پایان قدرت گوتیان

عکس Related image %d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%82%d8%af%d8%b1%d8%aa-%da%af%d9%88%d8%aa%db%8c%d8%a7%d9%86 Tarikhema.org

تیریگان، آخرین پادشاه گوتیان تنها ۴۰ روز بر تخت نشست. مردم سومر از نحوه اداره کردن کشور توسط گوتیان سخت ناراحت و خشمگین شده بودند در همین حین بود که شاه شهر هگال یعنی اوتو- هگال (۲.۱۲۳- ۲.۱۱۳ ق. م) از طرف مردم پشتیبانی و حمایت شد.

در سال ۲.۱۱۳ ق.م اوتو- هگال طی یک نبرد پیروزی‌های آسانی را به دست آورد چرا که لشکریان مقال اوتو-هگال ضعیف بوده و دیگر آن جنگجویانی که از توده قبایل به طور داوطلبانه برخاسته بودند، نبودند.

 

اکنون بزرگان برده دار سومر و اکّد در رأس لشکریان گوتی، قرار داشتند چون نبی-اِنلیل اکّدی و اور-نینازوی سومری. اینان به احتمال   در یکی از مراکز مهم شمال و جنوب میان دو رود  امیر بودند که در تحت نظارت گوتیان و به همراه امیران لاگاش، بر کشور اعمال تسلط و حکومت می‌کردند.

 

با این که  مبارزه اوتو-هگال و تیریگان به صورت پیکار دو لشکر که از لحاظ سطح تمدّن، پیشرفت  و جنگ افزار یکسان بودند در آمده بود اما، یاران  اوتو-هگال به روح مبارزه جویی علیه ستمگران محلی و بیگانه مجهز بودند.

تیریگان که سخت به وحشت افتاده بود از عرصه جنگ و پیکار گریخت و در دهکده دوبروم پنهان گردد ولی مردم او را تسلیم اوتو-هگال کردند و او اعدام شد.

 

بدین ترتیب اوتو-هگال “سلطنت سومر و اکّد” را زنده کرد ولی عامه مردم که وی را یاری کرده بودند موفق به استفاده از ثمرات پیروزی نگشتند. چون کمی بعد از این پیروزی اوتو- هگال در دریا غرق شد و وحدت بوجود آمده کاملا از میان رفت.  سپس در مناطقی مانند زاگرس ، عیلام و در سومر و اکد دولت های مستقل محلی به وجود آمدند. برخی از این شاهزاده نشینها از دیرباز برای ما آشنا هستند اما دولتهای دیگری پیدا شدند و برافتادن گوتیان برای نخستین بار به آنها فرصت آزادی داد.

 

در دوردست های شمال، نزدیک دامنه های زاگرس، شهر اوربیلوم (اربیل امروزی)، در جنوب اوربیلوم شهر شیموروم (التون کوپرو-ی امروزی)، در جنوب شیموروم شهر هارشه (روستای توزخورماتلی امروزی)، در کوه های خاور کرکوک، کیماش بار دیگر بر سر قدرت شورش و جنگ به پا شد. بقایای لولوبیان در بخش میانی زاگرس با هم متحد گردیدند و سرزمین مجاور که گنهار نام داشت نیز نشان داد که می تواند دشواری‌هایی پدید آورد. در ناحیه جنوبی تر، مراهشی که در زبان اکّدی به نام براهشی خوانده می شد، باری دیگر سربرافراشت و در جلگه پست آن، به ظاهر حتی شوش نیز اعلان استقلال کرد. در شمال خاوری عیلام دولت خودمختاری در انشان سربرآورد و در سیماش، گیرنامه دودمان تازه ای پی افکند.

 

 

 

 

 

 

 

 

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها