1
ای روی تو آیینه انوار تجلّی
بنمای که یابد دل عشّاق تسلّی
2
در هر سری از عشق و تمنا و هوائیست
ماییم و هوای تو ز اسباب تمنَّی
3
از صورت خوب تو چه معنی بنماید
آن قوم که صورت نشناسد ز معنی
4
تا جر رخ زیبای تو صورت نپرستند
گو حسن تو بگشای نقاب از رخ دعوی
5
مأوای حریفان اگر از جنَّة خلدست
ما را سر کوی تو به از جنَّت مأوی
6
بر خاک رهت ابن حسام ار ننشیند
در دیده غم دیده او خاک ره اولی
در بیت چهارم "جز" به اشتباه "جر" تایپ شده .