعا خیلی ممنونم از توضیحات کاملتون..ممنون

مسعود
امتیاز :
     

سلام متشکرم خیلی مقاله خوبی بود. من هم به تاریخ کره بالاخص سلسه جوسئون و دوران سلطه ژاپن بر این کشور بسیار علاقمندم.
مجموعه های تلویزیونی؛ دونگ ئی، ایسان و قماربازسلطنتی مربوط به دوران امپراطوران اخیرالذکر می باشد.
لطفا مراجع و منابعتون را هم در آخر مقاله ذکر بفرمایید.
باز هم ممنونم.

شهرام

سلام و ممنون از مقاله جامع شما خدمت دوست عزیز آذر عرض میکنم که بخش عمده ای از تاریخ از طریق نوشته هایی که باقی موندن به دست ما میرسن.این نوشته ها بدیهیه که تحت تاثیر اغراض و احساسات لحظه ای نویسندگانشونه.پس ما چاره ای نداریم که به بیشترین و معتبرترین روایتها اکتفا کنیم.مثلا اگر ماجرای حمله چنگیز به ایران رو تعریف کنیم،از منظر جلال الدین خوارزمشاه یک نوع روایت داریم و از منظر چنگیز یک منظر متفاوت. سالیان سال بعد از مرگ شاهزاده سادو،پادشاه خودش هم پشیمان شده و همیشه از این بابت متاثر بود.سریال ایسان از این دیدگاه… مطالعه بیشتر »