دین اشکانیان

هنگامی‌که به دین یکی از دوره‌های پیش از اسلام می‌پردازیم، چون درباره زندگی مردم چیزی نمی‌دانیم، ناگزیر با گزارش‌هایی که درباره فرمانروایان برجای‌مانده است و به کمک چند نشانه کم‌رنگ، سخن تنها از دین شاهان می‌رود. درحالی‌که با نگاه به تاریخ، به قیاس می‌توان دریافت که دین و باورهای توده مردم همیشه همانی نبوده است که شاهان مدعی آن بوده‌اند. شواهد موجود نشان می‌دهند که دین فرمانروایان بیشتر دینی «لوکس»، نمایشی، تشریفاتی، سیاسی بوده است و برابر ذوق و هوای فرمانروای وقت، تا باوری عمیق و متکی بر سنت‌های دینی همگان. البته پیداست که همین دین نمایشی و سلیقه‌ای، به سبب امکانات و توانایی‌های بی‌مرز فرمانروایان، به‌مرور در باورهای عمومی و آیین‌های مردمی رسوب می‌کرده است.

به هنگام پژوهش در دین دوره اشکانی همواره باید در نظر داشته باشیم که با دره‌ای سروکار داریم که مقطع فروپاشی سهمگین هخامنشیان و همه ساختار مدنی و فرهنگی دوره هخامنشی را بلافاصله از پشت سرخود دارد. پشت سر اشکانیان با این واقعیت نیز روی درروی بوده است که سلوکیه با کوششی بی‌امان بران بودند که با هلنی کردن مدنیت و فرهنگ ایرانی شاهنشاهی گسترده هخامنشی را به غرب آسیای صغیر، یونان و مقدونی پیوند بزنند. با حمله اسکندر به ایران تنها نظام سیاسی ایران تعطیل نشده بود،بلکه پیشوایان جان سالم به دربرده از جنگ و کشتار، یعنی پیشوایانی سنتی مدنی، فرهنگی و دینی نیز بافت واقعی قلمروهای خود را ازدست‌داده بودند. اگر به گواهی تاریخ بپذیریم که ایرانیان هرگز با اسکندریان بیعت نکردند، باید این را هم بپذیریم که ایرانیان مال‌باخته درراه مقاومت، بسیاری از اندوخته‌های فرهنگی خود را باختند. به‌این‌ترتیب بررسی دین اشکانیان نه آسان خواهد بود و نه کوتاه!

عکس مجسمه اسب سوار پارتی، به نمایش گذاشته شده در کاخ ماداما %d8%af%db%8c%d9%86-%d8%a7%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86 Tarikhema.org
مجسمه اسب سوار پارتی، به نمایش گذاشته شده در کاخ ماداما

بااینکه گردآوری اوستا را به زمان اشکانیان نسبت می‌دهند، از زرتشتی بودن اشکانیان مطمئن نیستیم. با این تفاوت که ظاهراً سیاست دینی اشکانیان، مانند سیاست کشورداری آن‌ها، چندان متمرکز نبوده است و دست حکومت‌های محلی و مردم تا حدودی در رفتارهای آیینی و دینی باز بوده است. به سخن دیگر، در ایران اشکانی قوم‌های گوناگون کیش رسمی واحدی وجود نداشت و آزادی مذهبی و دینی هیچ قومی زیر نفوذ دین مرکزیت سیاسی نبود. اشاره جالبی از تلمود بربرتری موقعیت کلیمی‌ها در زمان اشکانیان نسبت به زمان ساسانیان گواهی می‌دهد. در اینجا می‌خوانیم که به دستور اردشیر اول کلیمی‌های قلمرو شاهنشاهی از اعمال کیفرهای سخت بر همدینان خود محروم بودند. درصورتی‌که در زمان اشکانیان این حق به ایشان داده‌شده بود.

دیدیم که حکومت مقدونیایی – یونانی سلوکیه، برای درهم شکستن قدرت فرهنگی ایرانیان، به‌طور تمام‌عیار وارد میدان شد و دیدیم، که اشکانیان، با رستاخیز خود، اجازه تحرک فرهنگی چندانی به یونانیان ندادند. همه‌چیز گواه آن است که حضور طولانی و نیرومند سلوکیه در بخش‌های گوناگون ایران نتوانست در دگرگونی فرهنگی ایرانیان و به‌اصطلاح هلنیزه کردن ایران موفقیت چشمگیری داشته باشد. به‌ویژه اینکه ایرانیان دیرآشنا با یکتاپرستی نمی‌توانسته‌اند از دین یونانیان مشرک چیز چندانی بیاموزند. حتی ازنظر زبان یونان واژه بیشتری وام گرفت تا ایران.

ظهور زرتشت در هر تاریخی که انجام‌گرفته باشد پیش از هخامنشیان و درنتیجه پیش از اشکانیان بوده است. بنابراین هیچ تردیدی نیست که دین زرتشت برای رسیدن به دوره ساسانی از دوره ۴۷۰ ساله اشکانی عبور کرده است. به‌این‌ترتیب، با توجه به طولانی بودن زمان عبور، به هیچ ترتیب نمی‌توان در پویا بودن آیین زرتشت در دوره اشکانی تردید داشت. دشواری کار تنها در خالی بودن دست مورخ است. نامهای زرتشتی برخی از بلندپایگان و شاهان اشکانی، مانند اردوان (ارتباط) نمی‌توانند کمک چندانی بکنند. بااین‌همه با نشانه‌های کم‌رنگی که در دست است می‌توانیم زمان تدوین اوستا را تا زمان اشکانیان به عقب ببریم. کتاب چهارم دینکرد می‌گوید: به دستور داریوش سوم اوستایی که زرتشت آورده بود در دو نسخه تهیه‌شده و در گنج شیزگان و در دژنبشت قرار گرفت و این دو نسخه با حمله اسکندر از میان رفت و دوباره در زمان بلاش اشکانی، آنچه در سینه‌ها مانده و یا به‌صورت نوشته‌های پراکنده از گزند حمله در امان مانده بود از نو گردآوری شد.

عکس طرحی از یک ایوان متعلق به ۵۰ میلادی در شهر هترا عراق %d8%af%db%8c%d9%86-%d8%a7%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86 Tarikhema.org
طرحی از یک ایوان متعلق به ۵۰ میلادی در شهر هترا عراق

باوجود اهمیت دوره اشکانی در شکل‌گیری اوستا (اوستای متأخر)، از ۴۷۰ سال حکومت سلوکی – اشکانی تقریباً، جز معدودی سنگ نبشته، نوشته‌ای به زبان ملی برجای نمانده و گمان هم نمی‌رود که اصلاً نوشته‌ای وجود داشته بوده باشد. در حقیقت دوره اشکانی کم نوشته‌ترین و از همین روی بهارخوابی‌ترین دوره تمام تاریخ شناخته‌شده ایران است. هنینگ بر این باور است که وندیداد و نیرنگستان در این دوره تألیف شده‌اند. نظمی که در اشاره به کشورها در فرگرد نخست وندیداد وجود دارد، سبب شده که اندره اس این فرگرد را از زمان مهرداد اول اشکانی بداند. انشاء این فرگرد از حدود سال ۱۲۷ پیش از میلاد، از پس از فتح سرزمین ماد و پیش از تصرف بابل و شوش است.

به گمانی کریستن سن مجموعه احکام دینی وندیداد در دوره سلطنت مهرداد اول اشکانی تألیف شده و سبک انشاء آن نیز سازگار با شیوه نگارش اشکانیان است. کریستن سن نمی‌گوید که به کمک چه نوشته‌ای پی به شیوه نگارش اشکانیان برده است! شاید بتوان از هماهنگی برخی از احکام باروح زمان اشکانیان سخن گفت. مثلاً در زمان هخامنشیان فقط اجساد مردگان مغان در دخمه قرار می‌گرفت و اجساد شاهان هخامنشی به خاک سپرده می‌شد. دربند ۹ از فرگرد ۳ زمین زمانی به اندوهی تلخ دچار می‌شود که در آن دخمه‌های بسیار بر پا کنند و مردارهای مردمان را در آن بینبارند. پس در زمان تألیف هنوز قرار دادن جسد در دخمه کاری معمول بود و می‌دانیم که پادشاهان اشکانی را نیز در دخمه قرار می‌داده‌اند. به گزارش یوستین مردگان را در دسترس سگ‌ها و مرغان شکاری قرار می‌دادند و آن‌ها را هنگامی‌که اثری از گوشت برجای نمی‌ماند دفن می‌کردند. این گزارش پلینی در تاریخ طبیعی او هم معروف است که شاهزاده اشکانی تیرداد به هنگام رفتن به روم از سفر دریایی پرهیز کرد تا مبادا همراهانش با انداختن آب دهان بر دریا سبب آلودگی آب شوند.

اغلب نشانه‌های دینی برجای‌مانده از زمان اشکانیان در پیوند با آناهیتا و پس‌ازاین ایزدبانو با میترا است. بنابراین در اینجا می‌کوشیم تا با نگاهی به نقش این دو ایزد ایران باستان در زمان اشکانیان تا حدودی به روح دینی زمان، دست‌کم در قلمرو فرمانروایان و بلندپایگان نزدیک شویم.

در پست‌های دیگر با ما همراه باشید!

 

منبع:

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ