رمان و داستان کوتاه؛ روایتگر فرهنگ ملت‌ها

به گزارش روز دوشنبه ایرنا، همایش بین‌المللی «داستان کوتاه و
رمان‌نویسی در ایران سال‌های ۱۹۴۰ تا  ۱۹۷۹» در دانشگاه دهلی
نو هند با حضور استادان و ادبیان و علاقه‌مندان به زبان فارسی از
سراسر جهان برگزار شد.

در این وبینار بین‌المللی که به همت بخش زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه دهلی با ۲۵ مقاله از استادان ایرانی، هندی، تاجیکستانی و
بنگلادشی، شکل گرفت. آثاری از جلال آل احمد، مهدی اخوان
ثالث، مهشید امیرشاهی، بهرام بیضایی، گلی ترقی، سیمین دانشور،
بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، توران میرهادی و صادق هدایت، همچنین
موضوعاتی همچون داستان‌های دینی کودک و نوجوان، فانتزی‌ها،
گرایش‌های رمان‌نویسی بررسی شد.
راجندر کومار رئیس بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دهلی، علیم
اشرف خان استاد دانشگه دهلی، حسین پاینده استاد دانشگاه تربیت
مدرس، چندر شیکهر استاد هندی تبار دانشگاه لال بهادر شاستری
تاشکند ازبکستان، حسن میرعابدینی منتقد ادبی و استاد دانشگاه،
سیدعلی کاشفی خوانساری نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار و استادانی
از دانشگاه های گوناگون در حوزه زبان فارسی سخنرانان این همایش
بودند.

 حسن میرعابدینی، سخنران اصلی نشست که
راجندر کومار از او به عنوان چهره جهانی ادبیات فارسی معاصر یاد
کرد، با سپاسگزاری از دست اندرکاران همایش بین‌المللی داستان
کوتاه و رمان‌نویسی در ایران گفت: ادبیات معاصر ایران در برابر
ادبیات کلاسیک با آن عظمت نوپا به حساب می‌آید اما روند ادبیات
معاصر به سمت نثر رفته و در حوالی ۱۹۰۰ میلادی، نخستین آثار
ادبیات داستانی در ادبیات معاصر منتشر شدند. یکی از ویژگی‌های نثر
معاصر، در بر گرفتن  روایت‌های داستانی و ژورنالیستی است که
به دلیل انتشار روزنامه‌ها تاثیرگذاری بیشتری داشتند، با وجود
اهمیت شعر برای شورانگیزی در انقلاب مشروطه، نثر نیز بسیار مورد
توجه قرار گرفت.
وی افزود: این دوره عرصه جدال سنت و مدرنیته بود، ایران در
قرن بیستم مانند دیگر کشورها با مدرنیته جهانی روبه‌رو شد که
دیگرگونی اجتماعی ایران نیز در همین راستا صورت گرفت، در این میان
روشنفکران ژانرهای چون رمان و نمایشنامه را برای بیان مطالب خود
برگزیدند و از سوی دیگر ورود دستگاه چاپ منجر به گسترش دسترسی به
کتاب‌ها شد.
میرعابدینی اضافه کرد: ترجمه آثار از زبان‌های دیگر شناخت جهان را
ساده کرد و زمینه نخستین تالیفات را نیز فراهم آورد.

رمان راهی برای شناخت ملت هاست
وی با اشاره به سفرنامه حاجی بابا اصفهانی گفت: اولین رمان‌ها به
صورت سفرنامه‌های تخیلی یا با تلخیص و دستکاری در متن اصلی نوشته
شدند، این آشنایی با غرب دو طرفه بود از سویی منجر به آشنایی با
سبک‌های غربی شد و از سوی دیگر فرصت استفاده از فرم‌های تازه برای
حکایت‌های کهن را ایجاد کرد. نمونه این کار را می‌توان در اثر
جمال‌زاده به نام یکی بود یکی نبود، دید که در ۱۹۲۱
منتشر شد، بعد از او صادق هدایت، مشهورترین نویسنده معاصر، در
۱۹۳۶ بوف کور و چندین داستان کوتاه را منتشر کرد، که
آثار او تاثیر به سزایی در تغییر فرم در ادبیات داستانی معاصر بر
جای گذاشت.
میرعابدینی با اشاره به شکل گیری سه جریان مهم روایی در ادبیات
داستانی ایران گفت: رمان تاریخی، رمان اجتماعی و داستان کوتاه، سه
جریان اصلی ادبیات فارسی معاصر در آغاز قرن بیستم بودند. نشریاتی
که به وفور در دسترس مردم قرار داشتند، محمل انتشار داستان‌های
کوتاه جهان شدند و داستان کوتاه به اتفاق مهمی در ادبیات داستانی
تبدیل شد.
وی با نام بردن از نویسندگان مهم فارسی اضافه کرد: رمان به عنوان
ژانر جهانی ویژگی خود را دارد و این ژانر به آن اندازه به تساهل و
مدارا رسیده که رنگ هر فرهنگ را می‌گیرد و رویکرد هر ملت به
واقعیت را بازگو می‌کند، هر فرهنگ به گونه‌ای متفاوت به رمان
می‌پردازد. رمان با وجود ساحت جهانی با وابستگی‌اش به ویژگی‌های
فرهنگی هر کشور، کاری منحصر به فرد می‌شود، رمان راهی برای شناخت
ملت هاست.

این منتقد ادبی، اضافه کرد: ایران با نمونه‌های کهن از ادبیات
روایی مانند هزار و یکشب و شاهنامه، سرزمین
داستان‌هاست و در ایران معاصر رمان هویت فرهنگی را شکل داده است.
پس از دوره مشروطه رمان ایرانی پدید آمد که حاصل تقلید از اروپا
نیست، در رمان مدرن فارسی ویژگی قصه‌گویی شفاهی را می‌توانید شاهد
باشید. سال‌هاست در مطالعه تطبیقی پیدایش رمان نتیجه ترجمه
پنداشته نمی‌شود، بلکه تجربه مدرنیته دانسته می‌شود، بحران رمان
ایرانی به تغییرات اجتماعی اشاره دارد ما باید رمان را در ژانر
بومی شده ایرانی بخوانیم.
وی ادامه داد: جایگزینی رمان در بافت سنتی این ادبیات ایرانی کار
ساده‌ای نبود، این سنت تعلیمی فارسی در ادبیات معاصر هنوز هم حضور
دارد، به تدریج این وابستگی کمتر شده و کم کم آثار ادبی مستقل
شدند اما هنوز این روش وجود دارد.

میرعابدینی گفت: زمانی که رمان‌های اولیه منتشر شدند مقدمه‌هایی
برای توضیح دارند که از نظر تاریخ ادبیات بسیار مهم است. مهم‌ترین
رمان نویسان ایرانی با مکاشفه در هستی ایران، برای معرفی ایران
کوشیده‌اند و جهان برای شناخت هویت ایرانی باید رمان‌ها و
داستان‌های کوتاه ایرانی را بخواند.

ادبیات مدرن به مدنیت سرعت داد

چندر شکهر، استاد زبان فارسی، دانشگاه لال بهادر
شاستری تاشکند ازبکستان، با اشاره به داستان‌های صادق هدایت گفت:
ما ادبیات ایران را به ویژه به طور تطبیقی خوانده‌ایم، آنچه از
ادبیات مدرن به ویژه داستان کوتاه به ما رسید، روند مدنیت را سرعت
داد. بسیاری از نظریه‌پردازان درباره تاثیر فرهنگ اروپا روی
داستان‌نویسی صحبت کردند و معتقدند داستان کوتاه ژانریست که از
اروپا به دیگر کشورها رفته است.
وی افزود: این نکته قابل قبول است اما در ادبیات فارسی ما
گلستان سعدی را هم داریم نباید این داشته‌ها را از نظر
دور نگه داریم. داستان‌های کوتاه صادق هدایت، صادق چوبک و جلال آل
احمد که من بیشتر او را دوست دارم و آثارش را به هندی ترجمه
کرده‌ام،  تفکرات جامعه‌شناسی را نشان می‌دهند، آن گونه که
حافظ یا خیام در اشعار خود نگاه اجتماعی را بازگو کردند.
وی با نام بردن از داستان زنده به گور و علویه
خانوم
نوشته صادق هدایت افزود: ما در این داستان‌ها
جامعه‌ای در یک شهر کوچک را می‌بینیم و داستان‌ها و رمان‌های این
دوره نخستین آثاری هستند که زنان به ادبیات راه پیدا می‌کنند، در
برخی داستان‌ها زنان مذمت می‌شوند اما داستانی همانند بچه
مردم
جلال آل احمد نوشته شده که در ارجمندی زن است.
وی با اشاره به اینکه اکنون آثار نخستین ادبیات داستانی به تاریخ
تبدیل شده‌اند گفت: جامعه ایران در دهه ۴۰ با امروز بسیار متفاوت
است اکنون جامعه دیگری با مشکلات و سیاست‌های دیگری داریم و
آن دغدغه‌های اجتماعی دیگر حاکم نیست اما مطالعه آثار ادبی به
ویژه داستان کوتاه و رمان، به درک تاریخی مشکلات اجتماعی کمک می
کند.
 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.