گل نبشته های توقیفی یاسوج احتمالا متعلق به استقرارگاه گشتاسبی است

به گزارش «تاریخ ما» به نقل از میراث‌آریابه‌نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی
و گردشگری، محمدتقی عطائی سرپرست هیأت باستان شناسی این مطلب را
در نشست تخصصی باستان شناسی مطرح کرد و با بیان اینکه در اواخر
دهۀ 1380 خورشیدی  تعداد 39 گِل نبشته (سالم و شکسته) توقیفی
به موزۀ یاسوج تحویل شد گفت: «برپایۀ تحقیقات بعدی مشخص شد که این
گِل نبشته ها از شهرستان باشت( استان کهگیلویه و بویراحمد) و از
نزدیکی روستای خان احمد به دست آمده اند.»

او به خبرنگار تاریخ ما گفت:: «پس از آن در سه مرحله از محل احتمالی این استقرارگاه
بازدید شده و بررسی و مطالعۀ بیشتری به عمل آمد و در ابتدا هیأتی
از سوی پژوهشکدۀ باستان شناسی مأمور گمانه زنی در این استقرارگاه
شد.»

به گفته این باستان شناس، نتایج به دست آمده نشان داد که در
هیچکدام از گمانه ها نهشت باستان شناختی درجا وجود ندارد، ولی از
میان خاک های درهم و آشفته، چند قطعه سفال عیلامی به دست آمد.

او به خبرنگار تاریخ ما گفت:: «سپس در سال 1388 و طی بررسی های فراگیر باستان شناختی
شهرستان گچساران (در آن زمان شهرستان باشت جزء شهرستان گچساران
بود)، محل این محوطه به طور دقیق بررسی شد و ضمن کشف تعداد بیشتری
سفال  سطحی عیلامی، قطعه کوچکی از یک گل نبشته نیز یافت شد.»

او با بیان این نکته که با این کشف، اهمیت این محل به عنوان منشاء
احتمالی گِل نبشته های مکشوفه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت
وی در گفتگو با تاریخ ما تصریح کرد: «در سال های اخیر توسعۀ بزرگراه جنوب کشور که از باشت
و گچساران می گذشت اجرایی شد؛  با تسطیح زمین و زیرسازی محور
جدید بزرگراه، قسمت بزرگی از استقرارگاه گشتاسپی از میان رفته بود
ولی در حین تسطیح، خاک های مملو از سفال استقرارگاه در کنار جاده
و نزدیک تنها درخت بزرگ بلوط انباشته شده بود.»

به گفته عطایی،  این استقرارگاه و خاک های انباشته شده در
اواخر اسفند ماه 1396 و طی سومین فصل بررسی راه شاهی هخامنشی مورد
بازبینی قرار گرفت.

او با بیان اینکه موضوع خاک های انباشته شده به اطلاع پژوهشکدۀ
باستان شناسی رسید و مقرر شد که خاک های توده شده تا زمان مطالعۀ
بیشتر، از این محل جابجا نشود وی در گفتگو با تاریخ ما تصریح کرد: «زیرا احتمال وجود اشیاء
فرهنگی از جمله گِل نبشته در آن وجود داشت.»

متأسفانه به دلیل ضعف عملکرد یگان حفاظت باشت، صاحب زمین بدون
اطلاع از اهمّیت آن و بی آنکه یگان حفاظت باشت در این باره چیزی
به او گفته باشد، این خاک های دارای مواد فرهنگی را برای توسعۀ
باغ مرکبات مورد استفاده قرار داد.

او به خبرنگار تاریخ ما گفت:: «زمانیکه پس از پیگیری های طولانی، امکان حضور در منطقه
به منظور مطالعۀ این خاک ها میسر شد، با چندین کپۀ خاک جدا از هم
در باغ مرکبات مواجه شدیم؛ تمام خاک این کپه ها از خاک باستانی
نبود، بلکه بیشتر آن خاک طبیعی بود که برای تقویت آن مقداری از
خاک باستانی را هم کنار آنها ریخته بودند.»

 عطایی با اشاره به شکل کنونی استقرارگاه وی در گفتگو با تاریخ ما تصریح کرد: «در اثر
توسعۀ بزرگراه و به دلیل زیرسازی این راه در محل استقرارگاه
گشتاسپی، در حال حاضر سطح بزرگراه به مقدار تقریبی 30 سانتیمتر
پایینتر ازسطح خاک های طبیعی اطراف آن است.»

او در تشریح عملیات میدانی با اشاره به این نکته که بعد از چندین
مرحله بازدید، بررسی و مطالعه باستان شناختی، منشاء گِل نبشته های
میخی توقیفی در پردۀ ابهام باقی مانده بود وی در گفتگو با تاریخ ما تصریح کرد: «برای حل
این موضوع تنها راه باقی مانده بررسی و مطالعۀ آخرین نهشته های
درهم و آشفته از استقرارگاه گشتاسپی بود که به صورت کپه های مجزا
از هم دیده می شد.»

سرپرست هیأت باستان شناسی افزود: «به جهت مطالعۀ مواد فرهنگی این
پشته ها، تمام خاک  این پشته ها که در آنها اثری از قطعات
سفالی به چشم می خورد غربال شد و تمام مواد باستانی بازیافتی از
خاک  پشته ها گردآوری شدند که  این مواد به طور عمده
شامل خُرده سفال بود.»

او با اشاره به اینکه بر سطح یکی از سفال ها، یک پرندۀ شکاری
(عقاب ) به صورت برجسته نقش بسته بود افزود:  «تعداد کل سفال
های بازیافتی 2835 قطعه است.»

سرپرست هیأت باستان شناسی با اشاره به کشف  یک قطعه گِل شکل
داده شده با دو اثر مُهر (گِل مُهر) در این محوطه گفت: «بعد از
پایان خاک ها، به منظور اطمینان از وجود یا عدم وجود لایۀ باستانی
در محل استقرارگاه، میان جادۀ نو ساز و پی دیوار باغ، گمانه ای به
ابعاد 3×2 متر منطبق با جهات اصلی جغرافیایی و با راستای
شمالی-جنوبی ایجاد شد وغیر از چند قطعه سفال در خاک های سطحی
گمانه، هیچ یافته باستانی و فرهنگی به دست نیامد.»

به گفته این باستان شناس، در مجموع در هیچ کدام از چاله ها، لایۀ
باستانی چه به صورت درجا و چه به صورت آشفته و درهم رویت نشد و با
انجام این اقدامات با اطمینان می توان گفت که متأسفانه استقرارگاه
 گشتاسپی به طور کلی نابود شده است.

  او خاطرنشان ساخت، غیر از خرده سفال ها و گِل مُهر، یک سنگ
مدور از جنس آهک که میانش سوراخ شده بود نیز از دیگر یافته-های
سطحی به دست آمده است .

عطایی با بیان این نکته که با انجام این مطالعات، موضوع منشاء
یابی گِل نبشته های میخی توقیفی به مراحل نهایی خود رسید تصریح
کرد: «گِل نبشته های میخی توقیفی به احتمال بسیار زیاد از همین
محل کشف شده اند؛ زیرا برپایۀ پژوهش های انجام گرفته این الواح به
دورۀ عیلام میانه تاریخگذاری می  شوند و تمام سفال هایی که
از این محوطه به دست آمده اند نیز همگی مشابه سفال های دورۀ عیلام
میانۀ خوزستان هستند.»

او با بیان اینکه پیدا شدن یک قطعه گِل نبشته  کوچک از سطح
محوطه، این احتمال را تقویت کرد افزود: «دو قطعه گِل نبشته اهدایی
از سوی مالک زمین که از سطح همین محوطه یافت شده، بر ارتباط بیشتر
الواح توقیفی با این محوطه تأکید می کند.»

او با اشاره به این نکته  که محتوای اندک این قطعه گِل نبشته
ها مشابه الواح توقیفی موزۀ یاسوج است اظهار کرد: «اثر مُهر باقی
مانده روی سومین قطعه از گِل نبشته های اهدایی، از نظر سبک شناختی
مشابۀ دیگر گِل نبشته های توقیفی در موزۀ یاسوج است و اثر مُهر
باقی مانده روی گِل مُهر مکشوفه از خاک های سطحی این استقرارگاه،
عیناً با یکی از اثر مُهرهای موجود روی یک گِل نبشتۀ توقیفی در
موزۀ یاسوج، مشابه بوده و هر دو حاصل یک مُهر هستند.»

این باستان شناس با اشاره به سبک مُهرهای گشتاسپی وی در گفتگو با تاریخ ما تصریح کرد:
«بیشتر گِل نبشته های توقیفی دارای اثر مُهرهایی با نقش مایه
گیاهی و هندسی هستند و  نزدیکترین نمونه ها به اثر مُهرهای
الواح گشتاسپی از تُل ملیان و مربوط به الواح اواخر دورۀ عیلام
میانۀ آنجاست.»

او گفت: «گِل نبشته های به دست آمده از استقرارگاه گشتاسپی شامل
دو گروه متن متفاوت متون اداری و نامه ها است که 10 عدد از متون
اداری این مجموعه خوانده شده و در ارتباط با احشام (گاو و بز و
گوسفند) است.»

به گفته او،  در این متون یک جای نام عیلامی قید شده که
احتمالاً نام باستانی محوطۀ گشتاسپی ( مَنلَری) است و  این
نام پیشتر در هیچ متن عیلامی ذکر نشده و برای نخستین بار است که
در جغرافیای تاریخی عیلام ظاهر می‌شود.

سرپرست هیأت باستان شناسی افزود: «در این متون متوجه می شویم که
گله های گاو، بز و گوسفند که بزرگترین آنها به 700 رأس گاو می
رسد، در ماه های پایانی و یا ماه های ابتدایی سال در این منطقه به
چِرا آورده می شدند.»

عطایی با بیان این نکته که مطالعات باستان شناختی در محل تپۀ
گشتاسپی نشان می‌دهد که این استقرارگاه تک دوره ای و کوچک بوده
وی در گفتگو با تاریخ ما تصریح کرد: «از آنجاییکه این تعداد گاو، بز و گوسفند نمی توانسته
در خود محوطۀ گشتاسپی نگهداری شود، می توان فرض کرد که چندین گله
در بخش های مختلف این قسمت به چِرا برده شده و در همان محل ها هم
نگهداری می شده اند.»

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.