آمریکا یکی از این کشورها بود که ایران مایل به مراوده تجاری و سیاسی با آن شد، علت آنکه دولتمردان ایران، آمریکایی‌ها را برای حل معضلات اقتصادی و امنیتی خود برگزیدند، ۲ اصل اساسی بود: یکی آمریکا به‌دلیل فاصله جغرافیایی زیاد از ایران منافع کمتری در کشور داشت، دوم آمریکا لااقل تا زمان مورد بحث، اهداف استعماری در منطقه نداشت و مانند روسیه و انگلیس نزد مردم ایران بدسابقه نبود. بدین ترتیب شوستر و هیات همراه در زمان حیات مجلس دوم مشروطه توسط برخی دولتمردان، برای ساماندهی امور اداری و اصلاح اوضاع مالی ایران وارد کشور شدند اما حضور روسیه و انگلیس در ایران مانع از آن شد که این اقتصاددان آمریکایی بتواند اهداف و طرح‌های خود را در سیستم اداری و مالی کشور به‌اجرا درآورد.

به همین دلیل مدت زمان ماموریت وی و هیات همراه در داخل کشور بیش از ۸ ماه دوام نیافت و به‌دنبال اولتیماتوم روسیه ناچار شد به اتفاق همراهانش ایران را ترک کند. وی پس از اینکه ایران را ترک کرد و به آمریکا بازگشت در کتابی بنام «اختناق ایران» شرح مفصل این ماجرا و تجربه خود در ایران را نوشت. این کتاب در ایران به‌وسیله اسماعیل رایین ترجمه شده است. یکی از اقدامات مورگان شوستر در بدو ورودش به ایران برنامه‌ریزی جهت امور مالی و آگاهی از درآمدهای دولت و تنظیم دخل و خرج و تسویه امور مالی ایران بود. وی برای آگاهی از دارایی‌های دولت، دستور داد تا عواید مالیاتی در نزدیک‌ترین بانک شاه گذارده شود و چنانچه بانکی در محل نباشد، به تجارتخانه مورد اعتماد تحویل داده شود.

 

وی همچنین اقداماتی برای رضایت قشون و جلوگیری از تعدیات آنان به مردم به‌عمل آورد، او سعی بر این داشت تا افراد قشون را خشنود ساخته و مانع از غارتگری آنان شود. شوستر همچنین برای اجرای اصلاحات مالیاتی نظام‌نامه‌هایی تهیه کرد. لغو مالیات نمک از دیگر اقدامات وی بود. این مالیات توسط دموکرات‌ها وضع شده بود و اعتدالیون از روی منطق و بحق با آن مخالفت می‌کردند.

همچنین شوستر طرح مفصلی برای استخراج انواع معادن ایران تهیه کرد و مقرراتی را در نظر داشت تا با فروش محصولات معادن به خارج، درآمد ارزی برای ایران تهیه و در داخل کشور نیز برای ایجاد صنایع از مواد معدنی استفاده شود.  یکی دیگر از خدمات برجسته و مهم مورگان شوستر که با تحریکات و مبارزه علنی و مخفی انگلیس و روس مواجه شد، ماده سوم قرارداد نفت شمال (استاندارد‌اویل) بود. ماده سوم قرارداد نفت شمال براین نکته تاکید داشت که حقوق دولت ایران زائد بر صدی ده از همه نفت و مواد نفتی مستخرجه از چاه‌ها قبل از آنکه هرگونه خرجی به آن تعلق بگیرد، خواهد بود.

این ماده، درآمد دولت ایران را صدی ده از همه مواد نفتی استخراج شده از چاه‌ها دانسته بود در حالی‌که در قرارداد نفت ایران و انگلیس این درآمد برابر صدی شانزده، پس از کسر همه مخارج بود. اما مهم‌ترین اقدام شوستر، تشکیل ژاندارمری خزانه و همچنین ضبط اموال شعاع‌السلطنه بود. شوستر کوشید ثابت کند که اگر مالیات به‌طور صحیح وصول شود و به مصرف برسد، نیازهای مملکت رفع خواهند شد. وی برای وصول صحیح مالیات، به فکر ایجاد قوای نظامی افتاد که تحت نظارت اداره مرکزی خزانه باشد و با جبر و بدون ملاحظات شخصی، مالیات‌ها وصول شوند. با وجودی که مدت اقامت شوستر در ایران بسیار کوتاه و تنها هشت ماه بود، با این حال از بدو ورود آحاد جامعه، نویسندگان، دولتمردان همه به اتفاق از او حمایت می‌کردند و او را می‌ستودند. سر ادواری گری وزیر‌خارجه انگلیس درباره وی چنین می‌نویسد: «ظاهرا شوستر در اذهان ایرانیان اثر فوق‌العاده‌ای باقی گذارده و اینکه تمام احزاب متفقا تمام اختیاراتی که او درخواست می‌کرده، به او داده‌اند، این ثابت می‌کند که به وی اعتماد کامل دارند. »