viii- علوم بابليان
رياضيات – نجوم – تقويم – جغرافيا – پزشكي
بابليان مردمي تجارت پيشه بودند؛ به همين جهت اميد كاميابي در علم براي ايشان بيش از كاميابي در هنر بود. از بازرگاني رياضيات پيدا شد، و علم رياضي، به كمك دين، اسباب پيدايش علم نجوم را فراهم آورد. كاهنان بينالنهرين، با وظايفي كه بر عهده داشتند، از قبيل قضاوت، ادارة امور مردم، تأمين وسايل مالي كشاورزي و صناعت، غيبگويي، كارشناسي در مشاهدة ستارگان و احشاي جانوران، بيآنكه خود آگاه باشند، شالودة علومي را ريختند كه بعدها به دست يونانيان، تا مدتي سبب آن بود كه دين را از تخت پيشوايي و تسلط بر امور جهان فرود آورد.
رياضيدانان بابلي اساس كار خود را تقسيم دايره به 360 درجه و تقسيم سال به 360 روز قرار داده بودند. بر روي اين، دستگاه شمار ستيني (شصتي) پيدا شد كه حساب را بر پاية شصت قرار ميداد، و اين خود مبناي دستگاه شمار اثنيعشر (دوازدهي) است كه بعدها روي كار آمد و عدد دوازده شالودة شمار شد. براي نماياندن اعداد، سه رقم بيشتر به كار نميرفت: يكي رقم نمايندة واحد بود كه، تا عدد 9 ، نه بار تكرار ميشد؛ ديگر رقم نمايندة ده بود كه تا 90 نه بار آن را تكرار ميكردند؛ رقم سوم نمايندة 100 بود. امر حساب كردن را با تهية جدولهايي كه علاوه بر ضرب و تقسيم، نصف و ربع و ثلث و مربع و مكعب اعداد اساسي در آن ثبت شده بود، آسان كرده بودند. هندسه در نزد آنان به آن حد رسيد كه ميتوانستند مساحت اشكال غير منظم و پيچيده را اندازه بگيرند. عددي كه بابليان براي پي [ 960;] (يعني نسبت محيط دايره به قطر آن) به حساب ميآوردند، عدد 3 بود؛ البته اين اندازه تقريب، براي ملت منجمي چون بابليان، شايسته بنظر نميرسد.
علم نجوم، علم مختص بابليان بود، و در تمام عالم قديم به آن اشتهار داشتند. در اين مورد نيز بايد گفت كه سحر و جادو منشأ پيدايش اين علم بوده است. بابليان از آن جهت در ستارگان مطالعه نميكردند كه نقشههايي براي خط سير كاروانها و كشتيها رسم كنند، بلكه بيشتر مطالعات نجومي براي آن بود كه از آيندة مردم و سرنوشت ايشان آگاه شوند؛ به همين جهت آنان را، پيش از آنكه منجم بناميم، بايد عالم به علم احكام نجوم بدانيم. هر ستاره، در نظر آنان، خدايي بود كه دست در كار مردم داشت و تدبير امور بيتأثير آن صورت نميپذيرفت: مشتري مردوك بود و عطارد نبو و مريخ نرگال و خورشيد شمش؛ ماه سين بود و زحل نينيب و زهره عشتر. هر حركت ستارهاي دلالت بر آن داشت كه حادثهاي بر زمين پيش آمده، يا پيشامدي در آينده به وقوع خواهد پيوست: مثلا اگر ماه پايين بود، دلالت بر آن ميكرد كه ملت دوري به فرمان پادشاه در خواهد آمد؛ اگر شكل هلال به خود ميگرفت، علامت آن بود
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids