صاعقه، سپر، تريدنس (نيزة سهشاخه)، گرزهاي آتشين، مارها، و غيره، همه از اساطير است، و در علم الاهي قديم چيزي جز همين اساطير ديده نميشود؛ ولي مؤسسان دولتها از همين وسايل به عنوان عفريتهايي استفاده كرده و مردمان سادهدل را با آنها ترسانيدهاند. حقيقت علم اساطير همين است كه ذكر شد، و چون همين اساطير، گذشته از اهميت تاريخي، نقش بزرگي در زندگاني اجتماعي و مدني داشتهاند، پيشينيان آنها را از وسايل تربيت اطفال قرار داده، بعدها دامنة استفاده از آنها را به زمان جواني نيز رسانيده، و چنان انديشيدهاند كه، با كمك امور شعري و خيالي، ميتوانند در تمام دورههاي زندگي وسايل تهذيب و تربيت را فراهم آورند. اينك، پس از گذشتن آن دورة طولاني، تاريخ و فلسفه بهترين وسيلة پرورش نسلها به شمار ميرود؛ معذلك، بايد به خاطر داشت كه فلسفه فقط براي عدة معدودي مفيد فايده است، در صورتي كه آنچه در تودة خلق مؤثر ميافتد همان شعر است.
به اين ترتيب است كه دين هالة تقديسي بر گرد مقررات اخلاقي ايجاد ميكند، زيرا هرچه اسرارآميز و مافوقالطبيعه باشد وزن و آبرويي دارد كه اشياي متعارفي، كه همه آنها را ميشناسند و تاريخ پيدايش آنها را ميدانند، چنان وزني ندارد. آنچه بيشتر بر مردم حكومت ميكند نيروي خيال است نه قوة علم. اكنون وقت آن رسيده است كه بپرسيم: آيا سرچشمه واصل دين همين فايدة اخلاقي بوده است يا چيزي ديگر؟
iv- دين
الحاد در نزد ملتهاي اوليه
اگر دين را به معني «پرستش نيروهاي برتر از طبيعت» تعريف كنيم، از همان ابتداي بحث بايد اين نكته را در نظر بگيريم كه بعضي از ملتهاي اوليه، ظاهراً، هيچگونه ديني نداشتهاند. بعضي از كوتولههاي افريقايي (پيگمهها) هيچ نوع عبادت و شعاير ديني ندارند و، در نزد آنان اثري از توتم و بتها و خدايان ديده نميشود، مردگان خود را بدون هيچ تشريفات به خاك ميسپارند و هرگز به فكر آن نميافتند؛ اگر به گفتههاي سياحان گوش بدهيم – كه البته خالي از مبالغه هم نيست – اين طوايف، در ميان خود، حتي خرافاتي هم ندارد. كوتولههاي كامرون فقط به خدايان شر عقيده دارند و هرگز در صدد آن نيستند كه با اجراي اعمالي اين خدايان را راضي نگاه دارند، چه به نظر آنان اين كارها در جلب رضايت خدايان هيچ تأثيري ندارد. قبيلة وداه، در جزيرة سيلان، به خدايان و جاوداني روح عقيده دارند، ولي براي اين خدايان نه عبادتي انجام ميدهند و نه قربانيي ميكنند؛ هنگامي كه از آنان دربارة خدا سؤال شود، با حيرتي، نظير آن كه به يك فيلسوف عصر جديد دست ميدهد، ميگويند: «آيا بر تخته سنگي است، يا بر تپهاي از تپههاي موريانه، يا روي درختي؟ من كه هرگز او را نديدهام!» هنديشمردگان امريكاي شمالي تصور خدايي را دارند، ولي به پرستش او نميپردازند و، همچون اپيكور، خدا
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids