فرهنگ مشرق زمين باستان - جلد نخست مجموعه تاريخ و تمدن ويل دورانت

«مرداني هستند كه مي‌گويند: «من در تجهيز نيروهاي نظامي مهارت دارم، من در آراستن صحنة جنگ چيره‌دستم. اينان بزهكاراني بزرگند.» و نيز «جنگ مقرون به خير هيچ‌گاه وجود نداشته است.» منسيوس با تجمل دربارها مخالفت نمود و به پادشاهي كه در خشكسالي مردم را ناديده مي‌گرفت و سگ و خوك مي‌پروريد، تاختن گرفت. چون شاه متعذر شد كه براي جلوگيري از قحطي توانايي ندارد، منسيوس بدو گفت كه بايد از سلطنت چشم پوشد. از ديدگاه او، «مردم مهمترين عنصر ]ملت[ هستند، سلطان عاليترين عنصر است؛» ومردم حق آن دارند كه زمامداران خود را خلع كنند و حتي در مواردي ايشان را به قتل رسانند.

شاه شوان دربارة ‌وزيران والامقام پرسيد. …منسيوس پاسخ داد: «اگر از امير تقصيري عظيم سرزند، بايد آنان بحق امير را به باد نكوهش گيرند، و اگر آنان چند بار چنين كنند و امير گوش به سخن آنان ندهد، بايددست به خلع او زنند.»… منسيوس به سخن ادامه داد: «اگر قاضي‌القضات از ادارة امور مأموران ] زيردست خود[ بازماند، با او چه مي‌كني؟» شاه گفت: «اخراجش مي‌كنم.» منسيوس مجدداً گفت: «اگر در ميان مرزهاي چهارگانة ]ملك تو[ حكومت خوبي برقرار نباشد، چه بايد كرد؟» شاه به چپ و راست نگريست و ازمقولات ديگر سخن گفت. …شاه شوان پرسيد: «آيا تانگ دست به تبعيد چي‌يه زد، و چو]سين[ از شاه وو گوشمالي ديد؟ منسيوس پاسخ گفت: «چنين روايت كرده‌اند.» شاه گفت: «آيا وزير مي‌تواند سلطان خود را به هلاكت رساند؟» منسيوس پاسخ داد: «كسي كه از خير ]موافق طبع خود[ رو مي‌گرداند، از راهزنان است، كسي كه از صواب كنار رود، از اوباش است. در نظر ما، راهزنان و اوباش صرفاً افرادي ساده‌اند. چو را سر بريدند، ولي چو در آن هنگام فردي ساده بود و نه سلطان..»

اين نظريه، نظريه‌اي است تهورآميز و در بينش اجتماعي چينيان تأثير ژرف گذارده است. فغفورها و همچنين مردم چين بر آن بودند كه اگر زمامداري دشمني مردم را برانگيزد، «نمايندگي خدا» را از كف مي‌دهد، و مي‌توان او را كنار گذاشت. از اين رو هونگ‌وو، بنيادگذار دودمان مينگ، از خواندن مكالمة منسيوس با شاه شوان دژم شد و فرمان پايين آوردن لوحة او را، كه در سال 1084 در معبد كنفوسيوس نصب شده بود، صادر كرد. اما، يكي دو سال بعد، لوحه را به جاي نخستين نهادند و منسيوس تا انقلاب 1911به نام يكي از قهرمانان چين و دومين فرد پرنفوذ تاريخ فلسفة رسمي آن كشور باقي ماند. كنفوسيوس پيشوايي فكري خود را كه مدت دو هزار سال در چين دوام آورد، به او و چوشي مديون است.

4- شون تزة واقع‌گراي

طبع شرير انساني- ضرورت قانون

در فلسفة منسيوس ضعفهاي بسيار وجود داشت، و معاصرانش آنها را با سرور سبعانه‌اي

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids