خواجه عبدالله انصاری:الهی گاهی که بخود می نگرم همه سوز و نیاز شوم و گاهی که با ا و نگرم همه راز و نا...
الهی گاهی که بخود می نگرم همه سوز و نیاز شوم و گاهی که با ا و نگرم همه راز و ناز شوم، چون بخود نگرم گویم :
پر آب دو دیده و بس آتش جگرم
پر آب دو دیده و بس آتش جگرم
❈۱❈
بر باد دو دستم و پر از خاک سرم
چون باو نگرم گویم :
چه کند عرش که او غاشیه من نکشد
چون بدل غاشیه حکم وقضای تو کشم
❈۲❈
بوی جان آیدم از لب که حدیث تو کنم
شاخ عز رویدم از دل که بلای تو کشم
کامنت ها