وضعیت علم ، صنعت و اقتصاد ایران در دوره قاجاریه

علوم رایج در دوره ی قاجار

 حکمت و فلسفه

در حکمت فلسفه دو حکیم و فیلسوف مشهور یعنی حاج ملاهادی سبزواری و میرزا ابوالحسن جلوه در این دوره شهره بود.

ادی سبزواری (۱۲۱۲–۱۲۸۹ هجری قمری) دانشمند علوم اسلامی و فیلسوف و عارف و شاعر و فقیه ایرانی است. هادی غزل‌های حکمی و عرفانی سروده‌است و در شعر «اسرار» تخلص می‌کرد.
ادی سبزواری (۱۲۱۲–۱۲۸۹ هجری قمری) دانشمند علوم اسلامی و فیلسوف و عارف و شاعر و فقیه ایرانی است. هادی غزل‌های حکمی و عرفانی سروده‌است و در شعر «اسرار» تخلص می‌کرد.

 تاریخ نگاری

سبک تاریخ نویسی در دوره ی قاجاریه، همان سبک و روشهای قدیمی و اساس آن بر ثبت وقایع حوادث گوناگون به ترتیب زمان و گوناگون به ترتیب زمان وقوع آن هاست. تاریخ نویسان این دوره مانند لسان الملک و رضاقلی خان هدایت و محمد حسن خان صنیع الدوله ( اعتمادالسلطنه) و  غیره خود از درباریان بوده و بعضی از تاریخ‌نویسان این عصر مانند میرزا جعفر خورموجی حقایق نگار تا حدی بی طرفی و بی غرضی را در ثبت وقایع و حوادث رعایت کرده اند.

جمع‌آوری و تدوین ترجمه‌های احوال رجال علم و ادب در دوره ی قاجاریه تا حدی رونق یافت. کتاب 《روضات الجنان》 تعرتالیف محمد باقر ابن  حاجی زین العابدین موسوی خوانساری، کتاب 《قصص العلما》 تالیف محمدبن سلیمان تنکابنی، کتاب 《نجوم السما》 نوشته ی میرزا محمدعلی از مشهورترین این آثار است.

 جغرافیا

علم جغرافیا، پس از تاسیس دارالفنون مورد توجه واقع شد و رشته ی جغرافیا و نقشه کشی و مهندسی در دارالفنون زیر نظر معلمین اروپایی تأسیس شد. در این زمان برای نخستین بار نقشه ای از شهر تهران به وسیله گروهی از معلمین و محصلین رشته ی جغرافیا و مهندسی دارالفنون ترسیم گردید و به نظر ناصرالدین‌شاه رسید. در رشته ی جغرافیا اوایل  سلطنت ناصرالدین شاه رسالاتی در جغرافیا به دستور امیرکبیر چاپ و منتشر شد.

از کتب جغرافیایی این دوره می‌توان کتاب《فارسنامه ناصری》 تالیف حاجی میرزا حسن شیرازی مشهور به فسائی، کتاب 《جام‌جم》 تالیف فرهاد میرزا معتمدالدوله، 《مرآت البلدان》 و 《مطلع الشمس》 تالیف اعتماد السلطنه و کتاب 《گنج دانش》 تالیف محمدتقی خان حکیم را نام برد.

فارسنامه ناصری
فارسنامه ناصری

 ادبیات

ادبیات شامل آثار منظوم و منثور است. شاهان قاجار از جمله فتحعلی شاه قاجار و ناصرالدین شاه شعردوست و نیز دارای طبع شعری بوده و مشوق شعرا و ادبا بودند.

مشهورترین شاعران این دوره عبارتند از: سید محمد اصفهانی متخلص به سهاب شاعر معاصر فتحعلی شاه، سید حسن طباطبایی اردستانی ملقب به 《مجتهد الشعرا 》شاعر معاصر فتحعلی شاه قاجار متخلص به مجمر، فتحعلی‌خان کاشانی متخلص به صبا، ملک الشعرای دربار فتحعلی شاه، میرزا عبدالوهاب نشاط اصفهانی از گویندگان عصر فتحعلی شاه قاجار، میرزا (محمد) شفیع مشهور به میرزا کوچک متخلص به وصال، میرزا حبیب متخلص به قاآنی، فروغی بسطامی، میرزا ابوالحسن جندقی متخلص به یغما، میرزا محمدعلی متخلص به سروش اصفهانی، محمد خان ملک الشعرا.

نثر نویسان بزرگ این دوره عبارتند از: میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، میرزا محمدتقی علی آبادی صاحب دیوان، فاضل خان گروسی.

 نمایش و موسیقی

در دوره قاجاریه علاوه بر تشکیل مجالس روضه خوانی و سینه زنی و زنجیرزنی نمایش‌های مذهبی بر اساس وقایع و حوادث فاجعه کربلا معمول بود.

نمایش مذهبی، که نتیجه آن غم‌انگیز و از نوع تراژدی بود، به وسیله دسته های مخصوص در ماه محرم و صفر و گاهی در روزهای آخر ماه ذی حجه در دهات و شهرها اجرا می‌شد و همیشه دو تیپ خوب و بد در این نمایش بازی می کردند. بازیکنان عموم مرد بودند و اجرای نقش تیپ زن نیز در این نمایش ها با بازیگران مرد بود. در نمایش‌های مذهبی، پیش از شروع نمایش برای اطلاع و جلب تماشاگران طبل یا آهنگ مخصوص نواخته می شد و در وسط نمایش، کارگردان هرچه می‌توانست از تماشاگران پول جمع می کرد. از میان سلاطین قاجار، ناصرالدین شاه به این‌گونه نمایش ها دلبستگی خاص داشته و در تکیه ی دولت به تماشای آن می نشست.

 

روضه خوانی محرم در دوره قاجار
روضه خوانی محرم در دوره قاجار

 

 کشاورزی

طبقه ی کشاورز،اعم از ده نشینان و چادرنشینان، در حدود  هفتاد درصد جمعیت ایران را تشکیل می دادند و مهمترین و مشخص ترین طبقه ی مولد ثروت کشور بودند.

املاک کشور از نظر نوع مالکیت، به چند دسته تقسیم می شد: خاصه شاهی، خالصه دیوانی یا دولتی، شخصی ارباب – رعیتی، موقوفه و موات.

عده‌ای در نظام سلطنتی مطلقه، بین املاک خاصه، خالصه تفاوتی قائل نمی‌شوند، بلکه هر دو را متعلق به شاه می دانند. این دیدگاه، در دوره ناصرالدین شاه با توجه به آزادی عمل در دخل و تصرف املاک مملکت، پذیرفته می شود. ضبط و مصادره املاک در این دوره، سبب شد تا از وسعت و میزان املاک ارباب – رعیتی، به نفع املاک خاصه کاسته شود.

لمبتون در این زمینه می نویسد: 《املاک خالصه (در جمع خالصجات) از راه غلبه، غصب، مصادره ی املاک بابت مالیات های معوق یا به علت شورش یا علل دیگر، به دست می‌آمد و نیز مشتمل بر املاک بی وارثی بود که دولت ضبط می‌کرد و نیز زمینه‌هایی که از جانب دولت خریداری و از راه اعطا یا فروش که مکرر نیز صورت میگرفت توزیع می شد.

فتحعلی شاه، محمد شاه و ناصرالدین شاه نیز از راه مصادره ی زمین بابت مالیات های معوق و به علل دیگر، املاک زیادی را به دست آوردند و برخی از زمین ها را نیز خریدند و همه آنها را به خالصه تبدیل کردند… خالصجات ضبطی، شامل املاکی بود که حکومت بابت مالیات معوق یا به علت شورش یا علل دیگر ضبط می‌کرد بخشی از عواید آن به عنوان مستمری به مالک و یا خویشاوندان او تعلق می‌گرفت. و بقیه ی املاک به املاک خالصه، ضمیمه می شدند تا مالک قبلی و وارثین او حیثیت خود را باز می یافتند و در این هنگام اگر سلطان وقت می خواست، می توانست املاک آن را به خودشان مسترد دارد. (لمبتون، ۱۳۷۵: ۹۵ – ۹۴)

کشاورزی در زمان قاجار
کشاورزی در زمان قاجار

این مسئله پیامدهای نامیمونی به دنبال داشت که از آن جمله می‌توان به قضیه ی تبدیل شدن املاک و اراضی آباد و فعال، به بایر و راکت اشاره نمود، زیرا متصدیان املاک خاصه، آن دل سوزی و جدیتّی که صاحبان املاک خصوصی مبذول می‌داشتند، به خرج نمی دادند.

بدین ترتیب، سطح درآمد این اراضی، کاهش یافته و در نهایت، موجبات کاهش درآمد و کسر بودجه دولت را فراهم می‌نمود. بنا به همین دلیل دولت مردان در اواخر عهد ناصری به فکر فروش املاک خاصه و خالص افتادند تا از این ره گذر، هم نقصان بودجه کشور را جبران نموده و هم زمینه را برای حاصلخیزی اراضی مذکور فراهم سازند. (جمالزاده، ۱۳۳۵: ۱۳۸)

مصادره اموال، در افزایش سطح املاک موقوفه نیز تا حدودی تاثیر گذاشت، زیرا همانطور که گفته شد، عده‌ای از ترس تعرض شاه و اطرافیانش، پیشاپیش یا طبق وصیت، اموال خویش را در راه امور خیریه، وقت نموده تا برای همیشه مصون و محفوظ بمانند.

اراضی وقفی در دوره قاجار بر دو نوع بود: زمین هایی که برای مقاصد خیریه انتقال ناپذیر می شدند (وقف عام) و املاکی که بع مصارف خاص اختصاص داشتند (وقف خاص). گاهی ملک به این امید که از ضبط و توقیف در امان بماند به صورت خاص وقف می شد. وقف راهی برای فرار از مصادره ی اموال بود.

برخی از افراد برای اینکه اموال شان توسط شاه ضبط نشود، در زمان حیات خویش یا به موجب وصیتی که می کردند، آنها را وقف امور خیریه می کردند؛ به عبارت دیگر، وقف را تنها راه چاره برای جلوگیری از بوالهوسی های شاه و تعرض به اموال خویش، تشخیص می‌دادند‌ و بعضی از موقوفات در تمام ادوار به صورت وقفی باقی می‌ماندند و تعدادی دیگر غصب و از دست مردم خارج می شدند. ( لمبتون، ۱۳۶۲: ۱۳۱) و زراعت در آنها انجام نمی‌گرفت و یا چون عواید آن به مصرف اهداف اصلی نمی‌رسید، و باطل می شد. بسیاری از علما، متولیان اوقاف بودند و غالباً این مقام را از راه حقوق موروثی حفظ می کردند. موقعیت علما به عنوان متولیان اوقاف، آنان را در ساختار اقتصادی کشور، به ویژه بافت کشاورزی دخیل می کرد. (لمبتون، ۱۳۶۲: ۱۰۱)

 

روش های تولیدی در کشاورزی ایران

روش های تولیدی در کشاورزی ایران، بسیار بدوی و توسعه نیافته بودند و در طول قرن نوزدهم نیز بهبودی نیافتند. نه شیوه های تازه ای به محک کشیده شدند و نه ابزارهای تازه‌ای به کار گرفته شدند. کشاورزی ایران در طول قرن نوزدهم به همان شیوه عمل می‌کرد که در هزار سال پیش تر. (سیف، ۱۳۸۷: ۱۸۲) به این ترتیب تعجبی نداره که در طول قرن نوزدهم و همزمان با گسترش مناسبات تجاری، شاهد نزول پیوسته فعالیت تولیدی در بخش غیر کشاورزی ایران هستیم.

 

 محصولات کشاورزی

در رشته ی کشت و زرع بر اساس دو روش کشت دین و کشت آبی، غلات (گندم و جو و ارزن )، برنج، پنبه، توتون و تنباکو، حبوبات و بقولات و محصولات صیفی و میوه و تریاک به دست می‌آمد و از منابع طبیعی نباتی، محصولات جنگلی و کتیرا و انواع دیگر صمغ نباتی فراهم می‌شد و در رشته ی دامپروری نگهداری و پرورش گاو، گاومیش، بز، اسب، استر، الاغ، شتر و پرورش مرغان خانگی رواج داشت و ایلات و عشایر فارس و آذربایجان و خراسان مهمترین مولد محصولات حیوانی از قبیل پشم، پوست، گوشت و لبنیات بودند و به مقتضای فصل به علت کثرت عده ی گله ها و رمه های خود در منطقه ی معینی تغییر مکان می دادند تا همیشه از چراگاه های طبیعی برای تغذیه دام ها استفاده کنند.

ناصرالدین شاه اصلاحاتی در زمینه کشاورزی انجام داد
ناصرالدین شاه اصلاحاتی در زمینه کشاورزی انجام داد

کشت تریاک که قبلاً در قرن ۱۱ ق/ ۱۷ م کشت می‌شد، تا نیمه دوم قرن نوزدهم همچنان به صورت محصولی فرعی باقی ماند. اما از آن پس، به دلیل سهمی صادرات و درآمد ملی داشت، یکی از محصولات مهم کشور به شمار رفت. افزایش کشت آن در میانه ی دهه ۱۸۵۰ م آغاز شد. و در اواخر دهه ۱۸۶۰ م، تریاک در اصفهان، یزد، فارس، کرمان، خراسان و خوزستان کشت می‌شد.

 

 صنعت

تولیدات صنعتی مانند محصولات کشاورزی تقریباً تمام نیازمندی‌های زندگی ساده اکثریت جامعه ی ایران را تامین می‌کرد و جز در مواردی معدود نیازی به کالاهای بیگانه در پیش نبود. صنایع ایران عموماً دستی بود و ابزار و آلات ساده و مختصر در صنعت به کار می‌رفت و نیروی اساسی مولد عبارت بود از نیروی فکری و قوه ی محرکه عبارت بود از نیروی جسمی کارگران کارگاه. صنعتگران در دکان و محل کار خود زیردست استاد و دستور کار می‌کردند.

کارگران صنعتی در حرف و رشته از سن ۷ سالگی به بالا وارد کار شاگردی می شدند و با مزد بسیار کم کار می‌کردند و استاد به تناسب سنین خدمت و درجه ی کارآموزی و مهارت شاگردان خود بر مزد روزانه ی آنان می افزود و هر استادی سعی می‌کرد در درجه ی اول پسران خود را با هنر و فن خویش آشنا سازد و آنان را طوری تربیت کنند که پس از مرگش حرفه و فن او را را زنده نگاه دارند. (شمیم ۱۳۴۲: ۳۶۶)

 ورود برق به ایران در دوره قاجار
ورود برق به ایران در دوره قاجار

صنایع این دوره عبارت بودند از:

بافندگی، شامل بافت قالی و قالیچه، نسج کرباس و مثقال و شال و برک، زری بافی و ترمه بافی مخمل بافی، عبا بافی موتابی (شعربافی).

– چرم سازی و پوست دوزی

صنایع فلزی ساده در حدود ذوب مس و سرب و نقره و طلا و آهن و تهیه ی لوازم فلزی زندگی، آهنگری و حلبی سازی و قفل سازی و چاقو سازی و شمشیر گری.

صنایع مربوط به چوب شامل: ساختن قایق و بلم، خراطی مخصوص تراش و صیقل دادن چوب و ساختن ابزاری مانند میانه ی قلیان و دسته چپق و دسته ی چکش و مهره ی سماور و نجاری برای ساختن انواع در و پنجره و هرگونه ادوات چوبی.

صنایع ظریفه شامل: جواهرسازی، زرگری، نقره کاری، منبت کاری، خاتم سازی، میناکاری و امثال آن.

– صنایع معدنی مانند آجر پذیری و تهیه ی آهک و گچ و سفال پزی و شیشه گری.

صنایع روستایی که علاوه بر تهیه لبنیات پشم خام شامل بافندگی دستی مانند جوراب بافی و قالیبافی و امثال آن بود و در میان مردان و زنان ده نشین و ایلات و عشایر ایران رواج داشت.

صنایع غذایی و دارویی شامل رشته های گوناگون مانند نانوایی، قنادی، عصاری (کشیدن عصاره ی گیاهان) و تدارک گیاهان دارویی مانند گل گاوزبان و شیرخشت و ترنجبین و خاکشیر و زرشک سیاه گزانگبین و امثال آنها.

صنایع جدید که بیشتر در انحصار دولت بود مانند کارخانه‌های ضرب سکه، قورخانه و تسلیحات، بلورسازی و چینی سازی، صنعت چاپ.

سیر سیاست‌های صنعتی در دوره قاجار

 موانع توسعه اقتصادی و صنعتی دوره قاجاریه

رشد و توسعه صنعت در دوره قاجار با موانعی مواجه بود که موانع توسعه اقتصادی و صنعتی دوره قاجاریه به دو دسته، موانع داخلی و خارجی تقسیم شده است.

  موانع داخلی توسعه اقتصادی

موانع داخلی شامل موانع فردی، اقتصادی، اجتماعی، بود که به شرح هر یک می پردازیم.

– موانع فردی: شاهان قاجار سرمایه‌های داخلی برای تهیه کالاهای مصرفی و تجملی صرف می نمود و از آن گذشته، ثروت کشور در صندوقچه های خصوصی افراد بلوکه شده بود، این امر باعث رکود مبارزه مبادلات در شبکه پولی کشور می گردید. به عنوان نمونه ژوبر فرستاده ناپلئون به دربار فتحعلی شاه جواهرات و طلای ذخیره شده  را ۵۸ میلیون فرانک ۲۰۷/۱۳ و یا ۲/۹ میلیون لیره  ۱۲۳/۲۵ و دکتر فوریه قیمت جواهرات ناصرالدین شاه را در روزهای سلام تا ۱۰۰ میلیون لیره تخمین می زنند و به  پیروی از شاه اعوان و انصار او نیز مبالغ هنگفتی از سرمایه‌های در حال گردش را به صورت زیورآلات و… در آورده بودند‌. مسابقه برای ثروت اندوزی، به حذف طبقه متوسط و به افزایش طبقه فقیر انجامید و منجر به ایجاد نوعی دیوانسالاری فاسد گردید که مردم را به هیچ می گرفتند.

بازار فرش در قاجار
بازار فرش در قاجار

نبود قانون در کشور موجب بی نظمی و سوء استفاده شده بود ناصرالدین شاه در دیدار خود از اتریش و ملاحظه پیشرفت‌های اروپا در نمایشگاه بین از علت آن همه تحول جویا شد، جواب شنید، که همه اینها به علت حاکمیت «قانون» است. لذا زمانی که بازگشت، شیخ علی نامی را مامور نوشتن کتابچه قانون نمود، اما هنوز مرکب آن خشک نشده، کسانی که منافع آنها در حفظ و نگهداری وضع موجود قرار داشت دست به کار شده و به شاه گوشزد نمودند که اگر قانون، اساس کار در کشور قرار گیرد، حکومت که ودیعه الهی است از کف خاندان قاجار بیرون خواهد شد  و رفتار شاه محدود می‌شود.

ناصرالدین شاه به دنبال این توصیه دستور ضبط آن کتاب و کتابخانه دولتی داد که تا همین امروز باقی است. (کرمانی، ۱۳۸۴: ۲/۱۴۷) جیمز فریزر از سیاحان معاصر این دوره در سفرنامه خود می‌نویسد: 《درآمد کشور بیهوده به هدر می رفت، وضع کشاورزی خراب، بازرگانی آشفته و راه ها پر از راهزن بود، امنیت جانی و مالی از بین رفته بود… همه این ها صورت می گرفت برای اینکه شرارت و نفس پرستی طایفه بیکاران و تن پروران خاندان سلطنتی را ارضا کند.》 (فریزر، ۱۳۶۴: ۱/۱۴۷)

 

 عوامل اقتصادی

الف) گمرکات: تعرفه های گمرکی در تمامی دول، ابزاری است حیاتی در دست سیاستمداران در جهت نظم و نسق بخشیدن به اوضاع اقتصادی کشور، که با توجه به اوضاع داخلی و خارجی، کشورها شیوه‌های مناسب را اختیار می‌کنند، ولی در ایران گمرک هر ولایت یا ناحیه ای را به کسی که مبلغ بیشتری پرداخت می‌کرد یا رشوه کلان تری می‌داد، به اجاره واگذار می کردند، پس از عقد قرارداد ترکمانچای بازرگانان خارجی کالاهای خود را با پرداخت یکبار حقوق گمرکی ۵% در سرحد ترخیص نمایند.

اما تاجر ایرانی می بایست در بنادر و ورودی‌های کشور ۲ تا ۲ تا ۲.۵درصد عوارضی می‌پرداخت که به ظاهر یک دوم پرداختی تجار خارجی است ولی توجه به این نکته ضروری است که تجار ایرانی می بایستی به شهری که می‌رسیدند دروازه آن عوارض شهری، قوافل و مبلغی به عنوان پیشکش و پول شلاق نظامیان، به حکم و کارمندان گمرک و حتی نوکران آنها بپردازند. این شیوه سبب می گردد به خاطر مراکز متعدد گمرکی و راهداری از مبدا تا مقصد مبلغ عوارض پرداختی بعضاً به ۱۲ درصد قیمت کالا نیز بالغ شود.

نتیجه این گونه مالیات گیری این شد که بسیاری از تجار ایرانی در خارج مملکت مقیم شدند و یا تبدیل شدند به نمایندگان فروش تجارتخانه های اروپایی در ایران و این کار چیزی جز، حمالی محترمانه برای کارخانه‌داران و تاجران بیگانه نبود.

صنایع دستی در قاجار
صنایع دستی در قاجار

ب) فشارهای مالیاتی، کاهش بهای پول، حوادث طبیعی مالیات: در زمان فتحعلی شاه کشاورزان باید۱۰٪  محصول را به عنوان مالیات می پرداختند. اما بعداً آن را دو برابر ساخت که در عمل به دلیل عدم اجرای صحیح قانون و ماموران صالح و سالم، مالیات اخذ شده بیست و پنج تا سی درصد محصول می‌رسید (کرزن، ۱۳۴۷: ۲/۵۶۱). به جز مالیات محصولات کشاورزی، روستاییان ایران می‌بایست، مالیات چهارپایان، مالیات سرانه و در صورت مالک زمین بودن مالیات زمین را نیز می پرداختند.

از انواع دیگر پرداخت های روستاییان در دوران قاجار ها، مالیات سیورسات، هزینه سفرهای خارجی، تقدیمی پیشکشی به زمین داران، هزینه میهمانان، جشن عروسی، تامین هزینه قشون یا مرکب ملوکانه، بیگاری برای دولت یا ارباب بود و به ، از پرداخت مالیات معاف بود، جبران آن باری بود اضافی بر دوش روستاییان دیگر.

از تحولات عمده اقتصادی دیگر که نتیجه اش بر زندگی مردم ایران بسیار وخیم بود: اول: تغییر محور تجاری ایران در قرن ۱۹ از شرقی – غربی به شمالی – جنوبی بود. دوم: جدا شدن افغانستان از ایران و نکته سوم سقوط قیمت نقره در برابر طلا در بازارهای جهانی است و تاثیر آن بر اقتصاد ایران، کاهش شدیدی برای پول رایج و بالا رفتن قیمت‌ها بود که سبب می‌گردید قدرت خرید مردم به سرعت پایین آمده، طبقه متوسط جامعه ی ایرانی را که کاراترین طبقه بود به رده طبقات فقیر تحلیل برده و جامعه شهری را به سوی زمین داری و کشاورزی عقب راند.

قحطی های پی در پی دیگر مشکلی بود که غالباً بیماری‌های واگیردار مانند وبا و طاعون را به دنبال داشت، این امر در کاهش جمعیت و در نهایت کاهش تولید نقش داشت.

 

 موانع اجتماعی

الف) فقدان امنیت

ب) مصادره اموال تجار بزرگ

علل مصادره ی اموال عبارتند از:

  • حرص ثروت اندوزی شاه
  • حق مالکیت شاه بر اموال مردم
  • جلوگیری از اقتدار روز افزون افراد
  • ایجاد رعب و وحشت در دل مردم و برقراری امنیت

پ) ارزش قائل نبودن برای صاحبان سرمایه

ت) عدم امنیت راه‌ها

ث) فقدان قانون فراگیر و ضوابط قضایی و مشخص

مهمترین آثار و رویکرد اقتصادی جریان مزبور، از این قرار بود:

الف) راکد ماندن سرمایه کشور

ب) افزایش سطح میزان املاک خالصه و موقوفه

 

موانع خارجی

در ایران صنایع از شمال و جنوب در محاصره کالاهای خارجی قرار گرفت، که این کالاها سه ویژگی عمده داشتند: الف: سفارتخانه‌های آنان حامیانشان بودند. ب: در رنگ متنوع بودند. ج: بسیار ارزان وارد بازار می شدند.

 

وضعیت  بازرگانی ایران در زمان قاجار

بازرگانی در دوره ی قاجار به دلایل زیر از رشد چندانی برخوردار نبود:

– با رشد و توسعه راه‌های دریایی، راه ابریشم که مدیترانه را به چین از طریق راه های ارتباطی شمال ایران مرتبط می ساخت و راه ادویه که از طریق خلیج فارس و بنادر جنوبی ایران می‌گذشت و خریداران کالاهای هندوستان را از طریق ایران با آن شبه‌قاره مربوط می‌ساخت، از رونق افتاد و بنادر جنوبی مانند، بندر سیراف، بندر عباس، بندر بوشهر و بعضی از بنادر دریای عمان به حالت رکود در آمدند.

– با پیدایش انقلاب صنعتی در اروپا، کالاهای اروپایی وارد بازارهای داخلی شده و بازارهای داخلی توان مبارزه و رقابت با کالاهای خارجی را نداشت و دولت نیز از بازرگانی خارجی حمایت نکرد.

– کشمکش های خونین و جنگ های ممتد نیمه ی اول قرن نوزدهم اروپا که بر محور علل اقتصادی دور می‌زد، تولید و تجارت را مورد هدف قرار داده و صدمات فراوانی می زد.

– رقابت اقتصادی و سیاسی روسیه و انگلیس در ایران که این رقابت در درجه اول را در امور مالی و اقتصادی ایران و کسب امتیازات اقتصادی و معافیت‌های گمرکی و عقد قراردادهای تجارتی پر سود برای آن دو کشور آغاز گردید و روز به روز شدت یافت و هر دو رقیب برای پیشرفت مقاصد خود از هیچ اقدام و عمل سیاسی خودداری نکردند به این ترتیب بازرگانی خارجی ایران به مرور زمان در انحصار دولت زورمند روس و انگلیس قرار گرفت در این دوره به علت دلایل ذکر شده صادرات از واردات کمتر بوده و در تجارت خارجی ایران روز به انگلیس و هندوستان به ترتیب مقام اول و دوم و سوم را داشتند و مدتها روسیه مقام اول را در تجارت ایران خود حس کرده بود به طوری که قریب به ۴۵ درصد از محل رجی ایران با روسیه انجام می‌گرفت و انگلیس و هند نیز ۲۵ تا ۳۰ درصد داد و ستد خارجی ایران را داشتند و ۳۰ تا ۲۵ درصد برای واردات و صادرات ایران با کشورهای دیگر جهان صورت می گرفت. ( شمیم، ۱۳۴۲ :۳۷۰) از لحاظ خرید کالای ایران عثمانی در مقام اول و روسیه در مقام دوم قرار داشته‌اند.

واردات ایران عبارت بود از: منسوجات پنبه ای و پارچه‌ای، پشمی، خالص و منسوجات پشم و پنبه و بافته‌های ابریشم و پنبه، قند، چای، کبریت، نفت، پوست خام برای تهیه چرم، نخ پنبه و کتاب، اسباب آهنی و فولادی و ورق‌های آهن سیاه و آهن سفید (حلبی) و مسکوک طلا و شمش طلا و نقره قره و امثال آنها. صادرات مهم عبارت بود از: پنبه، میوه خشک، فرش و قالی و قالیچه، برنج، ابریشم خام، پوست خام، تریاک، صمغ و پشم خام.

وضعیت پول ایران در قاجار

واحد پول ایران قران بود که از نقره ضرب می‌شد و هرگروه معادل با بیست شاهی و هر شاهی برابر با پنجاه  دینار و در حقیقت هر قران برابر با هزار دینار بود. دو شاهی را صد دیناری و چهار شاهی را عباسی می‌خواندند و ده قران مساوی بود با یک تومان.  اصطلاح ریال در بعضی از شهرستان‌ها معمول بود و در مورد یک قران پنج شاهی گفته می شد و بدین ترتیب دو ریال برابر بود با دو قران و پانصد دینار( ۵/۲ قران). در بعضی از ولایت ایران ده شاهی شاهی پناباد (پناه آباد) می خواندند و مدت ها سکه های سیاه کم ارزش به نام پول و قاز نیز رایج و یک چاهی معادل بود با دو پول یا پنج قاز ولی به مرور زمان پول و قاز از گردش خارج گردید.

کارخانه‌های نساجی و واحدهای تولیدی در دوره قاجار
کارخانه‌های نساجی و واحدهای تولیدی در دوره قاجار

سکه های نقره عبارت بود از: سکه های ده شاهی و یک قرانی و دو قرانی و پنج قرانی بعضی سکه های کوچک به نام شاهی سفید که ارزش آن ها به تفاوت زمان از سه شاهی تا یک عباسی (چهار  شاهی) در تغییر بوده است و سکه ی نقره ی دیگر به نام ربعی که قیمت آن پنج شاهی بود.

سکه های طلا در عهد قاجاریه رواج داشت، سکه های طلا که معمول شده بود عبارت بوده از: دو اشرفی و یک اشرفی و پنج هزاری و دو هزاری، دو اشرفی یعنی بزرگترین سکه ی طلا در حدود چهل قران (چهارتومان) ارزش داشت.

 

راه ها و شریان های ارتباطی در زمان قاجار

راه های ارتباطی ایران در داخل از نوع جاده‌های ارابهرو و سواره رو و پیاده رو و این طرق به طور کلی در درجه ی اول مخصوص حمل و نقل محمولات پستی بود و این محمولات به وسیله ی گاری های روباز چهار اسبه در جاده‌های ارابه رو و به وسیله پیک های سوار در راه های سواره رو حمل و نقل می‌شد و در کوره راه های فرعی پیک های پیاده این وظیفه را انجام می‌دادند.

بازار قاجاری
بازار قاجاری

مهم‌ترین راه‌های ارتباطی ایران در داخله که هر یک سابقه ی طولانی تاریخی دارد که عبارت بود از:

– قسمتی از راه ابریشم یعنی راه تبریز به مشهد از طریق قزوین و تهران به نیشابور. این راه در دوره ی قاجار یکی از مهم‌ترین راه‌های ارتباطی و از سمت شمال غربی به جلفای روسیه و از طریق جلفا به تفلیس و راه‌های ارتباطی داخلی روسیه مرتبط و از سمت مشرق به افغانستان شمالی مربوط بود. علاوه بر آن، شاهراه سراسری شمال ایران از طریق خوی به مرز ایران و عثمانی و از آنجا به بندر ترابوزان (طزابزان) در کنار دریای سیاه اتصال داشت.

– راه های تهران به کرانه خلیج فارس بود که یکی از قم و کاشان و نایین و یزد و کرمان تا بندرعباس امتداد داشت و دیگری تهران را از طریق اصفهان و شیراز به بندر بوشهر اتصال داده بود.

– راه های تهران به دریای خزر که مهمترین آنها راه تهران – انزلی از طریق قزوین و رشت بود.

– راه تهران به بغداد که از همدان و کرمانشاه می گذشت.

 

منبع:

  • تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ایران از آغاز دوره ی قاجار تا انقلاب مشروطیت، دکتر سید حسن قریشی
  • تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی

 

 

عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها