زندگینامه احمد قوام، سیاستمدار و نخست‌وزیر دوره قاجار و پهلوی

احمد قوام، سیاستمدار و نخست‌وزیر دوره قاجار و پهلوی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ درگذشت. احمد قوام پنج دوره ریاست دولت را در اختیار گرفت دو دوره در سال‌های ۱۳۰۰ و ۱۳۰۱ و سه دوره در سال‌های ۱۳۲۱- ۱۳۳۱. در تمام این ادوار، قوام با توطئه‌های سهمگین از سوی رضاخان سردار سپه و سپس پسرش محمدرضا شاه و کانون‌های حامی ایشان، مواجه بود. در دوران صعود و اقتدار رضاخان، کار قوام به اخراج هفت ساله از ایران و سپس خانه‌نشینی یازده ساله در لاهیجان کشید و در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، نخستین دولت او با «بلوای نان» (۱۹- ۱۷ آذر ۱۳۲۱) با چالشی بزرگ مواجه شد.

یکی از وقایع زندگی قوام دیدار با استالین بر سر حل مساله آذربایجان پس از جنگ جهانی دوم بود. او خود در خاطراتش این دیدار را چنین روایت کرده است:«بنا به دعوتی که از جانب استالین به عمل آمده بود به تنهایی به ملاقات استالین به کاخ کرملین رفتم؛ ولی این ملاقات اثر بسیار نامطلوبی در من برجای گذاشت و شاید اعتمادم را در صداقت و صمیمیت روس‌ها نسبت به ایران متزلزل یافتم. من با نیتی پاک و ضمیری روشن برای حل و فصل قضیه ایران به مسکو رفته بودم و انتظار داشتم در ملاقات‌هایی که با سران شوروی دست می‌دهد، آنها با نخست‌وزیری چون من که در روابط بین‌المللی استقلال دارد و از سیاست خاصی متابعت نمی‌کند، با روشی دوستانه و مساعد وارد بحث و مذاکره شوند. لیکن استالین در نخستین ملاقات آمرانه و تحکم‌آمیز سخن گفت و این کاملا مخالف انتظار و توقع من بود؛ خاصه اینکه هرگز حاضر نمی‌شدم با رئیس دولت کشوری دیگر، هر چقدر هم که بزرگ و مقتدر باشد، جز با رعایت احترام متقابل مجالست و گفت‌وگو کنم.

در همان جلسه اول استالین علاوه‌بر آنکه با صراحت تمام اعطای امتیاز نفت شمال را به مدت پنجاه سال خواستار شد، در جواب سوال من درباره تاریخ تخلیه ایران از قوای سرخ پاسخ صریحی نداد و آن را منوط به فرارسیدن زمان مناسب کرد. دریافتم که اعتمادم نسبت به سیاست روس‌ها و حسن‌نیت ایشان تا حدی اشتباه آمیز بوده است و در همان لحظه از آمدن به مسکو برای مذاکره با روس‌ها، در دل احساس ندامت و پشیمانی کردم. استالین که یک گرجی بسیار زیرک و با تجربه بود، معمولا با سران کشورهای غربی دیگر و نمایندگان آنها با شدت و خشونت مطلب را عنوان می‌کرد. در مورد من نیز استالین به عصبانیت و ناراحتی درونی‌ام پی‌برد و دانست که در ملاقات‌های بعدی خشونت و تهدید را نباید نسبت به رئیس هیات نمایندگی ایران ادامه دهد؛ زیرا امکان داشت برنامه اقامت خود را در مسکو قطع کنم و با یأس از کنار آمدن با سران شوروی، در روش سیاسی خود تغییر محسوس بدهم و به اتکای دول غربی موضوع شکایت ایران را در سازمان ملل متحد به طور جدی تعقیب کنم و افکار جهانیان را با طرح دعوی در شورای امنیت و جلسات رسمی سازمان ملل متحد علیه دولت اتحاد شوروی برانگیزم. در جلسات بعد کلام استالین تغییر یافت و در مقابل مردی سرکش و مقاوم به ملایمت گرایید.»

منبع روزنامه دنیای اقتصاد

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ