اندیشه های دینی مصریان باستان

Osiris.jpg (276×423)

دین در میان مصریان پایه و اساس نظام اجتماعی و فرهنگی به شمار آمده و بنیاد های اقتصادی نیز از همین عنصر پایه گرفته است. در همۀ ارکان جامعۀ مصر باستان توتمیسم[۱] (پرستش توتم یا معبود زنده) و فی شیسم[۲] (پرستش اصنام و اشیاء) به وضوح به چشم می خورد. «کا»[۳] به عنوان نیروی زیستن و «با»[۴] به معنای روح و روان سرلوحۀ خواست های مصریان از خدایان و نیروهای کیهانی و آسمانی موجود در اعتقاداتشان بوده است. مصریان به وضوح و روشنی به منشأ و زمان حلول و حضور ارباب انواع بی شمارشان در سرزمین نیل اشاره نکرده اند. آنچه مسلم است در زمان های بسیار کهن به عقیدۀ آنان سرزمین مصر را پتح[۵] خدای آفرینش به وجود آورده است. مصریان سخن از «خدایگونۀ ویژه»[۶] ای به میان آورده اند که پایگاه پرستش او در میان کشاورزان و دامپروران در روستاهای مصر باستان بوده است.

خدایان مصری بیشتر در هیأت جانوران تجسم یافته اند، مثلاً حوروس (هوروس)[۷] خدای خورشید طالع و پسر ازیریس و نجات دهندۀ او به صورت عقاب در هیراکن پولیس، هاتور[۸]، به صورت گاو در دندرا[۹]، «تُت»[۱۰] و به صورت لک لک در هرموپولیس، «خنوم»[۱۱] در هرور[۱۲] به صورت قوچ و «نخبت»[۱۳] به صورت کرکس در الکاب[۱۴] و… در میان مصریان تجسم پیدا کرده اند. در ممفیس و هلیوپولیس[۱۵] گاو آپیس مورد احترام قرار می گرفت. در یک جمع بندی می توان گفت که دیانت مصریان با اساطیر و افسانه های کهن آنان که بخش عظیمی از آن متعلق به خدایان مصر باستان است، درهم آمیخته است. تحولات سیاسی و مبارزات دینی – سیاسی تأثیر مستقیم و عمیقی بر این تفکر داشته و مبارزات کاهنان و فراعنه پیوسته جهت دهندۀ این امر بوده است.

در کنار خدایان محلی «خدایان طبیعی»[۱۶] نیز از احترام و اعتبار و اهمیت برخوردار بوده و از نفوذ و اقتدار آنها اسطوره ها و داستان های حماسی شکل گرفته و به رشتۀ تحریر درآمده اند. خدایگونۀ زمین «گب»[۱۷] و الهۀ آسمان «نوت»[۱۸] نام داشته اند. رب النوع جو (اتمسفر)، «شو» و خدایگونه به وجود آورندۀ فصول و متحول کنندۀ طبیعت «ازیریس» خوانده می شده اند. دین شناسان گمان می کنند که همانند این ارباب انواع البته با نام های دیگر خدایانی در آسیای صغیر و در میان مردمان سامی نژاد ساکن در حدّ فاصل آسیای صغیر و بین النهرین در مناطق شمال غربی، مورد پرستش بوده اند.

اندیشه های دینی آسیایی و آفریقایی در مقاطعی از تاریخ جهان باستان درهم آمیخته و با هم خویشاوند شده اند. هنگامی که در قارۀ آفریقا و به طور اخص در مصر و دیگر سرزمین های کرانۀ نیل این تفکرات نضج گرفت و به تدریج گسترش یافت. در نواحی مختلف مصر، همانگونه که نام بردیم از جمله در ممفیس، تب، هیراکُن پولیس، هرموپولیس، هلیوپولیس و… خدایان محلی به وجود آمدند که بعدها عنوان «خدایان بومی – محلی»[۱۹] به آنها داده شد. براین اساس کاهنانی به عنوان مبلغان آنها و متولیان معابد آنها دارای سازمان های عقیدتی و تشکیلات و سیستم های پیچیده ای شدند که این امور را در کمال دقت و قدرت اداره می کرده اند. در هر منطقه ای رب النوعی در رأس هرم قرار داشت که همۀ امور پیرامون او تمشیت می یافت. رع – آتوم[۲۰] در هلیوپولیس به عنوان بزرگترین خدایگونه، یکی از این پدیده های جدید بود و تُت خدای گونۀ ماه در هرموپولیس در همین فهرست قرار گرفت. پتح خدایگونۀ آفرینش در ممفیس پایگاه و معبد یافت. زمام داران مصری متکی به همین ارباب انواع بوده  و مورد به مورد این ارباب انواع ارتقاء و تنزل مقام می یافته اند و بیشتر جنگهای داخلی و عقیدتی مصریان ناشی از همین امر بوده است.- در این تألیف مباحثی گسترده به این موضوع اختصاص داده شده است، به ویژه در سلسله های هجدهم و نوزدهم – . براین اساس اگر سلسله ای سقوط می کرد و سلسلۀ جدیدی به جای آن بر سر کار می آمد، جابجایی خدایان به وضوح در عرصه های سیاسی و فرهنگی- دینی به چشم می خورده است.

مصر باستان برخلاف برخی اظهارات هرگز به یک نظام مبتنی به «خدای واحد»[۲۱]فکر نکرده و در عهد باستان به آن نرسیده اند. همین امر ناشی از وجود و حضور خدایان متعدد  در میان مردم در مصر باستان بوده است. اگر به گمان بالا اعتقاد داشته باشیم، در شمال بین النهرین از کهن ترین زمان اندیشۀ وجود و حضور و نظارت خدایان در گیتی و بر زندگی انسانها، جانوران و کل طبیعت و حتی کهکشان ها، امری واقعی و قطعی تلقی شده و شرفیان باستان تردیدی در این زمینه نداشته اند. فنیقی های باستان که در واقع بنیانگذاران بخش های مهمی از فرهنگ شرق کهن بوده و پیشرفت های زیادی در بیشتر زمینه ها به نام آنها رقم خورده است، نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. آسیای صغیر معبر فرهنگ و تمدن شرق به اروپای کهن یعنی یونان و سپس روم باستان بوده است. کثرت خدایان در میان یونانیان و رومیان را نیز باید ناشی از همین مناسبات و مبادلات دانست. یکی از مشاهیر رومی به نام سمپرونیوس[۲۲] آورده است که ما رومیان به شمار شهروندان رومی ارباب انواع داریم[۲۳].

[۱] . Totemismus

[۲] . Fetishismus

[۳] . “Ka”

[۴] . “Ba”

[۵] . “Ptah”

[۶] . Sondergott

[۷] . Huros

[۸] . Hathor

[۹] . Dendera

[۱۰] . Thot

[۱۱] . Chnum

[۱۲] . Herwer

[۱۳] . Nechbet

[۱۴]. Elkab

[۱۵] . Heliopolis

[۱۶] . Naturgottheiten

[۱۷] . “Geb”

[۱۸] . “Nut”

[۱۹] . Lokalgotter

[۲۰] . Atum- ُ Ra

[۲۱] . Monotheismus

[۲۲] . Sempronius

[۲۳] . برای این امر مراجعه کنید به تألیفات پیشین یعنی تاریخ یونان باستان (دو جلد) و تاریخ روم باستان (دو جلد – انتشارات سخن)

منبع : کتاب تاریخ مصر باستان

نویسنده : دکتر اردشیر خدادادیان

نشر الکترونیکی سایت

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها