گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خواجه عبدالله انصاری:نام وی احمد است. بمکه بوده، با مشایخ وقت سیروانی٭ و جز ازو. گفت: کی بوالحسن بشر...

نام وی احمد است. بمکه بوده، با مشایخ وقت سیروانی٭ و جز ازو. گفت: کی بوالحسن بشری٭ مرا گفت، که بونصر ترشیزی گفت که شیخ بوالعباس سهروردی گفت:
کی بمنا بودیم روز عید اضحی جمعی انبوه نشسته بود و شیخ سیروانی حاضر قوال چیزی برخواند. شیخ سیروانی برخاست گریان و برفت. قوم گفتند آن چه بود، که وی کرد؟ برسماع منکر شد چه افتاد؟ شیخ بوالحسن سرکی٭ حاضر بود، وی گفت: مرا با خدای عهد است ار او برسماع منکر شد، من هرگز بسماع ننشینم. شیخ بوالعباس سهروردی گفت: من با تو موافقم. دیگر روز برخاستند این دو تن و قومی از مشایخ، در سلام شیخ سیروانی شدند خواستند: کی ازان چیزی گویند وی گفت: روزگاری من بر ریگ می‌خفتم، و دست بالین می‌کردم و نشان سنگ بود بر پهلوی من، بسماع می‌نشستم. اکنون بر فرش می‌نشستم و شما چنان سوخته، مرا کی حلال بود که با شما در سماع نشینم؟
❈۱❈
و من طبقة الرابعه شیخ الاسلام گفت که نام:

فایل صوتی طبقات الصوفیه - امالی پیر هرات بخش ۱۰۸ - شیخ ابوالعباس سهروردی

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها