میرزا آقاخان کرمانی:دگر شیپریان سر برافراشتند زفرمان شه روی برکاشتند
❈۱❈
دگر شیپریان سر برافراشتند
زفرمان شه روی برکاشتند
به شهر سالامین که بد پایتخت
اراکور را سرکشی بود سخت
❈۲❈
شهنشاه کشتی بسی کرد ساز
به سرداری نامور تیرباز
به خشکی سپهدار ارونتاس گرد
که داماد شه بود و با دستبرد
❈۳❈
اراکور از مصریان خواست یار
که تنگ آورد کار بر شهریار
ولیکن به فرجام زورش بکاست
به جان از ارونتاس زنهار خواست
❈۴❈
پس از رزم سیپروس شاه اردشیر
ابر جنگ کادوزیان شد دلیر
سپاهی برآراست بیش از شمار
پیاده فزون بد زسیصد هزار
❈۵❈
چو آمد به کادوزیان آگهی
زآذوقه کردند کشور تهی
در اردوی شه قحطی افتاد سخت
چنین شد گمانش که برگشت بخت
❈۶❈
ولیکن به تدبیر تیری بیاز
ببردند کادوزیانش نیاز
کامنت ها