مرتضی ممیز؛ احضارکننده روح ایرانی از کالبد خطوط

مرتضی ممیز، اوایل دهه‌ ۸۰ در برنامه
تلویزیونی طلوع ماه خود را چنین تعریف می
کند: اگر شناختی از بنده در فضای بین المللی حاصل
شد به دلیل این نبود که من تسلیم شدم و شیوه آنها را قبول کردم.
نه، من  سعی کردم با فرهنگ ایرانی خودم کار درست و بی عیب
بسازم. یعنی به تکنیک آنها از نظر فنی بسیار دقت کردم و شیوه
های جدید آنها را فرا گرفتم ولی اگر بین همکاران خارجی خودم
اهمیتی دارم به این دلیل است که من خیلی ایرانی هستم.

 مرتضی ممیز بین گرافیک، نقاشی و دیگر رسانه ها مرزی را برای
خود ترسیم نمی کرد و می توان حرکت بین‌رشته‌ای را در آثار این
هنرمند چنان تحلیل کرد که فرم و محتوا در ذهن مخاطب در
پیوند زبان و تصویر به بلوغ می رسد و یکی می شوند.

شخصیت سمبلیک ممیز بدون شک تحت تاثیر روح زمانه خود است. برندسازی
در کشوری درحال توسعه نیازمند به طراح دارد که بتواند
به خود هویت دهد و  به درستی ممیز توانست فرزند زمانه
خود شود و به طراحی لوگو، طراحی پوستر و طراحی جلد کتاب و
مجلات شخصیتی دهد که تا به آن روز شاید یک امر پر اهمیت تلقی نمی
شد.

از راست به چپ: مرتضی ممیز، فرشید مثقالی، قباد شیوا و عباس
کیارستمی 

ماندگاری شخصیت ممیز در هنر گرافیک ایران ساختن مسیری است که
توانست برای دیگر هنرمندان فراهم کند و چراغی را روشن کرد که تا
به امروز در فضای هنر گرافیک ایران می سوزد. حضور در فضای
دانشگاهی و تربیت اساتید نامداری که بعدها شاگردان صاحب‌نامی
را با واسطه و بی واسطه وارد هنر گرافیک ایران کردند ادامه
دهنده مسیری بود که ممیز سنگ بنای آن را فرش کرد.

پایه گذاری انجمن طراحان ایران از سوی ممیز مهمترین ویژگی
نگرش این هنرمند به هنر است؛ ساختن مسیر نه مکتب. 
می توان چنین نگاهی را در مسیر خلق و انتقال تجربه ممیز به
دیگران جستجو کرد. رهایی در خلق اثر و به اراده درآوردن
هر
زبانی که می تواند به نیاز هنرمند پاسخ دهد. این نگرش می
تواند الگویی برای اساتید هنر باشد که راه افتادن را بیاموزند نه
شیوه راه رفتن. 

یکی از ویژگی های مهم ممیز اعتقاد به کار جمعی است که نحوه شکل
گیری لوگوی موزه رضا عباسی تاییدی بر
این نگرش است. ممیز در تشریح نحوه تولید این اثر گفته است
که برای طراحی نشانه موزه‌ رضا عباسی کنار دست
محمد احصایی نشستم و از صبوری او استفاده کردم و
دایم پیچ و خم‌ها را به قلم و دست او دادم تا ترکیب نوشته به دست
آمد و آیدین آغداشلو هم روی گل اسلیمی اصلاحاتی انجام داد.

لوگوی موزه رضا عباسی که به
یاد نقاش مشهور دوره صفوی اهل کاشان
نام‌گذاری شد

هنر گرافیک را بدون مرتضی ممیز نمی توان تصور کرد؛ این جمله را در
سال های اخیر بسیار شنیده ایم. هر چند به ظاهر پرطمطراق است؛
برای جامعه ای که نیاز به ساختنِ سمبل، هماره بخشی از شخصیت
آن است ولی بی راه نیست که بگوییم هنر گرافیک کنونی، بدون
مرتضی ممیز حتما چیزی کم داشت.

مرتضی ممیز که در سالهای پایانی عمر خویش با بیماری سرطان دست و
پنجه نرم می‌کرد، شنبه پنجم آذر ماه ۱۳۸۴ در سن ۶۹
سالگی درگذشت و پیکرش در باغبان‌کلا، واقع در کردان کرج،
به‌خاک سپرده شد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.