جغرافیا و عقاید روم باستان

با جغرافیا و عقاید روم باستان اشنا شوید

 

جغرافیاى تاریخى انسانى روم قدیم

تاریخ مدون روم (ایتالیاى فعلى ) به قرن هشتم قبل از میلاد مى رسد.((در دوره هاى ما قبل تاریخ ، دو قوم که داراى اصل مختلف بودند، روم را اشغال کردند. یکى از این دو، مردم مدیترانه اند که پایدارتر بودند و با اهالى کرت و پلاسژهاى یونان خویشى داشتند. دسته دوم را هند و اروپائیان چادر نشین تشکیل مى دادند که مانند اشغالگران نواحى هند، یونان و ایران از شمال آمده بوند.)) هجوم آریائى ها مخصوصا سلت ها به آن سرزمین در اثناء هزاره دوم ق .م . بوده ، این اقوام و قبایل ((لاتین )) نام داشته و سرزمین آنها را ((لاتیوم )) گفته اند. در قرن هشتم قبل از میلاد، قوم ((سابین )) به نواحى شرقى شبه جزیره فرود آمدند. بنابراین در قرن هشتم قبل از میلاد ((لاتین ها)) در میان ((اتروسکانها)) در شمال و ((یونانیها)) در جنوب قرار گرفتند. در اواخر قرن سوم ق .م ((کارتاژها)) که در برابر نفوذ و سلطه روم مقاومت مى کردند، درهم شکسته شدند و روم بر تمام حوزه دریاى مدیترانه استیلا یافت . کار روم به جائى رسید که مدتى دراز بر جهان تفوق و استیلا یافت . در طول این تاریخ طولانى ، همان طور که ذخائر ثروت و اندخته هاى اموال دیگر ملل دائما به شهر ((روم )) فرو مى ریخت ، مبادى و عقاید و آداب آنها نیز به آن کشور حمل مى شد و در عقاید و ادیان اصلى رومى ها نفوذ مى یافت . شهر ((رم )) در ابتدا یکى از قصبات و بلاد کوچک قوم لاتین بود. در قرن ششم ق .م . با مهاجرت قبائل به رم ، این شهر در تاریخ پدیدار شد


عقاید باستانى
روم ؛


آئین رومى ریشه در ادیان بدوى دارد و محصولى است از عقاید صادراتى هند و اروپا و یونان و عقاید شرقى ، که دچار دگرگونى بعدى شد: ((مذهب رومیان قدیم داراى هیچ تاریخ اساطیرى براى افراد خدایان نبوده و براى آنها هیچگونه نسب نامه یا عروسى و زواجى و یا زاد و ولدى و هیچگونه افسانه پهلوانى پرستش پهلوانان و یا افسانه خلقت و مرگ و زندگانى اخروى نساخته اند. خلاصه آنچه که هومر و هسیود با ان طول و تفصیل براى خدایان یونان ایجاد کرده اند، رومى ها فاقد آن مى باشند…)) دین باستانى روم ، نمودى از توتم پرستى و جان پرستى بدوى بوده است ؛ تئتم پرستى به صورت اعتقاد به گیاهان مقدس و حیوانان مقدس . ((بعضى از خانواده ها نام توتم داشتند؛ مانند ((پورسى اى )) که از کلمه ((پورکوس ))مشتق است و خوک معنى مى دهد… روى علامت بخشهاى نظامى روم قدیم گرگ و گراز و عقاب منقوش بود. کلمه لاتین ساسرکه معنى مقدس و پلید هر دو را در بر دارد، با کلمه تابو مطابقت مى کند. ایام شومى وجود داشت که در آن روزها نباید گفتار مخصوص و اسرار دینى را بیان کرد… در روزهاى سعید، به زبان آوردن نام بعضى از خدایان ممنوع بود. جان پرستى رومى در اطراف انسان ، ارواح بسیارى را جاى داد ولى آثارى از آنها باقى نگذارد. به یاد بود این ارواح مراسمى بکار مى بردند و آنان را خشنود مى ساختند. این نیروهاى بدون شخصیت را یک کلمه خنثى یعنى ((نومن )) که جمع آن ((نومینا)) است ، مشخص مى ساخت . این ارواح به ((مانا)) ى بدویان شباهت داشت . ولى مجموعه اى از وحدت مادى منتشر در جهان را آشکار نمى ساخت . این ارواح در اشیاء مادى برقرار بودند و امور معین را مراقبت مى کردند. مثلا یک روح بر زمین بایر حکومت داشت ، دیگرى بر کود دادن مزرعه و دیگرى بر شخم زنى ، وجین کارى و غیره ریاست داشت . ((وارون )) این ارواح را داراى قدرت الهى مى داند و انان را خدایان کامل ((دى سرتى )) که لاتین آن ((دى کرتى )) است ، مى شناسد. هر انسانى ، همزادى یعنى ((ژینوس )) (گینوس ) همراه داشت . کرگ لینگر مى نویسد: ژینوس دیوى است که تولید مى کند، چون ((کاى )) مصریان نیروى فراوانى تولید مى کند و مى بخشد، در حجله زفاف ساکن است ، با انسان متولد مى شود و با او مى میرد. به انسان فهم مى دهد و خصلت و اخلاق او را مى سازد. هر زنى در خود یک نیروى باور کننده موسوم به ((ژونو)) داشت … جان پرستى با جادو همراه بود. رومى با تصویر و با حرکات و کلمات تفکر مى نمود و جقیقتى را که مایل بود، ایجاد مى کرد. براى تاءمین دفاع از شهرها، حلقه جادوئى دور آنها قرار مى داد.))

منبع کتاب تاريخ اديان و مذاهب جهان جلد اول
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها