فرهنگ مشرق زمين باستان - جلد نخست مجموعه تاريخ و تمدن ويل دورانت

iii- سازمان اقتصادي

كمونيسم اوليه – علل از بين رفتن آن – اصول مالكيت خصوصي – بردگي – طبقات اجتماعي

بايد گفت كه بازرگاني بزرگترين اسباب پريشاني عالم اوليه بوده است، چه، پيش از آنكه اين حادثه رخ دهد و پول و سود در جهان پيدا شود، هيچ‌گونه مالكيتي وجود نداشت و مردم با وضع ساده‌اي روزگار مي‌گذاردند. در مراحل اولية تكامل اقتصادي، ‌غريزة مالكيت فقط منحصر به اشياي شخصي و عادي بوده، ولي همين مالكيت به اندازه‌اي شديد بوده است كه چنين متملكات (و حتي زن) را با مالك آن به گور مي‌كرده‌اند؛ نسبت به ساير چيزها به اندازه‌اي حس مالكيت ضعيف بوده است كه نه تنها بايد گفت چنين مالكيتي فطري و جبلي انسان نبوده، بلكه براي پيدا شدن مفهوم آن تلقينات مستمري ضرورت داشته است.

تقريباً همه‌جا، در نزد مردم اوليه، زمين به صورت اشتراكي ملك همگان بوده است. چنين به نظر مي‌رسد كه هنديشمردگان امريكاي شمالي و مردم پرو و قبايل هندوستاني كه در كوهستانهاي چيتاگونگ به سر مي‌بردند، و ساكنان بورنئو و جزاير اقيانوسيه زمين را با هم مي‌كاشته و محصول آن را ميان خود قسمت مي‌كرده‌اند. هنديشمردگان اومها مثلي دارند و مي‌گويند كه «زمين مانند آب و هواست و آن را نمي‌توان فروخت.» در ساموآ، پيش از آنكه پاي اروپاييان به آنجا باز شود، هرگز اين فكر نبود كه مي‌توان زمين را خريد و فروش كرد. مطابق گزارش پروفسور ريورز در جزاير پولينزي و ملانزي، از لحاظ زراعت، كمونيسم برقرار است و هم اكنون در قسمتهاي داخلي كشور ليبريا اين نوع مالكيت اشتراكي را مي‌توان مشاهده كرد.

كمونيسم از لحاظ آذوقه و مواد غذايي نيز وجود داشته، منتها به شدت كمونيسم زمين كشاورزي نبوده است. اين امر در ميان مردم «وحشي» يك امر عادي است كه چون كسي خوراكي داشته باشد آن را با كسي كه ندارد قسمت مي‌كند، و مسافر در هر خانه كه دلش بخواهد و بايستد مي‌تواند مهمان شود و غذاي خود را به دست آورد؛ و قبايلي كه دچار قحط و خشكسالي مي‌شوند مورد دستگيري همسايگان قرار مي‌گيرند. مردي كه در جنگلي براي خوردن غذاي خود درنگ مي‌كند، در عين آنكه بآساني مي‌تواند غذاي خود را به تنهايي صرف كند، به بانگ بلند، هر كه را كه بتواند بانگ او را بشنود مي‌خواند، تا با وي در خوردن غذا شريك شود. هنگامي كه ترنر با يكي از اهالي ساموآ در خصوص فقراي لندن صحبت مي‌كرده است، آن «وحشي» از روي شگفتي پرسيده بود: «چگونه چنين امري ممكن است كه كسي چيزي براي خوردن نداشته باشد؟ معلوم مي‌شود آن اشخاص دوست و خانه ندارند؛ پس از كجا آمده‌اند؟ آيا دوستان ايشان هم خانه ندارند؟» فردي از هنديشمردگان هرگاه كه گرسنه شود كاري ندارد جز آنكه چيزي از ديگري بخواهد؛ هر اندازه چيزي كه كسي دارد كم

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids