نيز مدارك ديگري را، دربارة فرهنگي كه از زمان كنيشكه تا قرن سيزدهم ميلادي شكوفان بوده است، از زير شنهاي تركستان بيرون آوردهاند. در قرن هفتم ميلادي، سرونگ – تسان گامپو، جنگاور آگاه و بيدار تبتي، حكومت توانمندي در تبت بنياد نهاد؛ نپال را ضميمة خاك خود كرد، لهاسا را ساخته تختگاهش كرد؛ و چون اين شهر بر سر راه بازرگاني چين و هند بود، بزودي ثروتمند شد. او رهروان بودايي را از هند به تبت دعوت كرد وآيين بودا و تعليم و تربيت را در ميان مردمش گسترش داد. و خود مدت چهار سال از حكومت كناره گرفت تا خواندن و نوشتن بياموزد؛ و بدين ترتيب، عصر طلايي تبت آغاز شد. هزاران دير در كوهها و در فلات بزرگ ساختند؛ و مجموعة پر جحمي از كتابهاي بودايي، در سيصد و سي و سه جلد، به تبتي چاپ شد، و آثار بسياري را براي دانش جديد حفظ كرده، كه امروزه اصل هندي آنها از ميان رفته است. آيين بودا در اين سرزمين، كه همچون گوشه نشيني از ساير نقاط جهان بريده است، در پيچ و خم خرافات، ديرنشيني، و روحانيتمآبي گرفتار شد؛ از اين نظر، فقط آغاز قرون وسطاي اروپا ميتواند با آن به رقابت برخيزد؛ مردم مهربان تبت هنوز عقيده دارند كه دالايي لاما(يا «روحاني در بردارندة همه») كه در دير بزرگ پوتله، مشرف به شهر لهاسا، از نظرها پنهان است، تجسم زندة «بودي ستوه» «اولو كيتشوره» است. آيين بودا در كامبوج يا هندوچين با آيين هندو تلفيق شد تا براي يكي از غنيترين اعصار تاريخ هنر شرق يك چارچوب ديني بسازد. آيين بودا، مثل مسيحيت، بزرگترين كشورگشاييهايش را در بيرون از زادگاه خود كرد، و بيآنكه قطره خوني بريزد، به اين پيروزيها دست يافت.
ii – خدايان نو
آيين هندو – برهما – ويشنو، شيوا – كريشنا – كالي – خدايان حيوان-
گاو مقدس – شرك و توحيد
آيين هندو كه جاي آيين بودا را گرفته بود، نه فقط يك دين بود، و نه دين تنها بود، بلكه آميزهاي از ايمانها و آيينهايي بود كه پيروانش چهار صفت مشترك داشتند: نظام طبقاتي و رهبري براهمه را به رسميت ميشناختند؛ گاو را خصوصاً در مقام آيت الوهيت حرمت مينهادند؛ قانون كرمه و تناسخ و حلول ارواح را قبول داشتند؛ و، به جاي خدايان ودايي، خدايان نويي را در كار آوردند. از يك لحاظ، بعضي از اين ايمانها پيش از طبيعت پرستي ودايي وجود داشت، و پس از آنهم باقي ماند؛ و از لحاظ ديگر، اينها از بياعتنايي برهمنان به آيينها و خدايان و اعتقاداتي رشد كرده بود كه در كتابهاي مقدس ناشناخته و تا حد زيادي مخالف روح ودايي بود؛ حتي هنگامي كه آيين بودا دورة برتري عقلي گذرايي داشت، باز اينها از منبع انديشة ديني هندو مايه ميگرفتند.
ويژگي خدايان آيين هندو نوعي نمايش تشريحي و مبالغه آميز اعضاي بدن بود، كه به طور مبهم و مرموزي دانش و كوشش و يا قدرت فوق العاده را مجسم ميكردند. مثلاُ برهماي جديد چهار سر و صورت داشت، و كارتيكيه شش تا؛ شيوا سه چشم داشت و ايندرا هزار تا؛
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids