تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان
رادیو جوان - همه اهنگ های ایرانی مجاز و غیرمجاز لس آنجلسیتلگرام بدون فیلتر - تله پلاس 24

کدام دین بهتر است؟

«اگر مذهبی مرد را به خدا می‌رساند آن مذهب اسلام است و اگر هیچ آگاهی ندهد طالب را، به نزد خدای تعالی آن مذهب از کفر بتر است. اسلام نزد روندگان آن است که مرد را به خدا رساند، و کفر آن باشد که طالب را منعی یا تقصیری در آید که از مطلوب باز ماند… ای عزیز! هر چه مرد را به خدا رساند اسلام است، و هر چه مرد را از راه خدا باز دارد، کفرست.»(۱۰)
«ای دوست! اگر آنچه نصاری در عیسی دیدند، تو نیز بینی ترسا شوی و اگر آنچه جهودان در موسی دیدند تو نیز بینی جهود می‌شوی،… هفتاد و دو مذهب جمله منازل راه خدا آمد. مگر این کلمه نشنیده‌ای که شیخ ابوسعید ابوالخیر روزی پیش ِگبری آمد از مغان و گفت: در دین شما امروز هیچ چیزی هست که در دین ما امروز هیچ خبر نیست؟»
«دریغا هفتاد و دو مَذهب که اصحاب با یکدیگر خصومت می‌کنند و هر یکی خود را ضدّی می‌داند، و یکدیگر را می‌کشند، اگر همه جمع آمدندی، و این کلمات را از این بیچاره بشنیدندی ایشان را مُصوَّر شدی که همه بر یک دین و یک ملّت‌اند. تشبیه و غلط، خلق را از حقیقت دور کرده است.»(۱۲)پ
برای کسی که کودکی و نوجوانی را در یک دین و مذهب خاص، گذرانده، امکان تعالی‌ و رشد معنوی، در همان سنت دینی و مذهبی، فراهم‌تر است. ارتباط معناداری که یک شیعه با دعای کمیل و ندبه و یا آیین‌های سوگواری برقرار می‌کند، برای یک سنّی‌مذهب، ناشدنی و یا دشوار است. همچنان‌که حس و حال نمازهای تراویح، در ذائقه‌ی یک دیندار سنّی، بیشتر روح معنوی می‌دمد و یک فرد مسیحی هم در مراسم عشای ربّانی خود، آسان‌تر می‌تواند حالی معنوی پیدا کند.
فرد با منطق درونی و زبان و لحن همان سنت دینی، خوگر شده و انس گرفته است و سنت مألوف دینی‌اش خاک مناسب‌تر و حاصل‌خیزتری برای رشد و رویش او دارد.
اصل کار، هنر غوّاصی دانستن است. اینکه هر کسی در سنت دینی خودش گودبرداری کند. به شوق یافتن گوهرهای پُربها، به اعماق برود. از پوسته‌ها و ظواهر به جانب پرمغز مقاصد و بواطن دین، پُل بزند. هنر آن است که ریشه‌های درخت‌مان از موانع پیش‌رو عبور کند و به ژرف‌ناهای روشن معنوی برسد. به نظر می‌رسد در سنت خود بمانیم و در پرتو منطق و زبان سنت دینی خود، دست به اصلاح‌گری و بازآرایی بزنیم، بهتر است تا اینکه ریشه‌هایمان معلق در هوا باشند.
این طرز تلقی را در نگاه عین‌القضات همدانی، عارف مسلمانی که در ۳۳ سالگی به جرم دگراندیشی به شهادت رسید و نیز عارفه‌ی مسیحی، خانم سیمون وی که در ۳۴ سالگی و بر اثر بیماری و ضعف جسمی ناشی از کم‌غذایی وفات یافت و نیز مهاتما گاندی، رهبر سیاسی و معنوی هندی‌ها، به خوبی می‌شود مشاهده کرد.
دیدگاهی که این نوشته سعی در ترسیم شمایل اجمالی آن داشت، نیازمند آن است که به دلایل پیشینی و پسینی استواری مستند گردد؛ بنابراین بیشتر بازگویی یک رهیافت است تا ارائه‌ی یک ایده‌ی منسجم و قابل اثبات.
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.