ابوسعید ابوالخیر:آن یار که عهد دوستداری بشکست میرفت و منش گرفته دامن در دست
❈۱❈
آن یار که عهد دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
فایل صوتی رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران رباعی شمارهٔ ۴۹
صوتی یافت نشد!تصاویر

کامنت ها