گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

میرزا آقاخان کرمانی:زشاهان فزون بود او را منش که بگذشت ستراپش از بیست و شش

❈۱❈
زشاهان فزون بود او را منش که بگذشت ستراپش از بیست و شش
یکی شارسان ساخت زرنوش نام به شوش اندر آن زیستی شاد کام
❈۲❈
بیاراست جشنی چو خرم بهار که هرگز نبیند چون او روزگار
کشیدند شیلانی آن جا سترگ زهر سو بخواندند خورد و بزرگ
❈۳❈
همانا در آن جشن و آن دستگاه ز بانوی و شتی برنجید شاه
یک ماهرو برگزید از یهود سپس بانوی بانوانش نمود
❈۴❈
که استیر خوانند نامش مگر بدی مردخایش برادر پدر
جهان جوی هومان که دستور بود هم از مردخا سخت رنجور بود
❈۵❈
همی خواست کشتن یهودان همه که او بود چون گرگ ایشان رمه
ز نیروی آن بانوی حورزاد سر خویش را داد هومان به باد
❈۶❈
ازو گشت ایران سراسر غمی که شد آرز و بزم بودش همی
یکی خواجه بد نام او مهر داد که از شاه جانش نبد هیچ شاد
❈۷❈
به همراهی نامور اردوان بکشتند مرشاه را هردوان
توانه همی گفت با اردشیر که دارا بکشته است فرخ زریر
❈۸❈
برفتند و او را بکشتند زار به کین خواهی نامور شهریار
دریغ آن نبرده زریر سوار همان شاهزاده که شد کشته زار

فایل صوتی نامهٔ باستان بخش ۲۹ - شمه ای از بزرگی زریر و قصه ی استرو مردخا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها