روزمرگی؛ نوشتار زنانه در متن عکاسانه

نمایشگاه عکس­‌های
سارا ساسانی
با عنوان روزمرگی که جامعه زنان و
مسائل آنها را مورد مطالعه بصری قرار داده است، عصر جمعه (١٤
شهریور) در گالری راه ابریشم افتتاح شد و  تا ٣٠
شهریور ادامه دارد.

نوشتار زنانه که گونه‌ای زیبایی‌شناسی متنی است و از حوالی سال
۱۹۷۵ در کتاب زن جوان به دنیا آمده توسط هلین
سیکسو
و کاترین کلمان مطرح شد، در همان
سال‌ها یک بار دیگر توسط سیکسو در مقاله خنده‌ی
مدوزا
 در مجله آرک و در بزرگداشت سیمون
دوبووار تکرار شد.

ویژگی‌های نوشتار زنانه به صورت خلاصه عبارتند
از:

۱. بازگشت به شفاهی‌سازی و آوایی‌کردن متن و در کلام
روانکاوانه‌ ژولیا کریستوا منتقد ادبی بازگشت به کورای نشانه‌ای
که مقصود از آن دنیای زهدان مادر است که سرشار از صداها و
آواهاست. این دنیا پیش از دنیای نمادین قرار دارد، ما در
دنیای نمادین می‌توانیم از زبان روزمره و گفتاری برای رساندن پیام
استفاده کنیم، اما ساحت نشانه‌ای یا دنیای نشانه‌ای کلام دنیای
آواها و ریتم‌ها و صداهاست. بنابراین بازگشت به این دنیا و در
حقیقت تاکید و تکیه بر بعد شفاهی و موسیقایی و ریتمیک متن از
ویژگی‌های نوشتار زنانه محسوب می‌شود.

۲. ویژگی دیگر نوشتار زنانه حضور زنان در نوشتار و ادراک
آنها از جهان بیرون به وسیله جسم خود در موقعیتی که
شاید مردان هم در آن قرار بگیرند اما زن با توجه به شرایط جسمی و
روانی خود دریافتی متفاوت با مرد در همان موقعیت مشابه خواهد
داشت. این بعد از نوشتار زنانه بر خلاف نظریات فمینیست های نسل
اول فرانسه چون سیمون دوبووار مبتنی بر این نکته است که باید
تفاوت های جسمانی و روانکاوانه زنان را در متون جست‌وجو کرد.
نمونه بارز برای این گزینه در ادبیات فارسی فروغ فرخزاد است
که تغزل او از تغزل سنتی و مردانه ادبیات فارسی کاملا جداست.
در حالی که پیش از او زنان شاعر دنیا را از همان دریچه ی چشم
مردان می دیدند.

۳. ورود نویسنده یا شاعر و ساختارزدایی از ساحت نمادین: در
این بعد باید بدانیم ساختارشکنی‌های دستوری و تصویری
از نوشتار یا تصویر. با توجه به ویژگی‌هایی که بیشتر در باب
نوشتار گفته شد، می‌توان همین ویژگی‌ها را در هنرهای تصویری نیز
جست‌وجو کرد، همان‌گونه که بین منتقدان هم کاملا رایج است
که به دنبال بازنمایی ویژگی‌های نوشتار زنانه در آثار هنری
باشند، ما نیز بر آن هستیم به بررسی این خصوصیات در نمایشگاه
سارا ساسانی بپردازیم.

نمایشگاه روزمرگی که در گالری راه ابریشم در حال برگزاری است،
عنوانی کاملا منطبق بر ساختارزدایی‌های نوشتار زنانه دارد، عکاس
در این بازی لفظی با روزمرگی (ریتم معمول زندگی) و روزمرگی (منتج
شدن ریتم زندگی به کند و سپس مرگ) ما را به همان دنیای
ساختارزدایی از زبان می‌برد و شکست ساحت نمادین که در عکس‌ها نیز
قابل مشاهده است. خاک که کنار سرنوشت و روزمرگی‌های شخصیت‌های
عکس‌ها ریخته شده، برش متنی را با شکست ساختاری در ساحت نمادین
نشان می‌دهد. ساحت نمادین که در عکس‌ها با زبان روزمره یکی است
دارای چنین تصاویری است: زن و فرزندش در شهربازی، زنی ماسک بر
صورت گذاشته، زنان کنار دریا، زنی در اتومبیل و صحنه‌هایی دیگر که
همه و همه تصاویری در ساحت نمادین هستند و خاک در فریم‌های متعددی
این ساحت را شکسته و در حقیقت ساختارزدایی از این ساحت می‌کند.

شفاهی‌سازی زبان در دو بعد این نمایشگاه حضوری جدی دارد: نخست در
ویدیویی که زن‌ها در حال بیان روزمرگی‌های خود هستند و تصاویر همه
بیان این روایت‌هاست، فراموش نکنیم فرم‌های روایی‌گری در این
ویدیو ارتباطی با صداها ندارد، بلکه صداها در ساحت معنایی بیان
روزمرگی می‌کنند و تصاویر در ساحت‌های نشانه‌ای ورود عکاس به
روزمرگی‌ها هستند.

زیست زنانه و کنش‌های زنان دو گونه جسمانیت و حضور زن را نشان
می‌دهد: نخست روایت از روزمرگی در معنای ریتم کند و
هرروزه زندگی زنان است صحنه‌هایی چون: سفر، دریا، خرید و
آشپزخانه بیان همان ریتم کند و اما فرم‌هایی روایی از این
روایت‌ها در گرو رنگ و نوری است که بر صحنه‌ها تابانده شده است:
رنگ‌ها همه به تیرگی و کم سویی گرایش دارند، نور حضور گسترده‌ای
ندارد و فقط بیان کمرنگ حضور است و دیگر آنکه شخصیت‌ها در چهره
خود هیچ کُنش جدی و عملی ندارند و می‌توان حضوری کمرنگ و محو با
چشمانی پر انتظار در عکس‌ها را مشاهده کرد.

با توجه به آنچه گفته شد نمایشگاه سارا ساسانی در متن عکاسانه
ورود به ساحت‌های نشانه‌ای و در هم تنیدگی این ساحت با دنیای
نمادین است که عنوان نمایشگاه هم موید همین در هم تنیدگی و هم
ساحتی است: روزمرگی.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.