جرجان

گرگان، ورکانه یا به صورت لاتین‌شده هیرکانی، ولایت و شهری باستانی، در شمال ایران بوده‌است. هیرکانیه در جنوب شرقی دریای مازندران که با نام‌های مختلفی مانند ورکانه، هیرکانیه، طبرستان و گرگان از آن در تاریخ یاد شده‌است، یکی از سرزمین‌های مهم و کلیدی در دوره هخامنشیان بود.[۱] همچنین به هیرکانیه، مازندران نیز می‌گفتند که به معنای خانه دیو‌های بد است، که در اوستا بار‌ها به آن‌ها اشاره شده است.[۲]

در سال‌های ۵۴۹ تا ۵۴۸ پیش از میلاد سرزمین‌های پارت، ولایت گرگان و احتمالاً ارمنستان توسط کوروش بزرگ تسخیر می‌گردد.

ولایت جرجان گنبد کاووس در خلافت عباسی

ولایت هیرکانی

ولایت گرگان، منطبق با سرزمین هیرکانی در متون و نقشه‌های باستانی، سرزمینی باستانی در ایران شامل ناحیهٔ جنوبی و جنوب شرقی دریای خزر، و کمابیش منطبق با استان گلستان امروزی، که مشتمل بر بندر آبسکون، و شهرستان گنبد کاووس( محل قرارگیری گرگان تاریخی که تا زمان تغییر نام توسط رضاشاه،این شهر(گنبد کاووس) گرگان نام داشت) و ناحیهٔ استرآباد (از ۱۲ آذر ۱۳۰۹ به دستور رضاشاه به شهرستان گرگان تغییر نام داد، که باعث ایجاد اختلالات زیادی در تاریخ‌نگاری گردید) و ناحیه دَهِسْتان (اخذ شده از نام قوم دَهه) در شمال ولایت، بوده‌است. ناحیهٔ دهستان گاهی مستقل و زمانی تابع هیرکانی بود.

نام گرگان در کتیبهٔ داریوش در بیستون به شکل وَرْکانْ یا وَرْکانه، و در وندیداد به صورت وِهْرْکانَه آمده‌است. صورت فارسی گرگان مقتبس از اروپایی آن، هیرکانی یا هیرکانیا یا هیرکانیه است. هیرکانی در اوایل شاهنشاهی هخامنشیان جزو سرزمین ماد بود و بعدها جزو متصرفات شاهنشاهی هخامنشی شد. جغرافی‌نویسان یونانی پس از دورهٔ رونق حوزهٔ علمی اسکندریه، اصطلاح دریای هیرکانی را به‌جای دریای خزر که هرودوت آن را مصطلح کرده بود به‌کار برده‌اند.

در اوایل دورهٔ اشکانیان، اهالی هیرکانی به صورت قومی مستقل درآمدند، به‌طوری‌که مهرداد اول اشکانی پس از جنگ داخلی به سوی هیرکانی شتافت. احتمالاً در ۵۸ میلادی جانشینان گودرز اشکانی (فرزند گیو) در هیرکانی فرمانروایی می‌کردند و قلمرو آنان از مغرب تا کومس (قومس) و از جنوب تا منطقهٔ سکاهای سیستان گسترده بود. در دورهٔ اشکانیان، هیرکانی از پارت منتزع شد و استقلال یافت و سفرایی نزد قیصر روم فرستاد و بلاش اول ناگزیر، استقلال هیرکانی را به‌رسمیت شناخت.

اردشیر بابکان، نخستین شاه ساسانی برای رفتن به بلخ وارد ولایت گرگان شد. ولایت گرگان در این زمان از مواضع دفاعی ایرانیان در برابر هجوم اقوام وحشی بوده‌است. چند تن از پادشاهان ساسانی در آنجا دیوارهای بزرگی در برابر یورش قبایل وحشی بنا کردند که نمونهٔ آن دیواری به طول پنجاه فرسنگ در ناحیهٔ صول (احتمالاً دَهستان) بوده‌است که پیروز اول ساسانی آن را ساخت. پس از او کَواذ (قَباد اول) نیز چنین کرد. خسرو اول چون به پادشاهی رسید در ناحیهٔ صول، در گرگان، شهرها، قلعه‌ها، باروها و بناهای بسیاری از سنگ ساخت.

در دورهٔ اسلامی، پس از فتح نهاوند، گرگان در زمان عمر خلیفه دوم، به دست سُوَید بن مُقَرِّن گشوده شد و فرمانروای گرگان با پرداخت دویست هزار درهم صلح را پذیرفت. در ۹۸ هجری، یزید بن مُهَلَّب با سپاهی که طبری تعداد آن را از صد هزار تا سیصد هزار تن نقل کرده، شامل اهالی کوفه، بصره، شام، سران خراسان و ری و موالی و ممالیک، به ولایت گرگان که فیروز بن قول مرزبان آن بود، حمله کرد.

به نوشتهٔ یعقوبی در اواخر قرن سوم، خراج ولایت گرگان به ده میلیون درهم می‌رسید. در ۵۸۹ ناحیهٔ گرگان در دست خوارزمشاهیان بود و در همین سال جرجان به تصرف سلطان طغرل بن ارسلان درآمد. در حملهٔ مغول‌ها، ولایت گرگان به دست آنان افتاد و اهالی آن قتل‌عام شدند. در ۷۳۸ ولایت‌های گرگان و خراسان تحت اطاعت طغاتیمور از نواده‌های برادر چنگیز خان بود. پس از به قتل رسیدن طغاتیمور در ۷۵۴، گرگان به‌طور موقت به دست سربداران افتاد، اما طایفهٔ طغاتیمور و فرزندان او تا ۸۱۲ در گرگان و حوالی آن حکومت داشتند. در ۸۲۲ در دورهٔ تیموریان، ولایت جرجان محل رفت‌وآمد و از مراکز قشلاق مغولان بود.

نام ولایت گرگان (گنبد کاووس فعلی ) تا دورهٔ صفویه در منابع دیده می‌شود و ظاهراً یکی از تقسیمات کشوری در این دوره بوده‌است، به‌طوری‌که در سال دوازدهم جلوس شاه عباس بزرگ حکومت ولایت گرگان به فرهاد خان، حاکم مازندران تفویض شد در دورهٔ قاجاریه در زمان ناصرالدین شاه، شهر استرآباد(گرگان فعلی) در ولایت گرگان ، مشهور بود و از لحاظ تجاری از شهرهای مهم آن ولایت به‌شمار می‌آمد و خلیج استرآباد محل رفت‌وآمد کشتی‌های تجاری روس بود. ظاهراً از همین زمان ولایت استرآباد(گرگان الآن) جانشین گرگان سابق(گنبد کاووس فعلی ) شده‌است.

شهر قدیم گرگان (جرجان)

شهر جرجان که اکنون ویرانه‌های آن در حدود سه کیلومتری مغرب شهر گنبد کاووس قرار دارد، قرن‌ها مرکز ولایات جرجان و طبرستان و گاهی نواحی همجوار به‌شمار می‌آمد. ابن اسفندیار بنای آن را به گرگین میلاد نسبت می‌دهد. مساحت آن چهار فرسنگ و مدت‌ها نشست‌گاه مرزبانان طبرستان بوده‌است. حمداللّه مستوفی بنای شهر را به نبیره سلطان ملکشاه نسبت می‌دهد، اما ظاهراً شهر در دورهٔ سلجوقی بازسازی شده‌است.

در دورهٔ اسلامی، در ۱۸ هجری، شهر جرجان هم‌زمان با ولایت گرگان با صلح گشوده شد، اما در ۹۸ هجری بر اثر شورش اهالی جرجان، به نوشتهٔ طبری، یزید بن مهلّب سوگند خورد که با خون اهالی گرگان آسیاب بگرداند و جَهْم بن زَحْر بن قیس جُعْفی را مأمور حمله به گرگان کرد. به نوشتهٔ بلاذری جهم پس از کشتار بسیار، بر مردم شهر جزیه و خراج وضع کرد و رفتاری سخت با ایشان در پیش گرفت. به نوشتهٔ سهمی مؤلف تاریخ گرگان، یزید بن مهلّب پس از گشودن شهر گرگان، بارویی گرداگرد آن ساخت و طرح بنای چهل مسجد را ریخت و مسجدی به نام خود ساخت. وی همچنین نوشته‌است که در ۱۴۲ هارون الرشید و در ۲۰۳ مأمون همراه با علی بن موسی‌الرضا وارد شهر گرگان شدند. به نوشتهٔ ابن اسفندیار، در ۳۱۰ شهر گرگان یا جرجان، دارالملک ابوالحسین پسر ناصر کبیر (حسن اُطروش)، از سادات علویان طبرستان بود.

در حدودالعالم آمده‌است: «گرگان شهری است مر او را ناحیتی بزرگ است و سوادی خرم و کشت و برز بسیار و نعمت فراخ [دارد] و سرحد میان دیلمان و خراسان… شهر به دو نیم است، شهرستان است و بکرآباد، و رود گرگانرود کز طوس برود، به میان این هر دو نیمه بگذرد…». ابودلف خزرجی در ۳۴۱ از گرگان بازدید کرده و آن را شهری زیبا در کنار رود بزرگی میان کوه و دشت و خشکی و دریا وصف کرده‌است و می‌گوید: «در آنجا خرما، ترنج و زیتون و گردو و نیشکر و انار می‌روید و ابریشم بسیار عالی تولید می‌شود و سنگ‌های قیمتی دارد». مقدسی نیز در قرن چهارم شهر گرگان را با بازارها و کاروانسراهای زیبا وصف کرده و از محصولات آن نارنج و ترنج و عناب و خربزه و انجیر و خرما و زیتون و انار و حلوای نیکو را برشمرده و از ماهی شگفت‌انگیز و خوشمزهٔ آن یاد کرده‌است. مسجد آن را زیبا و دارای دکان (نیمکت و کرسی سنگی یا آجری) و منبر یافته که خطیب حنفی‌مذهب دارد. او قسمت دوم شهر را بَکْرآباد نوشته‌است که به شهر چسبیده و میان این قسمت نهری با پل‌ها قرار دارد و گورستان بزرگی در پشت نهر دیده می‌شود.

در دورهٔ زیاریان (آل‌زیار)، جرجان یا گرگان مدت‌ها پایتخت آن‌ها بود. به نوشتهٔ ابن اسفندیار در ۳۲۸ رکن‌الدوله دیلمی (مؤسس سلطنت آل بویه) به‌گرگان (جرجان) حمله کرد و وشمگیر (اولین امیر زیاریان) ناگزیر به فرار شد. در ۴۱۸ سلطان مسعود وارد گرگان شد. در ۵۸۹ خوارزمشاهیان بر گرگان تسلط داشتند که در همین سال به‌دست سلطان طغرل بن ارسلان قلع و قمع شدند.

به نوشتهٔ حمدالله مستوفی (نیمه اول قرن هشتم)، جمعیت شهر گرگان در زمان آل بویه (۳۲۰–۴۵۴) بر اثر وبا و جنگ، نقصان فاحش یافت و در عهد مغول، مردم آن قتل‌عام شدند. به گفتهٔ وی، مردم گرگان اندک و شیعه مذهب بودند. وی دور باروی آن را هفت هزار گام می‌نویسد و از مزار اکابر آنجا از تربت محمد بن جعفر صادق، مشهور به گور سرخ، نام می‌برد.

شهر گرگان بر اثر جنگ‌های ویرانگر و زمین‌لرزه‌ها تخریب شد. به‌نوشتهٔ امبرسز و ملویل، از زمین‌لرزه‌های بزرگ آن، زلزله ۸۷۴ بود که بر اثر آن دو هزار تن از سربازانی که در گرگان پناه گرفته بودند درگذشتند و بسیاری از اهالی شهر به بغداد کوچ کردند. در ۹۰۳ زمین‌لرزهٔ دیگری باعث فروریختن بیشتر خانه‌ها در گرگان شد و هزاران تن از ساکنان شهر جان باختند.[۴]

سرانجام اهالی گرگان به حدود سه کیلومتری شهر که مکان مناسبی در کنار مقبرهٔ کاووس پسر وشمگیر یا همان گنبد کاووس بود، مهاجرت کردند. این آبادی به تدریج گسترش یافت و در اواسط دورهٔ رضاشاه، شهر گنبد قابوس (گنبد کاووس کنونی) جانشین شهر گرگان شد.

از مردان نامی گرگان باید از ابوسعید گرگانی، ریاضیدان و ستاره‌شناس قرن سوم؛ ابوالحسن علی‌بن عبدالعزیز گرگانی، قاضی و ادیب قرن چهارم؛ ابوبکر عبدالقاهر گرگانی، ادیب و نحوی قرن پنجم؛ فخرالدین اسعد گرگانی، شاعر بزرگ قرن پنجم؛ ابوالحسن بن محمد لامعی گرگانی، شاعر قرن پنجم؛ اسماعیل بن حسین گرگانی، از پزشکان مشهور قرن ششم؛ و میر سید شریف گرگانی، عالم و متکلم و ادیب قرن هشتم و نهم نام برد.


بقایای شهر باستانی جرجان

محوطهٔ باستانی گرگان

محوطهٔ باستانی گرگان در سه کیلومتری مغرب گنبد کاووس (گنبد قابوس) قرار دارد. بنا بر گزارش‌های موجود، ترکمانان محلی در ۱۳۲۹ شمسی آثار تاریخی گرگان را پیدا کردند و تا ۱۳۴۵ از مصالح آن برای احداث بناهای جدید روستاییان استفاده می‌شد. بخشی از محوطه نیز زمین کشاورزی گردید. امروزه از ۱۲۰۰ هکتار مساحت شهر گرگان، ویرانه‌هایی در حدود ۱۵۰ هکتار به جای‌مانده‌است.[۵]

کاوش‌های علمی در ۱۳۵۰ آغاز شد و تا ۱۳۵۷ ادامه یافت. از مجموعهٔ آثار به دست آمده چنین برمی‌آید که شهر گرگان دارای دیوار یا حصارهای داخلی و خارجی و خندقی میان آن‌ها بوده و ارگ شش‌ضلعی آن در قسمت مرکزی شهر قرار داشته‌است. بناهای مذهبی، دولتی و همچنین کارگاه‌های صنعتی شهر در میان و اطراف ارگ بوده‌اند. خیابان‌های متعددی نیز در حفاری‌ها از زیر خاک بیرون آمد. این خیابان‌ها، با طرح شبکه‌بندی، از شمال به جنوب و از مشرق به مغرب امتداد داشته و تقریباً تمامی شهر را در بر می‌گرفته‌است. خیابان شمالی جنوبی، متعلق به دورهٔ سامانی بوده که در دورهٔ سلجوقی بازسازی شده‌است و آثار ساختمانی متعددی در طرفین آن دیده می‌شود.

در این کاوش‌ها بقایای چند اثر ساختمانی از دورهٔ سامانی و سلجوقی، با اتاق‌ها، چاه‌های متعدد، آبراهه و حوض‌های آجری و نیز مسجدی از دورهٔ سلجوقی با طرحی چهار ایوانی و اتاق‌های متعدد یافته شده‌است. در این کاوش‌ها تعداد زیادی ظرف و اشیای سفالی، آبگینه، سکه، مصنوعات فلزی، کاشی و اشیای استخوانی که قدمت برخی از آن‌ها به دو تا سه هزار سال پیش از میلاد می‌رسد یافته شده‌است.

سفال‌های متعلق به شش دورهٔ تاریخی در این محوطه کشف شده‌است که عبارت‌اند از: دورهٔ ساسانی، اوایل اسلام تا اواخر دورهٔ سامانی، دورهٔ سلجوقی، خوارزمشاهی، ایلخانی، و تیموری تا صفوی. تنوع طرح و نقش و رنگ و لعاب، حاکی از تکامل هنر سفال‌سازی گرگان در این دوره‌ها و نشان‌دهندهٔ مناسباتِ این مرکز با مراکزی مانند ساری، آمل، نیشابور و سمرقند است. زیباترین و بزرگ‌ترین گروه سفالینه‌های کشف شده در جرجان که به اشیای زرین‌فام معروف و با ظروف زرین‌فام کاشان و ری قابل مقایسه‌اند، مشخصاً به قرن ششم و هفتم تعلق دارند.

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها