گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبدالقهّار عاصی:کبوترهای سبز جنگلی در دوردست از من سرود س...

❈۱❈
کبوترهای سبز جنگلی در دوردست از من سرود سبز می‌خواهند
من آهنگ سفر دارم من و غربت
❈۲❈
من و دوری خداحافظ گلِ سوری!
سرِ سر درّه‌های بهمن وسیلاب دارد دل بساطِ تنگ این خاموشی
❈۳❈
این‌باغِ خیالی سازِ رویای مرا بی‌رنگ می‌سازد
بیابان در نظر دارم دریغا درد!
❈۴❈
مجبوری! خداحافظ گلِ سوری!
هیولای گلیمِ بددعایی‌های ما بر دوش چراغِ آخرِ این‌کوچه را
❈۵❈
در چشم‌های اضطراب‌آلودهٔ من سنگ می‌سازد هوایی تازه‌تر دارم
از این‌شوراب، از این‌شوری! خداحافظ گلِ سوری!
❈۶❈
نشستن استخوانِ مادری را آتش افکندن
به این‌معنی که گندمزارِ خود را بسترِ بوس و کنارِ هرزه‌برگان ساختن
❈۷❈
از هر که آید از سرافرازان نمی‌آید
فلاخن در کمر دارم برای نه،
❈۸❈
به سَرزوری خداحافظ گلِ سوری!
ز هولِ خاربستِ رخنه و دیوار نه،
از بی‌بهاری‌های پایان‌ناپذیرِ سنگلاخ
آتش به دامانم
بغل واکردنی رهتوشهٔ خود را
جگر زیرِ جگر دارم ز جنسِ داغ
❈۹❈
ناسوری خداحافظ گلِ سوری!
جنونِ ناتمامی در رگانم رَخش می‌رانَد سپاهی سخت عاصی در من آشوب آرزو دارد
❈۱۰❈
نمی‌گنجد در این ویرانه نعلی از سوارانم تماشا کن، چه بی‌بالانه می‌رانم
قیامت بال و پر دارم به گاهِ وصل
❈۱۱❈
منظوری خداحافظ گلِ سوری!
نشد بسیار فالِ بازگشتِ عشق را از سَعد و نَحسِ ماه بگرفتم
❈۱۲❈
مبادا انتظارش در دل‌آساهای من باشد مبادا اشترانِ بادیه‌ش را
زخمه‌های من بدین سو راه بنماید
❈۱۳❈
کسی شاید در آن‌جا عشق را با غسلِ تعمید از تغزُّل‌های من اقبال آراید
من و یک بار دیدارِ بلند‌آوازگانِ ارتفاعاتِ کبود و سرد تماشایی اگر هم می‌نیفتد
❈۱۴❈
دست و دامانی هنر دارم نه چَوکاتی ، نه دستوری
خداحافظ گلِ سوری!

فایل صوتی اشعار نو خداحافظ گلِ سوری

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها