افسانه ها و تعالیم بودا

با افسانه ها و تعالیم بودا اشنا شوید

 

افسانه هاى بودا؛


گویند روزى که بودا در زیر درخت بو به تفکر و خلسه فرو رفته بود، بازرگانى با قافه و کالى تجارى خود از آنجا عبور مى کردد. بازرگان را نظر به بودا افتاد، او و همراهانش به دیدار وى شتافتند و صدقاتى در کنارش یا در کشکولش انداختند. این((کشکول )) بعدها سمبل ریاضت کشان بودائى شد.


بازرگان مزبور و یاران او در کنار ((بودا)) نشستند و به او غذا تعارف کردند. ((بودا)) به آرامى غذا خورد. دو بازرگان که ((تاپوسا)) و ((بهالى کا)) نام داشتند، در مقابل او زانو زده و گفتند: ((اى بوداى مقدس ! ما به تو و آئین تو پناه مى آوریم و از تو مى خواهیم که ما را تا پایان عمر از پیروان خود بشمار آورى )) این دو بازرگان از نخستین پیروان بودا بشمار مى روند. بازرگانان از نزد بودا برخاسته به سوى آن پنج راهب رفتند، راهبان به آنان توجهى نکردند.

وقتى بودا به نزدشان آمد، به استقبال او شتافتند. چون بودا جلوس کرد، راهبان به دورش حلقه زدند. راهبان پرسیدند: آیا سرانجام به مقصود خود دست یافتى و به درک حقیقت نائل شدى بودا گفت : آرى مرتاضان با تردید گفتند: اى گوتاما! چگونه به معرفت و نجات راه یافتى در صورتى که زهد و ریاضت را ترک گفتى و به زندگى مادى پرداختى (مقصود خوردن غذاى بازرگانان بود)! بودا گفت : ((جویندگان حقیقت هرگز در دام مادیان و لذائذ دنیا گرفتار نمى شوند.))


((گوش فرا دهید! تا هنگامى که چرخ زمان بگردد و آدمى زندگى کند، عمل نیز وجود خواده داشت . و چون بذر نیکى کاشتى ، ثمر خوب درو مى شود، و چون اعمال بد باشد، جز بدى و رنج چه انتظارى مى توان داشت . پس ‍ باید تا مى توان ، نیکى کرد و از پلیدى و بدى دورى جست و از علائق و شهوات خود را دور نگاه داشت . چنین افرادى مرگ برایشان زندگى جاوید و پر از سعادت است که از این رهگذر به نیروانا نائل مى شوند، زیرا هر گاه خواهش و تمنائى وجود نداشت ، ((رنج و گرفتارى نیز نخواهد بود.))


((ودا)) و ((بودا))؛ برخورد منفى بودا با متون مقدس وداها، اعتبار و قداست آنها را در جامعه هند پائین آورد. بودا درباره متون ودائى مى گوید: مى گویند وداها کتب مقدسه ، معلم ربانى و سرمشق زندگى هستند، اما من مى گویم که چنین نیست ، وداها تا این اندازه که مردم براى آنها ارزش قائلند، داراى ارزش نیستند، وداها مقدس نیستند، زیرا راههاى بیهوده را به مردم مى آموزند، مانند دعا، نماز و قربانى کردن که مراسمى بیهوده و عارى از حقیقت اند.

وداها مقدس نیستند؛ چون مردم را به پرتگاه اختلافات نژادى دعوت مى کنند، و این تعلیمى نادرست است . اما من مى گویم که آدمیان عموما مساوى و یکسان خلق شده اند و آنگاه به دو گروه تقسیم گردیده اند:
۱ نیکان .
۲ پلیدان .
شرافت مقیاس انان است ؛ افرادى که در زندگى نیکى کنند و راه صواب پیمایند، از گروه شریفان و نیکان هستند و انان که به زشتى دست آلایند، بدکاران و گمراهانند و… بودا مى گوید: من اعتقاد به خلقت طبقاتى ندارم ، زیرا جهان هستى نه آغازى دارد و نه پایانى خواهد داشت …
بنابراین وداها چه به مردم آموختنه اند و کدام روش را تعلیم داده اند؟


اصول اساسى تعالیم بودا؛


محور آئین بودا بر ((حقیقت جوئى )) استوار است و طالبان حقیقت باید اصول اساسى چهارگانه اى را باور داشته و به آنها عمل نمایند. این اصول دذاراى فروعى است که فروع آن نیز متفرع بر فروعى دیگر است .
اصل اول : دوکا؛ یعنى ((رنج ))، زندگى رنج است از ولادت تا مرگ ، رنج کودکى ، رنج نوجوانى ، رنج جوانى ، رنج پیرى بیمارى فقر، اضطراب مرگ و… این رنجها را باید شناخت .
اصل دوم : ((منشاء رنج ))؛ آمال و آرزوها، هوسها و علائق فراوان آدمى منشاء رنج است . این منشاءها را نیز باید شناخت .
اصل سوم : ((قطع رنج ))، ستیز با خواسته ها و غرایز مادى هوسها و آنچه رنج آور است و این با ریاضت بودائى ممکن است .
اصل چهارم گ طریق قطع و دفن رنج است که باید جوینده حقیقت آن را بیاموزد. و این تعالیم بوداست .
فروع حاصله از این اصول چهارگانه ، بر هشت است :
۱ ایمان پاک ؛ در زندگى به راستى و درستى باید گام نهاد.
۲ اراده پاک ؛ با ایمان پاک اراده پاک حاصل تواند شد.
۳ گفتار پاک ؛ راست باید گفت و به حق باید گفت .
۴ کردار پاک ؛ کردار پاک از ایمان پاک مى باشد.
۵ کسب و کار پاک ؛ کسب پاک و مشروع با اخلاق و امانت دارى باید باشد.
۶ کوشش پاک ؛ پرهیز از وسوسه هاى ناپاک و بدى ها و…
۷ اندیشه پاک ؛ تصورات پاک و اندیشه پاک باید داشت .
۸ تمرکز کامل اندیشه ؛ باید تمرکز فکر و اندیشه داشت تا کارها درست آید.
هر بودائى باید به اصول و فروع عمل کند تا آرامش خاطر یابد و از رنج رها شود و نجات یابد.

منبع کتاب تاريخ اديان و مذاهب جهان جلد اول
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها