شكسته يافتهاند- مجسمههايي كه برخي از آنها با عاليترين مجسمههاي بودايي هندوان برابري ميكند. چينيان هنر بودايي را، بدون تصرف زياد، پذيرفتند و مجسمههايي از بودا ساختند كه با مجسمههاي هند يا گاندهاره فرقي نداشت. قديمترين آنها (حدود 490 ميلادي) در معابد غارآساي يونكان، واقع در شانسي، به نظر ميرسد، و فاخرترين آنها در غارهاي لونگمن در هونان يافت ميشود. در خارج اين غارها چند مجسمة بزرگ به چشم ميخورد. اصيلترين آنها مجسمة «بوديستوه» و مؤثرترين آنها مجسمة بوداي «ويروچنه» (حدود 672 ميلادي) است كه از پا درآمده و با آرامش و صفاي خود بر زمين افتاده است. هنرمندان كهن صورتهاي قهرمانان اساطيري چين را بر ديوارهاي معابد غارآسايي كه در شرق شانتونگ كشف شده است، به سبك هندوان نقر كردهاند. در ميان آنها چند صورت از «بوديستوه»، كه به تصويرهاي غار يون من (حدود600 ميلادي) ميماند، بسيار چشمگير است. دودمان تانگ سنتهاي پيكرتراشي بودايي را گرامي داشتند و كمال بخشيدند. نمونة آثار آن دودمان پيكر نشستهاي از بوداست كه از سنگ ساخته شده و در شان سي به دست آمده است (حدود 639). درعصر دودمانهاي بعدي، پيكرهاي گلين «لوهانها»- يعني شاگردان بودا كه، برخلاف استاد نرمخوي خود، قيافههاي خشني همچون سيماهاي سوداگران و پولپرستان دارند- ساخته شد، و نيز پيكرهايي بسيار زيبا از كوانيين، خداي آيين بودايي «مهايانا» كه حد واسط نر و ماده است، به وجود آمدند.
پس از دودمان تانگ، پيكرتراشي رنگ ديني خود را از دست داد و حتي گاهي وجهي شهواني يافت. چين هم، مانند ايتالياي عصر رنسانس، اين تحول را با مخالفت روبهرو شد. اصحاب اخلاق زبان به شكايت گشودند كه هنرمندان، قديسان را مانند زنان، نرم تن و زيبارو نمايش ميدهند. پس دينپيشگان بودايي مقرراتي براي شمايل كشي وضع كردند تا هنرمندان بر جسم تكيه نكنند. محتملا همين فشار اخلاقي، پيكرتراشي چيني را از تكامل بازداشت. هنگامي كه هنر ديني از اهميت افتاد و نمايش زيبايي جسماني نيز قدغن شد، مجسمهسازي چين به راه انحطاط رفت، دين، چون برخلاف گذشته نتوانست مؤيد پيكرتراشي باشد، مزاحم آن گرديد. در اواخر عصر تانگ، چشمة خلاق مجسمهسازي رو به خشكي گذاشت. شاهان سونگ تنها چند اثر قابل توجه به جاي نهادند. مغولان تمام نيروي جامعه را صرف جنگ كردند. ولي فغفورهاي مينگ، كه براي مقبرههاي خود پيكرهاي عجيب و، از آن جمله، هيولاهايي سنگي ساختند، توانستند پيكرتراشي را اندك زماني زنده نگاه دارند. از آن پس، اين هنر، كه زير يوغ خفه شده بود، به صورت پيكري بيجان درآمد و زمينه را براي خودنمايي چينيسازي و نقاشي هموار كرد.
iii- پاگوداها و كاخها
معماري – برج چيني نانكينگ – پاگوداي يشمي پكن – معبد كنفوسيوس – معبد و مذبح آسمان – كاخهاي قبلاي قاآن – يك خانة چيني – داخل آن – رنگ و شكل آن
در چين، هنر ساختاري يا معماري از جمله هنرهاي فرعي بود. از اين رو معماران بزرگي
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids