6- نفوذ كنفوسيوس
دانشمندان كنفوسيوسگراي- غلبة آنان بر قانونگرايان- نواقص آيين كنفوسيوس- ارزش آنان در زمان ما
موفقيت كنفوسيوس، با آنكه بعد از مرگ او ظاهر شد، كامل بود. فلسفة او صورتي عملي و سياسي داشت، ولي پس از او كسي درصدد تحقق و اعمال آن برنيامد. با اين وصف، در نظر چينيان سخت ارج يافت. از آنجا كه مردان فرهنگ به فرهنگي بودن خود قانع نيستند، حكيمان قرنهاي بعد نظرية كنفوسيوس را به عنوان وسيلهاي براي كسب نفوذ و مقام پيش كشيدند. پس نحلة كنفوسيوس گرايان، كه در سراسر شاهنشاني چين، نحلهاي نيرومندتر از آن نبود، به وجود آمد و، براي تعليم فلسفة استاد- بدان صورت كه از شاگردان او رسيده و به وسيلة منسيوس گسترش يافته و در جريان زمان به دست هزاران دانشور دستكاري شده بود- مدارس بسيار برپا كرد. اين مدارس، در طي سدههاي انحطاط سياسي، به عنوان مراكز فكري چين برقرار ماندند و تمدن را زنده نگاهداشتند، همچنانكه، پس از سقوط روم، راهبان مسيحي بخشي از فرهنگ باستان را در عصر ظلماني اروپا پاسداري كردند.
قيادت فيلسوفان كنفوسيوسي در جهان سياست با مخالفت گروهي به نام «قانونگرايان» برخورد كرد. قانونگرايان، كه چند گاهي توانستند سياست دولت را قالبريزي كنند، ميگفتند كه سرمشق بودن حكام و تكيه بر نيكنهادي مردم، حكومت را به خطرات بسيار مياندازد، و اين اصول خيالي در تاريخ نتيجهاي به دست نداده است. آنچه ضرورت دارد نشاندن حكومت قانون است به جاي حكومت افراد. بايد قوانين را بر مردم تحميل كرد تا طبيعت ثانوي آنان گردد، و خود به خود و بدون فشار، مراعات شود. به نظر قانون گرايان، مردم آنچنان هوشمند نيستند كه درست بر خود حكومت كنند، و مسلماً سلطة اشراف به سود آنان است. حتي سوداگران هم چندان هوشي ندارند و غالباً، به زيان دولت، به دنبال سود خود ميدوند. از ديدگاه برخي از قانونگرايان، صلاح دولت شايد در آن باشد كه سرمايه را از دست افراد خارج كند و داد و ستد را در انحصار خود گيرد و از نوسان قيمتها و تمركز ثروت ممانعت كند. اين گونه نظرها بارها در تاريخ چين رخ نموده است.
در جدال قانونگرايان با كنفوسيوس گرايان، عاقبت آيين كنفوسيوسي پيروز شد. چنانكه خواهيم ديد، فغفور نيرومند، شيهوانگتي، كه وزير اعظمش از قانونگرايان بود، براي پايان دادن به نفوذ كنفوسيوس، سوختن همة كتابهاي كنفوسيوسي را فرمان داد. اما معلوم شد كه قدرت كلام از زور شمشير بيشتر است: همان كتبي كه «نخستين خاقان» دست به سوختن آنها زد، براثر عداوت او، گرانبها و مقدس به شمار آمدند، و بسا مردان براي حفظ آنها شربت شهادت نوشيدند. پس از آنكه شيهوانگتي و ساير افراد دودمان زودگذر او در گذشتند،
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids