توسعه نظامی روسیه در زمان پتر

تقویت ارتش روسیه

تلاش‎ های پتر برای تقویت ارتش روسیه به تقلید از اروپای غربی دست کم تا حدی با موفقیت همراه بود. ارتش روسیه در دوران پتر کبیر گسترده ‎تر و نیرومندتر شد. تعداد نفرات ارتش روسیه به دویست هزار سرباز و هفتاد و پنج هزار ملوان افزایش یافت. افزون بر آن تزار می ‎توانست روی یکصد هزار قزاق که متعهد شده بودند برای او بجنگند حساب باز کند.
پتر امیدوار بود که این نیرو‎ های گسترده به روسیه امکان دهد بنادر دریای سیاه در جنوب و دریای بالتیک در شمال غرب را به منظور تسهیل تجارت با اروپا در اختیار گیرد. بنادر موجود در غرب امپراتوری روسیه در شمال، در کنار دریای سفید بود که در طول زمستان به علت یخبندان قابل استفاده نبود.

نبرد با ترکیه بر سر بندر آزوف

در جنوب بندر بزرگ آزوف در دریای سیاه در اختیار ترکیه بود. قوای روسیه در سال ۱۶۹۵ به آزوف حمله کرد، اما نتوانست آن را به تصرف در آورد. سال بعد باز هم حمله کرد و این بار موفق شد، اما چهار سال بعدی را صرف نبرد برای دفع حملات ترک ‎ها کردند. روس ‎ها آزوف را تا سال ۱۷۱۱ حفظ کردند و در این سال بود که ترک‎ ها باز هم حمله کردند و کنترل این بندر را دوباره در دست گرفتند.

جنگ بزرگ شمال

پتر و روس ‎ها در دستیابی به دریای در شمال غرب در سواحل دریای بالتیک که در اختیار سوئد بود موفقیت بیشتری داشتند. درگیری بین روسیه و سوئد که به «جنگ بزرگ شمال» مشهور شد، از ۱۷۰۰ تا ۱۷۲۱ به طول انجامید. نبرد به سراسر غرب روسیه و اوکراین کشیده شد.

سال اول جنگ به ضرر روسیه تمام شد. در نوامبر ۱۷۰۰ در «نبرد ناروا» یک دژ سوئدی در دریای بالتیک، نیروهای سوئدی ده هزار سرباز روسی را کشتند یا اسیر کردند. پس از این شکست پتر ارتش خود را بازسازی کرد و آموزش را بهبود بخشید.

در ۱۷۰۹، که پتر سربازان خود را در نبرد فرماندهی می‎کرد، روس ها سوئدی ها را در پولتاوا، شهری در جنوب شرقی کی ‎یف شکست دادند. پیروزی روس‎ ها در پولتاوا نقطه عطفی را در جنگ به وجود آورد. نبرد تا ۱۷۲۱ ادامه یافت و در در این سال روسیه و سوئد سرانجام پیمان صلح امضا کردند. روسیه کنترل بخش ‎هایی از لیوونی و استونی، دو منطقه دریای بالتیک را به دست آورد.

شهر جدید سنت‎ پترزبورگ

در سال ۱۷۰۳، یعنی مدت ‎ها پیش از پایان آن جنگ، روسیه باریکه ‎ای را در طول ساحل دریای بالتیک، جایی که در رود نوا به دریا می‎ ریزد، به تصرف در آورده ‎بود. پتر تصمیم گرفت در این زمین باتلاقی یک شهر جدید بنا کند؛ سنت ‎پترزبورگ. و برای این که این رویایش را عملی سازد، دستور داد هزاران کارگر مورد نیاز به این شهر بیایند تا ساختمان ‎ها، جاده‎ ها و آبراه‎ ها را بسازند.
هنگامی که در آوردن سنگ ‎تراشان به مشکل برخورد، ساخت ساختمان های سنگی را در روسیه ممنوع ساخت. سنگ ‎تراش ‎‎هایی که می خواستند کار کنند به ناچار به سن پترزبورگ روی آوردند.
آن‎ها احتمالا با بی‎ میلی به آنجا رفتند. به گفته مسی، تلفات انسانی ساخت این شهر بسیار زیاد بود:

سختی کار دهشتناک بود. کارگران در کلبه‎ های سرهم بندی شده، شلوغ و کثیف روی زمین نمناک زندگی می‎کردند. اسکوربوت، اسهال خونی، مالاریا و بیماری‎ های دیگر آن ‎ها را دسته دسته از پای در می ‎آورد. پرداخت دستمزدها نامنظم و فرار از خدمت زیاد بود.
تعداد واقعی کسانی که در جریان ساخت این شهر جان باختند هیچ ‎گاه معلوم نخواهد شد؛ در زمان پتر، این تعداد صد هزار برآورد می‎شد. ارقام بعدی پایین ‎تر است؛ شاید ۲۵ یا ۳۰ هزار، اما هیچ کس منکر این واقعیت هول ‎انگیز نیست که سنت پترزبورگ شهری است که روی استخوان ‎های مردگان بنا شد.

با این حال قدرت تزار به اندازه اراده اش قوی بود. تمام کشور در اختیاریش بود تا این شهر ساخته شود. همان ‎طور که پتر امیدوار بود، سنت‎ پترزبورگ به بندر عمده ‎ای برای تجارت بین روسیه و اروپا تبدیل شد. افزون بر آن برای دو سده بعدی به صورت پایتخت روسیه درآمد.

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها