قصبات مهم اطراف تبریز در خبر نزهه القلوب حمدالله مستوفی

توضیحات از سوی این جانب در داخل پرانتزها آورده میشود: “… و تبریز را هفت ناحیه است. اول مهرانرود و به طرف شرقی شهر است. از در شهر تا آنجا پنج فرسنگ و کندرود (کندر، کندوان) و اسفنج (اسفنجان) و سعد آباد (سعید آباد، سیدآوا) از معظمات آن است. دوم ناحیه سردرود و صحرا به طرف جنوبی مایل به غرب به یک فرسنگی شهر افتاده استو دیههای سردرود و باغات شهر متصل است و اکثر باغستان آن موضع با هم پیوسته است. چنانکه فرق نتوان کرد از توابع کدام دیه است و میوه های خوب دارد و سردست (؟) و دوشت (؟) و جولاندرق (آخولا؟) و الغانبدر (القابندر، ایلخچی؟) و کجاباد و لاکدرج (سرین دیزج؟) از معظمات آن ناحیه صحرا. غله روست آب سراو رود بر زراعت آنجا نشیند. سیم ناحیه باویل رود مشهور است و در زاویه غرب و جنوب است و بر چهار فرسنگی شهر افتاده است و ولایتی سخت نزه است و به حقیقت همچون یک باغ و ناسخ نسخه سغد سمرقند و غوطه دمشق و رشک شعب بوان و ماشان رود همدان است و بیست و پنج دیه است و باویل و خور شاه (خسروشاه)، میلان (بیلان، بایرام) و اسکونه (اسکویه) از معظمات آن ناحیه است. چهارم ناحیه ارونق بر غرب شهر است آغازش سه فرسنگی شهر است تا پانزده فرسنگی و عرضش پنج فرسنگ باشد و حاصل نکو باشد و از غله و انگور و میوه مدار تبریز بر ارتفاعات آنجا بشد و سی پاره دیه است و اکثرش معظم که هر یک قصبه است چون سنر (شند آباد) و سنست (بنیس یا سیس) و سلسورد (شبستر) و دابغان (وایغان، وایقان) و کوزه کنان و صوفیان و غیره. پنجم ناحیه رود قاب در پس کوه سرخاب بر شمال بر یک فرسنگی تا چهار فرسنگ شهر است و غله روی تمام دارد. آنجا ده من آرد و شانزده من نان کند و قریب چهل پاره ده است و رودهند (؟) و سارو (ساران) و النجق (آلانق) و اوفرید (اروتد، اربطان) از معظمات آن. ششم ناحیه خانم رود (خواجه؟) و هفتم ناحیه بدوستان هم بر شمال شهر است خلف رود قاب. سی پاره ده است و مادرگاو (باورگا، بابا باغی) و اوریشاق (=محل خانواده های بیگاری دهنده، ینگی اسیران) از معظمات آن. حقوق دیوانی این نواحی صد هزار دینار و کسری است.

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. نام آخولا به صورت آخوله در زبان کُُردی به معنی کاهدان است. نام جولاندرق را می توان به معنی دارای دره پیچ در پیچ یامحل خارپشت بزرگ و یا به معنی دره محل پُر جو گرفت. این معنی سوم مشابهتی بانام آخوله پیدا می کند. چه ممکن است جولاندرق خبر حمدالله مستوفی مصحف خولاندرق (آخولاندرق) یعنی محل دارای کاه یا محل پرنده خوش آواز باشد.

    [پاسخ]

پاسخ دادن به جواد کهلان مفرد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *