گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

خواجه عبدالله انصاری:شیخ الاسلام گفت: کی کنیت وی – بونصر است نام بشربن الحارث بن عبدالرحمن بن عطا بن...

شیخ الاسلام گفت: کی کنیت وی – بونصر است نام بشربن الحارث بن عبدالرحمن بن عطا بن هلال بن عبداللّه المعروف بالحافی. اما مست در علم ظاهر و حدیث و زهد و ورع. گویند اصل وی از مرو است از دیه کرد آواد مقیم بغداد بوده و آنجا برفته از دنیا، روز چهارشنبه ده روز گذشته از محرم سنه و عشرین و مائتین، پیش از احمد بسالها. وی خواهر زاده علی خشرم بود، بافضیل عیاض صحبت کرده.
شیخ الاسلام گفت: کی ویرا مه داشتند از احمد حنبل، تا آنکه کی آن وقت مخلوق گفتن افتاد، وی در خانه بنشست و احمد پای در پیش نهاد، ویرا گفتند: بانصر! چون که بیرون نیایی؟
سخن کوی، دین را و اهل سنت را. گفت: هیهات! احمد حنبل در مقام پیغامبران ایستاده کی چون او توان کرد؟ ما را طاقت آن نیست. ویرا سخنانست در معاملات و زهد و توکل.
شیخ الاسلام گفت کی وی گفت: ما اعظم مصیبة من فاته اللّه انشدنا الامام لبعضهم:
❈۱❈
هواک هوای الدنیا و نیلک ملکها و فقدک مقرون بکل هوان کذبتک ما قلت الذی انت اهله
بلی لم تجد ما فوق ذاک لسانی و للامام لنفسه
❈۲❈
ایعلم بالفوت من فته فعلم الفوات لا هل الوجود
و یشهدنا غیک موجوده تعالی وجودک عن ذالشهود
❈۳❈
شهود الوجود فوات الوجود یعز بذاک صفاء التصود
شقیق بن ابراهیم البلخی از قدیمان مشایخست استاد حاتم اصم و با ابراهیم ادهم ٭ صحبت کرده و از نظیران ویست در روزگار روی، و بروی زیادت بوده در زهد و فتوت. کنیت او ابوعلیست از اهل بلخ بود «مرد زاهد بود» بر طریق توکل رفتی مسافر بود و نیکو سخن و وی از مشاهیر مشایخ خراسانست.
شیخ الاسلام گفت: کی وقتی با ابراهیم ادهم گفت: که شما در معاش چگونه می‌کنید؟ گفت: چون یابیم شکر کنیم و چون نیابیم صبر کنیم.
شقیق گفت: سگان خراسان همچنین می‌کنند. گفت پس شما چون می‌کنید؟ گفت: ما چون یابیم ایثار کنیم و چون نیابیم شکر کنیم.
گویند که ابراهیم ادهم بوسه بر سر وی داد و گفت: استاذ توئی! و گویند شقیق نیکو اعتقاد بود اما پسری داشت محمد نام، مبتدع بوده و مخلوق گوی. و شقیق باول صاحب رای بوده، صاحب حدیث گشت، سنی پاکیزه شاگرد زفر، ویرا حرفست در تفسیر قرآن: و من یومن باللّه یهد قلبه وی گوید! الرضا والتسلیم.
شیخ الاسلام گفت: کی اسحق حافظ گفت، کی علی عیسی مالینی کی شکر قهندزی گفت، محمد بن المنذر امام بود، در قهندز بهراة کی رجاء عبداللّه جهبانی گفت، کی شقیق بلخی گفت:
کی من زگناه ناکرده، بیش از آن می‌ترسم کی از گناه کرده، یعنی که دانم کی چه کرده‌ام، و ندانم کی چه خواهم کرد؟
شیخ الاسلام گفت: کی سخن زقاق ٭ مه است از ازان شقیق و سلم

فایل صوتی طبقات الصوفیه - امالی پیر هرات بخش ۱۳ - و من طبقه الاولی بشر بن حارث الحافی

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها