تا چه پايه از دانش مردم متعارف برتر است. عظمت چنان كرداري از حد هر ستايشي بيرون است، و اگر حضرت بودا قدرت آن داشته باشد كه اين اهانت را با نازل كردن عذابي انتقام گيرد، باشد كه باران غضب او بر شخص اين بنده – كه اكنون خدا را به شهادت ميگيرد كه از سوگند خود پشيمان نخواهد شد – باريدن گيرد!
در جدال ميان خرافات و فلسفه ميتوان از پيروزي خرافات مطمئن بود، زيرا جهان همواره، از روي خرد، سعادت را بر دانش ترجيح ميدهد! هان يو به روستايي در كوانگ تونگ تبعيد شد. مردم اين ناحيه بربرياني ساده بودند. ولي، وي زبان به شكايت نگشود، بلكه، بنابر آموزش كنفوسيوس، كمر همت بست تا آنان را، موافق دستورهاي استاد، متمدن سازد، و چنان توفيق يافت كه امروز تصوير او غالباً با اين سخن همراه است: «از هر جا گذشت، آنجا را مصفا گردانيد.» عاقبت به پايتخت فراخوانده شد و به حكومت خدمت بسيار كرد و، غرق افتخار، در گذشت. لوحة ياد بود او در معبد كنفوسيوس، كه معمولا مختص شاگردان يا شارحان بزرگ استاد است، نهاده شده است. زيرا وي، در مقابل هجوم آيين والايي كه در روزگار او فاسد شده بود، بيپروا، به دفاع برخاست.
viii- نمايش
پستي فن نمايش در چين – منشأ آن – نمايشنامه – تماشاگران – بازيگران – موسيقي
تعريف نمايش در چين كاري دشوار است، زيرا در آنجا نمايش نه يكي از هنرها محسوب ميشود نه جزو ادب است، و مانند بسياري ديگر از شئون زندگي بشري، آن قدر كه رواج دارد، اهميت و منزلت ندارد. در چين بندرت نامي از نمايشنامهنويسان به ميان ميآيد، و بازيگران، با آنكه ممكن است عمر خود را بر سر اين كار بنهند و به شهرتي برسند، باز اعضاي يكي از قشرهاي پست جامعه به شمار ميروند. بدون شك، در هيچ يك از تمدنها، بازيگران از اين صبغه پاك نماندهاند، مخصوصاً در آغاز كار كه درام سركشانه ميكوشد تا خود را از منشأ خويش، يعني شبيه بازيهاي ديني، متمايز كند.
در چين نيز وضع ديگر گونه نبود. در عصر دودمان چو، شعاير ديني شامل پارهاي رقصها بود كه با چوبدست صورت ميگرفت. ميگويند چون اين رقصها به مرور زمان به صورتهايي هوسانگيز درآمدند، منسوخ شدند. ولي ظاهراً هنر نمايش دنبالة آنهاست. مينگ هوانگ، كه حامي هنرهاي گوناگون بود،گروهي از مردان و زنان بازيگر را، كه خود «جوانان باغ گلابي» ميناميد، گرد آورد و بدين وسيله در توسعة هنر مستقل نمايش مؤثر افتاد. اما تنها در زمان قبلاي قاآن بود كه نمايش در چين صورتي ملي به خود گرفت. در سال 1031، يكي از اخلاف كنفوسيوس به نام كونگ تائوفو، به عنوان فرستادة چين، نزد مغولان رفت. در جشني
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids