اگر وي نبود، نامي از اخناتون در زمانه باقي نميماند. آمنحوتپسوم مهندس و معماري به نام آمنحوتپ پسر حاپو داشت، و آن شاه تقريباً اموال بيحسابي در اختيار اين هنرمند گذاشته بود؛ اين هنرمند خوشاقبال چنان نامآور شد كه بعدها مصريان او را ميپرستيدند و يكي از خدايان ميشمردند. با همة اين احوال، هنرمندان در گمنامي و فقر به سر ميبردند و، در نزد كاهنان و بزرگاني كه به خدمت آنان برخاسته بودند، منزلتي بيش از صنعتگران عادي نداشتند.
دين و ثروت مصر، براي ايجاد هنر و پروراندن آن، دست به دست يكديگر داده بودند؛ همين دين، در آن هنگام كه قدرت و نفوذ مصر از ميان رفت، در برانداختن هنر مصري سهمي بسزا داشت. دين، براي هنرمندان، موضوع الهام و محرك فكري فراهم ميآورد، ولي آن اندازه قيد و بند به دست و پاي آنان ميگذاشت كه هنر، ناچار، بايستي پيوسته به معبد بستگي داشته باشد؛ به همين جهت است كه چون دين خالص از ميان هنرمندان رخت بربست، هنرهايي كه با دين تغذيه ميشد نيز از ميان رفت. اين داستان اندوهناكي است كه در هر مدنيتي كه روح آن از عقيده و ايمان ريشه ميگيرد تكرار ميشود، و بندرت اتفاق ميافتد كه اين روح پس از پيدايش فلسفه از جا نرود.
10- فلسفه
تعاليم پتاح- حوتپ- تحذيرات ايپوور- محاورات يك فرد بدبين به اجتماع- روحانيان مصري
مورخان فلسفه را عادت بر آن است كه تاريخ اين علم را از يونان آغاز كنند؛ اين ماية ريشخند هنديان و چينيان است، كه دستة اول خود را مخترع فلسفه، و دستة دوم خود را كامل كنندة آن ميدانند. ولي احتمال دارد كه ما و ايشان، همه، در اشتباه باشيم، چه، در ميان قديمترين آثاري كه از مصر برجاي مانده، قطعاتي است كه فلسفة اخلاق را، ولو به طور عرضي و بدون نظم هم كه باشد، مورد بحث قرار ميدهد. حكمت مصري ضربالمثل مردم يونان بود، كه خود را نسبت به اين نژاد قديمي كودكي بيش نميشمردند.
كهنهترين اثر فلسفي كه ميشناسيم تعاليم پتاح- حوتپ است كه مربوط ميشود به 2880قم، يعني 2300 سال پيش از زمان كنفوسيوس و سقراط و بودا. پتاح- حوتپ، در زمان سلسلة پنجم، فرماندار و نخستوزير شاه در شهر ممفيس بود. در آن هنگام كه از كار كناره ميگرفت، در صدد آن برآمد كه دستورالعمل حكمتي براي پسر خود بنويسد؛ پس از وي، و پيش از دوران سلسلة هجدهم، برخي از دانشمندان، به عنوان اينكه كتاب وي ازمتون وامهات است. رونوشتهايي از آن برداشتند. آن وزير كتاب خود را چنين آغاز ميكند:
اي شاهزاده و خداوندگار من، پايان زندگي نزديك است؛ پيري بر من فرو ريخت و ناتواني فرا رسيد و به مرحلة كودكي دوم رسيدهام؛ با سالخوردگي، بدبختي روز به روز افزونتر
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids