نی نورتا ، خدای سومری

نی نورتا/ Ninurta/ _ خدای سومری

نام او« فرمانروای زمین» است که احتمالاً از نام اوراش uraš, خدای دیرین گیاهی مشتق می‌شود.

این خدا از دورۀ سومری کهن، به خوبی شناخته می‌شود و کاملاً شبیه نین گیر سو خدای لاگاش است که سرانجام، یکسان دانسته شد. نی نورتا به‌جای نین گیر سو در بعضی از افسانه های اکدی دیده می‌شود،( مانند خدای آنزو از دورۀ بابلی کهن). در نیپور او را در معبد ِا_ شومشا E_ šumeša می‌پرستیدند در این شهر و در لاگاش او را نخستین فرزند انلیل می‌نامیدند و بر نانا ترجیح می‌دادند که به او نیز همین لقب داده می‌شد. پس از دورۀ بابلی کهن، محبوبیت نی نورتا کاهش یافت، زیرا مردوک بعضی از ویژگی‌های او را به خود اختصاص داده بود. اما در آشور میانه، او را به‌عنوان یک جنگجوی وحشتناک می‌شناختند.

 

عکس Image result for Ninurta %d9%86%db%8c-%d9%86%d9%88%d8%b1%d8%aa%d8%a7-%d8%8c-%d8%ae%d8%af%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%88%d9%85%d8%b1%db%8c Tarikhema.org

نی نورتا

همان‌گونه که نامش نشان می‌دهد. نی نورتا در اصل، یک خدای کشاورزی و باران بود.«تقویم کشاورز» مجموعه‌ای از وظایف سالیانه مربوط به رویاندن جو بود، «دستورهای نی نورتا» نامیده می‌شد. او را«کشاورز انلیل» می‌نامیدند و به‌عنوان بذر حیات بخش و منبع حاصلخیزی وفور در سراسر زمین مورد ستایش بود: « تو ترعه را پر می‌کنی، جو را می رویانی، برکه را پر از ماهی کپور می‌کنی و نی و علف را می رویانی، تو جنگل را پر از سر  و صدا می‌کنی و می گذاری که در دشت ها درخت گز بروید، تو  باغ را با عسل و شراب پر می‌کنی و باعث طول عمر در قصر می شوی.» به علتی نی نورتا از خدای کشاورزی به نمونۀ«خدای جوان» یا خدای غضب تبدیل یافت. چندین تصنیف به‌ویژه از دورۀ نو _ سومری و اورسوم برای جنبۀ «جنگجویانۀ قهرمان» (اور. ساگ. ur.sag) نی نورتا تأکید می ورزند. جنگجوی جاویدان مورد احترام بسیار بود، با شانه های پهن، نیروی شیر که وارد نبرد می‌شود جنگجوی قهرمان و دست راست انلیل است. بخشی از قدرت او از سیلاب‌های شدید بهاری مشتق می‌شود.

 

در اسطورۀ آترا_ هاسیس او کسی است که سدها را می گشاید (_ اسطورۀ سیل) یک تصنیف طولانی و پیچیده و دوزبانه موسوم به لوگال. اود. ملامبی. نرگال . LUGAL. UD. MELAMBI NIRGAL پادشاه توفانی که عظمت آن خرد کننده و همچنین معروف به ( لوگال. ا Lugal e) است. این متن هم، حاصلخیزی و هم جنبه‌های جنگجویانۀ این خدا را باهم تطبیق می‌کند، اسطوره، زمانی را شرح می‌دهد که آبیاری هنوز در سومر شناخته نبود و بنابراین، کشاورزی برای تغذیه جمعیت به‌صورت سدی عظیم بود تا از جریان دجله به طرف جنوب جلوگیری کند. نتیجۀ این عمل، باغ های پر از میوه است و پادشاهان و خدایان به شادی می‌پردازند. هنگامی‌که مادرش نین لیل با بی صبری می‌خواهد به پسر خود شخصاً تبریک بگوید و به تپه‌ها برای یافتن او می‌رود، نی نورتا بقایای دشمنانش را که گردآوری کرده است به او تقدیم می‌کند. اما نخست، این خدا بر روی سنگ‌ها علف می رویاند و آن را خورساگ می نامد. خود نین لیل از این زمان به بعد، نین خورساگ می‌شود و سرانجام، نی نورتا سرنوشت سنگ‌ها را تعیین می‌کند که دشمنان سابق آساگ Asag بودند. به بعضی ها، به سبب اخلاق خوبشان پاداش هایی داده می‌شود و به بعضی دیگر مقاماتی در دستگاه او اعطا می‌گردد. اما بعضی ها را با نفرین تنبیه می‌کند و این خود ، تجزیه‌وتحلیل علت شناسی جالبی از خواص بعضی از کانی ها است. یک تصنیف مشابه به دو زبانۀ دیگر نیز بازگشت نی نورتا به نیپور ( یا سومری آن_ گیم .دیم. ما An – gim dim. ma« مانند آن  An آفریده شده» است.

 

عکس Image result for Ninurta %d9%86%db%8c-%d9%86%d9%88%d8%b1%d8%aa%d8%a7-%d8%8c-%d8%ae%d8%af%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%88%d9%85%d8%b1%db%8c Tarikhema.org

نی نورتا

این تصنیف با شرح اخلاق و اقدامات نی نورتا به‌ویژه در صحنۀ نبرد آغاز می‌شود. او در ارابۀ خود که مزین به غنایم بسیار است و پیرامون آن را ملازمان فراوان و بسیار گرفته اند به نیپور. بازمی‌گردد. حرکت سربازانش سعادت کشور و نوسکو، وزیر انلیل را تهدید می‌کند. وی می‌کوشد خدای جوان را بر آن دارد که آهسته براند و از تشعشع بسیارش بکاهد. همچنین خاطرنشان می‌سازد که انلیل پس از بازگشت او، به وی پاداش خواهد داد، اما سبک پیشرفت او را قابل اعتراض می داند. نی نورتا، تازیانه و گرز خود را کنار می‌گذارد، ولی بقیۀ غنایم را به نیپور می‌برد. خدایان تحت تأثیر غنایم او قرار می‌گیرند و حتی به وحشت می افتند و مادرش نین لیل او را با محبت می‌پذیرد. این متن در یک سخنرانی ستایشی از خود به‌وسیلۀ نی نورتا به پایان می‌رسد که در آن، او نیز به نبرد خود با سنگ‌هایی که در لوگال_ ِا توصیف‌شده است می‌پردازد و به نظر می‌رسد که تنها عیب نی نورتا گستاخی باشد.

 

با اشاره به موضوع باز گشت به نیپور، در یک قطعۀ اسطوره‌شناسی دیگر، سخن از حادثه ای از باز یافت الواح تقدیر به میان آمده است (_ اسطورۀ آنزو). جوجه عقاب ( آمار_ آنزو amar- anzu) به نی نورتا خطاب می‌کند و شکایت از این دارد که چون آن خدا به او حمله کرده بود، او « الواح سرنوشت» را به میان آپسو افکنده است. این امر، از دست رفتن آن‌ها را به نی نور تا نسبت می‌دهد که شرمنده می‌شود. جوجه عقاب او را تا محل اقامت انکی در آپسو همراهی می‌کند و آپسو آن‌ها را به روشی دوستانه می‌پذیرد، ولی حاضر نمی‌شود که الواح را پس بدهد. هنگامی‌که نی نورتا از حرکت کردن بدون آن‌ها امتناع می‌ورزد و حتی به وزیر حمله می‌برد. انکی سنگ پشت عظیمی از میان گل ولای آپسو می‌سازد که به این قهرمان آسمانی حمله می‌کند و شصت پای او را گاز می‌گیرد. نی نورتا شروع به دفاع از خود می‌کند و انکی به سرعت چاهی می‌کند که هم این خدا، هم عذاب دهندۀ او در آن می افتند ‌ تنها استغاثه نین منا Ninmena ( نین لیل) مادر نی نورتا باعث می‌شود که انکی او را رها کن . با تذکر این‌که او مرهون لطفش می باشد.

 

منبع:

  • کتاب  اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
    انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
1 نظر
  1. میثم.ط می گوید

    منبع درستش کتاب فرهنگ اساطیر شرق باستان نوشته ی گوندولین لیک، برگ ۱۸۴-۱۸۶ می باشد.

ارسال یک پاسخ