گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ابوسعید ابوالخیر:گردون کمری ز عمر فرسودهٔ ماست دریا اثری ز اشک آلودهٔ ماست

❈۱❈
گردون کمری ز عمر فرسودهٔ ماست دریا اثری ز اشک آلودهٔ ماست
دوزخ شرری ز رنج بیهودهٔ ماست فردوس دمی ز وقت آسودهٔ ماست

فایل صوتی رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران رباعی شمارهٔ ۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

حمید کائنی
2015-08-08T10:30:19
درود بر جناب شاهین گرامی،من با برداشت شما از بیت دوم کاملا هم نظرم.در یک کلاس جامعه شناسی در سالهای دور گفته شد، هر آنچه که دانش انسان شناخته شده "knowledge"، در سه قسمت گنجانده میشود: علوم "science"، هنر، و فلسفه. درآنجا معنی فلسفه آن قسمتی از دانش معنی شد که قابل اثبات نیست و فقط در حد یک نظر میتواند باشد. دوزخ و بهشت واژه هایی هستند فلسفی که وجود و یا عدم وجودشان و اینکه کجا هستند را هرگز کسی نمیتواند ثابت کند و تصویر کردن آنها تنها نظر شخصی گوینده است.مثال دیگر: کسی که می گوید "خدایی وجود ندارد" با کسی که میگوید "خدا وجود دارد" خیلی بیشتر وجه تشابه دارد تا با کسی که میگوید "من نظری در این مورد ندارم"، چرا که دو نفر اول فلسفی هستند و ادعایشان قابل اثبات نیست.خیام وقتی از واژه های فلسفی استفاده میکرد، یا آنرا در پرسشی مطرح می کرد:معلوم نشد که در طربخانه خاک + نقاش ازل بهر چه آراست مرا؟و یا نقل قول از دیگران میکرد: گویند کسان بهشت با حور خوش است + من میگویم که آب انگور خوش است تا خواننده بداند که او هیچ نظر ویژه ای درباره آنگونه واژه ها ندارد.دشمن به غلط گفت که من فلسفیم + ایزد داند که آنچه او گفت نیمبا سپاس، حمید
شاهین
2015-08-07T05:39:16
شاهین wrote:من فکرمیکنم درشعر دوزخ شرری زرنج بیهوده ماست.......منظور شاعر این است که کسی که زندگی را به کام خود تلخ می کند وبا حسادت غصه خوردن وبداندیشی زندگی می کند خود شررهای جهنم را برای خودش می سازد یعنی جهنم برای او در همین دنیا وبدست خودش ساخته می شود وهمینطور کسی که روزگار را با آرامش وآسان نگری میگذراندووقت یعنی زمان را در می یابد وبهترین بهره برداری از آنرا دارد انگار که دمی وزمانی در بهشت می زید .که درواقع بهشت را هم در نتیجه نگاه ورفتار ما در این دنیا می داند.من فکر می کنم این نگاه وتلقی از این شعر می تواند آنرا به خیام نسبت دهد. با احترام -شاهین
حسین بدیعی
2015-06-13T12:06:40
از متن شعر پیدا است که این شعر عرفانی است و نمی‌تواند از خیام باشد. خیام نه عرفان زاهدانه و بدبینانه‌ی مولوی را داشت و نه عرفان شاد سعدی و بخصوص حافظ را زیرا از بن به عرفان اعتقادی نداشت. در کنسرت رباعیات خیام هم شاملو این بیت را به این مناسبت به خیام نسبت داد که با صدایش جور بود که الحق بعد از زنده‌یاد روشنک و چند گوینده‌ی دیگر شنیدنی است ولی فاقد اعتبار ادبی قابل اعتماد است.
merce
2015-06-13T16:29:52
این رباعی از هر کس که باشد به نظر من عرفانی نیستبسیار تشبیه و مبالغه ساده ای کرده از درد و رنج و همچنین از آرامش میگوید: عمر فرسوده ی ما چون کمر شکسته ی این روزگار یا آسمان استدریا هم در مقابل اشک {خونین} ما ناچیز استاین رنج بی هوده ی ما نیز آنقدر بزرگ است که دوزخ در برابرش چون جرقه ای بیش نیستو بهشت نیز مانند لحظه ایست وقتی در آرامش هستیمکاملاً احساسی و زمینی به نظر می آید تا نگاه استادان چه باشدشاملو را بنده مدتها مرید بودم ولی پس از چندی به علت تغییراتی که در اشعار حافظ دادو بعضی از رباعیات را عوض کرد و گاهی اشتباه خواند از او بریدممرسده
حمید کائنی
2015-06-14T09:03:06
من گمان نمیکنم که این رباعی و یا آنکه شاملو دکلمه کرده از خیام باشد. خیام فلسفی نبود. او تنها درباره آنچه میدید اظهار نظر میکرد. این که ما به این جهان میآییم، با بدیها، خوبیها، رنجها و شادیها زندگی میکنیم، میمیریم و بدنمان تبدیل به خاک میشود. از آن خاک سبزه میروید و یا آن تبدیل به کوزه میشود. خیام هرگز در هیچ رباعیی درباره اینکه ما از کجا آمدهایم، به کجا خواهیم رفت، وجود یا عدم وجود خدا و بهشت و جهنم اظهار نظر نکرده. او اینگونه اندیشه های فلسفی را تنها به گونه پرسش مطرح کرده. او با این پرسشها این پیام را میرساند که من نمیدانم، شما نمیدانید وهر کس ادعا میکند میداند، من را رها کند و اجازه بدهد آنگونه که میخواهم زندگی کنم. سپس روش شاد زیستن خود را به دیگران پیشنهاد میکرده. افزون بر اینها، او هرگز، هرگز به ستایشگران خدا و دینداران بی حرمتی، توهین و یا دادن احساس حقارت نکرده. بیت دوم این رباعی دوزخ و فردوس را تصویر میکند و این دور از طرز فکر خیام است.
کمال
2016-02-06T21:46:33
جمع آن : 7125
هوشنگ
2009-09-20T16:11:22
فکر کنم این هم از خیام است
Khosrow
2008-03-22T17:10:09
Ahmad Shamlu recites a slight variation of this poem in his Khayyam’s audio tape. Instead of “darya” the river “Jayhoon” and in place of “ranj” the word “khashm” is used in the poem.
فریده
2011-02-16T18:01:43
ابوسعید ابوالخیرشاعر یست که درقرن چهارو نیمه نخست پنجم میزیسته وخیام شاعر اواخر قرن پنجم و اوایل ششم است چطور اشعار این شاعر گرانقدر را می توان به خیام نسبت داد .
sassan
2014-10-08T17:03:49
This is khayam 's and is not correct here.
sassan
2014-10-08T17:20:13
من یک س د از شاملو دارم که رباعیات خیام را دکلمه می‌کند. شاملو محققی تواناست، ایشان این ربعای را از خیام میداند من‌ این طور می‌خواند:گردون نگری ز قده پرسوده ماستجیهون اثری ز اشک پالوده ماستدوزخ شرری ز رنج بیهوده ماستفردوس دمی ز وقت آسوده ماست
بهزاد
2020-12-27T12:52:40
با سلام. فکر می کنم با دیدگاه خیام تناسب بیشتری دارد. علاوه بر این که در معنای ظاهری کلام معنای واقعی هم نهفته است و آن اینکه نگفته" عمر بیهوده" یعنی اومانسیتی نیست همون چیزی که حافظ گفته " عجوز هزار داماد" یعنی از قدمت جهان سخن میگه. مصرع دوم بیت اول و مصرع اول بیت دوم یه معنی میده و داره از رنج بیهوده و خون دل بی فایده حرف می زنه و از ایام گذشته که سپری شده و لذا پیامش در مصرع دوم بیت دوم است که داره از غنیمت بودن دم و حال کنونی صحبت می کنه. اگه کمک بگیریم از حافظ میشه باین ابیات رو در توضیح اضافه نمود:در اختیار بروی ما نگشادست و این عجوز عروس هزار داماد است یا دریاب دمی که با طرب می گذرد و ...
فرزاد
2021-04-24T01:20:34
با عرض ادب به پیشگاه خیام دوستان خرد ورز.بایدبه اطلاع برسانم که استادعلی امیرافضللی درکتاب بسیاروزین ومحققانه رباعیات خیام وخیامانه های پارسی که با سه معیار 1منابع کهن تاقرن نه2نداشتن معارض ومدعی جدی رباعیات منسوب به خیام دردیوان های دستنویس شعرای قدیم3.شکل قافیه درهرچهارمصرع که شکل غالب رباعی دوره خیام بوده به تنقیح رباعیات اصیل ازرباعیات غیراصیل پرداخته و واقعا زحمتی زیاد متحمل گشته اند.این رباعی شیرین جز رباعیات خیام دران کتاب نیامده است
امیر
2017-08-26T09:44:32
با سلام و احترام خدمت همه اساتیداین رباعی کاملا با مشرب فکری خیام مناسبت دارد و منظورش هم اینست که بهشت و دوزخ همین لحظه های خوش یا رنج آور زندگی انسانهاست....ضمنا نسبت دادن این رباعی به ابوسعید ابوالخیر کاملا عجیب و بی تناسب با طرز تفکر ایشان است.
فرهاد
2019-02-11T02:28:27
منظور دوست عزیز امیر بود
فرهاد
2019-02-11T02:27:01
این رباعی، کاملا دیدگاه اومانیستی دارد؛ و به هیچ وجه عرفانی نیست. و چنانچه دوست عزیز گفتند، کاملا با ذهنیت و خط فکری و ادبی خیام همسو است؛ و انتساب آن به ابوسعید ابوالخیر عجیب خواهد بود.
حامد
2018-08-03T11:39:29
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت؟هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشتباده هر جا که بود چشمه کوثر نقدستهر کجا سرو قدی هست دو بالاست بهشتدل رم کرده ندارد گله از تنهاییکه به وحشت زدگان دامن صحراست بهشتاز درون سیه توست جهان چون دوزخدل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشتدارد از خلد ترا بی بصریها محجوبورنه در چشم و دل پاک مهیاست بهشتهست در پرده آتش رخ گلزار خلیلدر دل سوختگان انجمن آراست بهشتعمر زاهد به سر آمد به تمنای بهشتنشد آگاه که در ترک تمناست بهشتصائب از روی بهشتی صفتان چشم مپوشکه درین آینه بی پرده هویداست بهشت
سیدمحمدجواد موسوی اعظم
2022-02-04T12:25:57.8378969
شاملو مطابق سلیقه تصحیح و ترجمه میکرد.نمونه‌اش ترجمه گیلگمش است که با متن باستانی تفاوت دارد.