" این وبسایت تحت حمایت سایت تاریخ ما می باشد کپی برداری از آن بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد"
فصل بيستم
ادبيات هند
زبانهاي هند
سانسكريت – گويشهاي بومي – دستور زبان
همانطور كه فلسفه و بسياري از ادبيات قرون وسطاي اروپا به زبان مردهاي نوشته شده بود كه مردم از آن چيزي نميفهميدند، فلسفه و ادبيات كهن هند هم به زبان سانسكريتي نوشته شده بود كه ديگر زبان تودة مردم نبود، و همچون اسپرانتوي محققاني بود كه زبان مشترك ديگري ندارند. اين زبان ادبي، كه از تماس با زندگي ملت هند بريده بود، الگوي كار مكتب مدرسي و مهذبان شد؛ كلمات تازهاي ساخته ميشد، ولي نه به ظرافت طبع مردم، بلكه به ضرورت گفتارهاي فني در مدارس؛ تا آنجا كه سرانجام سانسكريت فلسفه آن سادگي پرقوت سرودههاي ودايي را از دست داد و به صورت غولي ساختگي در آمد كه لغات بحر طويل مانندش، همچون كرم كدوي غول آسايي، روي صفحة كتاب ميلوليد.
در اين ميان، مردم شمال هند، در حدود قرن پنجم قم ، سانسكريت را بدل به پراكريت كردند، كما اينكه ايتاليا زبان لاتيني را به ايتاليايي تبديل كرد. مدتي براكريت زبان بوداييها و جينها شد، تا آنكه اين زبان هم، خود، به پالي تحول يافت – كه زبان كهنترين متون موجود بودايي است. تا اواخر قرن دهم ميلادي، از اين زبانهاي «هندي ميانه» گويشهاي گوناگوني پديد آمد كه مهمترين آنها «هندي» است. در قرن دوازدهم، زبان «هندوستاني» از آن به وجود آمد كه زبان نيمة شمالي هند است. سرانجام، مسلمانان مهاجم «هندوستاني» را با لغات فارسي انباشتند و بدين طريق گويش نويني به نام «اردو» پيدا شد. همة اينها زبانهاي «هند و ژرمني» بود، كه به هندوستان محدود ميشد؛ دكن زبانهاي كهن دراويدي خود را نگاه داشت، مثل تاميل، تلوگو، كانرهاي، مليالم - و
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids