فرهادک، فرهاد پنجم (اشک پانزدهم)

از تاریخ تخت‌نشینی فرهادک (به گمان در سالهای ۴ تا ۲ پیش از میلاد) به‌جای پدر، به‌درستی آگاه نیستیم و نمی‌دانیم که پسوند تصغیر در نام او نشان از محبت پدر دارد یا تحقیر مردم. پیشتر اشاره کردیم که فرهاد چهارم به سبب علاقه زیاد خود به ملکه موزای پسری را که از او داشت به ولی عهدی خود برگزید و دیگر پسران خود را به روم فرستاد. دوره فرمانروایی فرهاد چهارم بااینکه با موفقیت اشکانیان و ضعف آشکار روم در برابر سپاهیان ایران سپری شد، به سبب رفتار سخت دلانه او با شاهزادگان بسیار مات است. همین‌قدر می‌دانیم که فرهادک در آغاز کار خود چنان از قدرت وبرتری حکومت خود نسبت به امپراتوری روم مطمئن بوده است که بی‌مهابا، با پشتیبانی از شورش ارمنستان علیه روم، قدرت رقیب خود را دست‌کم گرفته است. طبیعی است که بااهمیتی که ارمنستان برای آوگوست امپراتور روم داشت، او نمی‌توانست در برابر این رفتار فرهاد پنجم واکنشی از خود نشان ندهد و آرام بنشیند.

فرهادک که به‌خوبی می‌توانست از برداشت روم درباره خودآگاه باشد، با فرستادن سفیری به روم، ضمن اعلام تخت‌نشینی خود، از آوگوست خواست تا برادران او را که درروم می‌زیستند به ایران برگرداند. لابد که برای سر به نیست کردن آن‌ها، که از زمان ارد و فرهاد چهارم به‌صورت عادت دربار اشکانی درآمده بود. همان‌گونه که خود فرهاد چهارم نیز به دسیسه ملکه موزا و فرهادک کشته شد. البته می‌توان در این دسیسه نامه از پیش تهیه‌شده روم نیز اندیشید، که در آن مهروموم‌ها از برخوردهای نظامی خود با را تجربه‌های تلخی داشت. امپراتور روم، که پسران فرهاد چهارم را همچون وثیقه دوستی دربار ایران در دست داشت، نه‌تنها این درخواست را برنیاورد، بلکه آمرانه از فرهادک خواست تا سپاه خود را از ارمنستان بیرون بکشد و عنوان شاهی را، که با کشتن پدر غصب کرده بود، از روی خود بردارد. فرهادک در پاسخ مخالفی که به امپراتور داد خود را شاهنشاه خواند و درباره امپراتور روم تنها به‌عنوان خشک‌وخالی سزار بسنده کرد.

عکس فرهاد پنجم %d9%81%d8%b1%d9%87%d8%a7%d8%af%da%a9%d8%8c-%d9%81%d8%b1%d9%87%d8%a7%d8%af-%d9%be%d9%86%d8%ac%d9%85-%d8%a7%d8%b4%da%a9-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85 Tarikhema.org
فرهاد پنجم

سرانجام سزار برای سامان دادن به امور نوه خود کایوس را به آسیا فرستاد. آنک فرهادک که ازنظر غیردوستانه مردم خود نسبت به خودآگاه بود، چون زمان را آماده جنگی تازه با رومیان یافت از در آشتی درآمد. او خوب می‌دانست که اگر هم ایرانیان پدرکشی او را به سبب تکرار در آن روزگار، امری معمول بدانند، در امر اصالت او به خاطر مادرش که کنیزی ایتالیایی بود مسئله‌دارند و می‌توانند در صورت تیرگی اوضاع بر او بشورند. حضور شاهزادگان اصیل درروم نیز مزید بر علت بود. رومی‌ها، هرگاه که فرصت را مناسب تشخیص می‌دادند، می‌توانستند یکی از این شاهزادگان را به سلطنت بردارند و روانه ایران بکنند و از نامحبوب بودن فرهادک در میان مردم بهره‌برداری کنند.

در سال ۲ پیش از میلاد فرهادک و کایوس در جزیره‌ای در میان فرات باهم ملاقات کردند. اینک فرهادک برخلاف تقاضای نخستین خود از امپراتور روم، تعهد کرد که درصورتی‌که برادران او درروم نگهداری شوند از دخالت در امور ارمنستان خودداری کند. چون کایوس با این شرط موافقت کرد دوباره پیمان دوستی در فضایی از ضیافت‌های متقابل بسته شد.

اندکی بعد فرهاد پنجم در شورشی داخلی جان باخت. چون آخرین سکه‌ای که او برجای‌مانده است در سال چهارم میلادی ضرب شده است، می‌توان این سال را سال کشته شدن او دانست درهرحال از این شاه اشکانی هیچ حرکت مثبتی ثبت‌نشده است.

منبع:

  • تاریخ ایران در دوره  و اشکانیان ، نوشته دکتر پرویز رجبی
  • انتشارات پیام نور، چاپ شده در بهمن ۱۳۸۶
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها