پادشاه گونگ مین

پادشاه گونگ مین:

پادشاه گونگمین سی و یکمین پادشاه گوریو بود که به مدت ۲۳ سال حکومت کرد.وی دومین پسر پادشاه چانگ سوک بود.علاوه بر تعداد بسیاری از اسامی کره ای وی با نام مغولی “بایان تیمور” نیز شناخته می شود.مغول ها از سال ۱۲۳۱ تا سال ۱۲۷۳ شش بار گوریو را مورد حمله قرار دادند،بسیاری از غیر نظامیان کشته شدند و گوریو به سرزمینی تحت سلطه مغول تبدیل شد.با ایجاد سنتی که از پادشاه چانگ نیل شروع شد شاهزادگان مرد گوریو بایستی به یوان (چین)می رفتند و با یکی از شاهزاده خانم های مغولی ازدواج می کردند و در واقع یک گروگان سیاسی محسوب می شدند .این رسم در مورد پادشاه گونگ مین نیز اجرا شد و وی در سال ۱۳۴۱ به یوان رفت و با شاهزاده نوگوک ازدواج کرد و مدت ده سال را قبل از رسیدن به سلطنت در یوان سپری کرد.اما از اواسط قرن چهاردهم میلادی سلسله یوان شروع به ضعیف شدن کرد تا اینکه در سال ۱۳۶۸ جای خود را به سلسله مینگ داد.وی در سال ۱۳۵۱ به حکومت رسید.او تلاش خود را برای اصلاح دولت گوریو آغاز کرد.اواین واکنش وی حذف تمامی ژنرال های نظامی و اشراف حامی مغول ها از مقامشان بود.اما این مقامات در واکنش حزبی مخالف تشکیل دادند و نقشه یک کودتای نظامی را بر علیه پادشاه کشیدند .یک مقام عالی رتبه به نام جو ایل شین سعی در کنترل دربار با یک کودتا را داشت که توسط ژنرال چویی یونگ سرکوب شد.

در بین سال های ۱۲۵۰ تا سال ۱۲۷۰ مغول ها شمال شبه جزیره کره را به تصرف خود درآوردند.در سال ۱۳۵۶ ارتش گوریو این مناطق را به آغوش کشور برگرداند.پاداشاه گونگمین همچنین سعی در اصلاح سیستم زمین های خصوصی گوریو داشت.این زمین ها به عنوان بخش اعظمی از زمین کشاورزی گوریو در اختیار مقامات طرفدار مغول ها قرار داشت که به کشاورزان فقیر اجاره داده شده بود.این اقدام با واکنش مخالف مقاماتی که مایملک خود را در خطر می دیدند روبرو شد.مشکل دیگری که در زمان گونگمین وجود داشت دزدان دریایی ژاپنی موسوم به”وکوو” بود.این دزدان دریایی به هیچ عنوان ساده و ابتدایی نبودند و به خوبی تعلیم دیده بودند و در کشور بارها نفوذ کردند.پادشاه گونگمین ژنرال چویی یونگ و ژنرال یی سونگ گی (موسس سلسله چوسون)را برای نبرد با آنها فراخواند.مشکل حادتر دیگری که در زمان گونگ مین وجود داشت به وسیله تشکلی نظامی موسوم به عمامه قرمزهای چینی به وجود آمد.آنها دوبار در سال های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۱ به گوریو هجوم بردند و حتی برای مدت کوتاهی که سونگ (پایتخت گوریو)را تصرف کردند اما سپس به سختی از پیشروی ژنرال هایی مانند چویی یونگ،یی سونگ گی،جئونگ سه آن و یی بانگ سیل جان سالم به در بردند.در طی دوران سلطنت گونگ مین یک دیپلمات اهل گوریو به نام “مان ایک جوم”که در چین ساکن بود توانست بذرهای پنبه را به گوریو قاچاق کند و آن را برای اولین بار به شبه جزیره کره معرفی کند.

همسر اول گونگمین(ملکه نوگوک)بعد از گذشت ۱۸ سال از ازدواجشان بالاخره باردار شد.او در حال وضع حمل یه نوزاد سقط شده در سال ۱۳۶۵ فوت کرد.گونگمین بر اثر این اتفاق عزادار شد و در افسردگی شدیدی فرو رفت.وی به مسائل کشوری بی توجه شد و اداره امور مملکت را به نخست وزیرش که راهبی بودایی به نام شین دون بود سپرد.وی ساعت های زیادی را بر سر مزار ملکه سپری می کرد و بر روی نقاشی که خودش از ملکه کشیده بود به نجوا می پرداخت.ولی شین دون در سال ۱۳۷۱ توسط مخالفین سیاسیش به خیانت محکوم شد و از مقامش عزل شد.در تنهایی بعد از فوت ملکه وی خود را با مردان جوانی احاطه کرد که به آنها حلقه محافظین می گفتند.یکی از این محافظین به نام هونگ ریون با یکی از همسران گونگمین رابطه برقرار کرده بود که موجب عصبانیت گونگمین شده بود.اما قبل از اینکه گونگمین بتواند هونگ ریون را بکشد هونگ ریون پادشاه را در شبی در رختخوابش به قتل رساند.این کار با همدستی یکی از خواجگان دربار به نام “چوئه مان سنگ” اتفاق افتاد.بعد از مرگ پادشاه یک مقام مرتبه بالا به نام “یی این ایم”کنترل قصر را به دست گرفت و “پادشاه یو” را که در آن زمان فقط ۱۱ سال سن داشت به تخت نشاند.مادر پادشاه یو یک برده در منزل شین دون بود اما گونگمین وی را به عنوان پسر خودش به قصر آورد.بسیاری معتقدند که پدر پادشاه یو همان شین دون می باشد.

عضویت
اطلاع از
guest

4 نظرات
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
مینا
امتیاز :
     

سلام
لطفا در مورد بکجه مطلب بزارید که بعد اینکه توسط شیلا اشغال شد چه بلایی سر مردمش اومد یه جا مطلب خوندم که همه شون بعنوان برده به چین و شیلا فرستاده شدن

حمید عشقی

درود جناب سیروس پور
میشه لینک مطلبی که در مورد «جنگ بکجه و تانگ و سرنوشت مردم بکجه» نوشتین ، همینجا ذکر کنید تا من بتونم بخونمش.
آخه خیلی مطلب در مورد بکجه نوشته شده !
ممنون میشم🙏🏻